قرآن درباره ى
چگونگى سخن گفتن با مردم، دستورهايى دارد، از جمله:
سخنى نرم.
«قَولًا مَيسوراً»
سخنى ملايم.
«قولًا لَيّناً»
سخنى آسان.
«قولًا كريماً»
سخنى استوار.
«قولًا سَديداً»
سخنى معروف.
«قولًا مَعروفاً»
سخنى رسا. «قولًا بَليغاً»
و ...
انسان
بايد در هنگام صحبت، رعايت همه ي مسائل را داشته باشد ؛ بسيار اتفاق مي افتد كه
شخصي حرف خوبي ميزند ، اما چون دقت در كلام ندارد، تاثير كلامش كم مي شود و گاه
نتيجه ي معكوس مي دهد
لطيفه:
شخصي براي
جلسه اي به روستايي رفت
يكي از
اهالي روستا ميكروفون را آورد تا دست آن شخص دهد ، اما سيم ميكروفون كوتاه بود
به آن
شخص گفت : آقا صبر كنيد تا بروم و سيمِ رابط بياورم
شخصي
از گوشه اي صدا زد : ايشان جلو برود تا به ميكروفون برسد؛ آخر "بار را كه كنار
خر نمي برند ؛ خر را كنار بار مي برند "
امام صادق عليه السلام ازرسول خدا صلى اللَّه عليه و آله روايت
كردند كه فرمود:
هر كه چهار خصلت داشته باشد
و از سر تا پا غرق گناهان باشد، خدا آنها را بحسنات تبديل كند:
4.شكرگزارى.
منبع: اصول كافى-ترجمه
مصطفوى؛جلد 3 ، صفحه 166
داستانك:
روزى حضرت
عيسى در مناجاتش با خداوند عرضه داشت: پروردگارا دوستى از دوستارانت به من بنما، خطاب
رسيد به فلان محل برو كه ما را در آنجا دوستى است، مسيح به آن محل موعود رفت زنى را
ديد كه نه چشم دارد و نه دست و نه پاى، روى زمين افتاده و زبانش مترنم به اين ذكر است:
« الحمدالله على
نعمائه والشكر على آلائه »
خدا را
بر نعمتهاى ظاهرياش سپاس و بر نعمتهاى باطنياش شكر.
آن حضرت
از حالت آن زن شگفت زده شد، پيش رفته و به او سلام كرد، زن گفت: عليك السلام يا روح
الله! فرمود اى زن تو كه هرگز مرا نديدهاى از كجا شناختى من عيسى هستم، زن گفت: آن
دوستى كه تو را به سوى من دلالت كرد برايم معلوم نمود كه تو روح الله هستى، فرمود:
اى زن تو از چشم و دست و پا محرومى، اندامت تباه شده! زن گفت: خدا را ثنا ميگويم كه
دلى ذاكر و زبانى شاكر و تنى صابر دارم، خدا را به وحدانيت و يگانگى ياد ميكنم كه هرچه
را ميتوان با آن معصيت كرد از من گرفته، اگر چشم داشتم و به نامحرم نظر ميكردم، اگر
دست داشتم به حرام ميآلودم و اگر پا داشتم دنبال لذات نامشروع ميرفتم چه عاقبتى داشتم؟
اين نعمتى
كه خدا به من داده به احدى از بندگانش نداده است.
منبع:خزينة الجواهر ،صفحه318
ما بايد ديدمان را عوض كنيم و به
نعمتهايي كه خدا به ما داده توجه كنيم ،نه به كمبودها. يعني در يك كلام در مسائل
مادي به پايين دست خود نگاه كنيم
لطيفه :
كلاغي روي سر شخصي مدفوع كرد آن شخص سريع شروع كرد به شكر كردن .
شخصي سوال كرد : لباست پر از آلودگي شده
و شكر مي كني
گفت :براي اين شكر مي كنم كه ، اگر گاو
پرواز مي كرد چه خاكي به سر مي كردم .
جهت دانلود اين مطلب به
صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد
هر غيبت كننده اى كه با توبه از دنيا برود، آخرين
كسى است كه به بهشت وارد مىشود و هر غيبت كننده اى كه بر آن اصرار داشته باشد، و
با اين حال از دنيا برود و توبه نكند، اوّلين كسى است كه داخل دوزخ مىگردد
منبع : إرشاد
القلوب إلى الصواب ، جلد1 ؛صفحه 116
يكي از انواع
غيبت ، غيبت با دعا كردن است
به عنوان مثال :
از
ما مي پرسند فلان دوستت چطور است ؟
مي
گوييم : خدا به همه ي ما اخلاق خوبي عنايت كند ( يعني دوستمان اخلاقش خوب نيست)
يا
مي گوييم: خدا بچه هاي ما را از دام اعتياد نجات دهد ( يعني بچه ي او معتاد است)
يا
مي گوييم : خدا همسر سازگاري به همه عنايت كند ( يعني همسر او سازگار نيست )
و
.
. .
لطيفه :
فردي كه يك چشمش
نابينا بود به امام جماعت مسجدي توهين مي كند
چند وقت بعد
امام جماعت پس از سخنراني ، در دعايش مي گويد :
" خدايا
چشمِ ديگرِ انسانهايِ گمراه، را هم كور كن "
جهت دانلود اين مطلب به
صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد
هنگامي
كه لحظه مرگ يعقوب رسيد ، به فرزندانش گفت: ...
يعني
حضرت يعقوب از اين موقعيت حساس ، براي نصيحت كردن استفاده كرد
و
يا سليمان ، هدهد را كه زيباست ، براي بلقيس فرستاد؛ نه حيواناتي مثل كلاغ
و
يا جعفر طيار در حضور نجاشي مسيحى ؛ شروع كرد سوره مريم را خواند كه از مريم تعريف
مىكند، نجاشى شروع كرد زار زار گريه كردن ؛ حال اگر مي گفت: «بِسْمِ الله قَاصِم الجَبَّارِين»،
«تَبَّتْ يَدا أَبى لَهَبٍ وَ تَبَّ» بريده باد دست ابولهب ؛ نجاشي چه مي گفت؟!
مىگفت
:عجب كسى آمده پيامبر شده است اين به عموى خودش رحم نمىكند خيلى آدم خشنى است. اصلا
اين دين به درد نمىخورد.
كلام
بيجا كار دست انسان مي دهد ؛ كلام بيجا كه هيچ ، سرفه بيجا هم همه چيز را به هم مي
زند
لطيفه:
شخصي كم سوادي هميشه به مردم مي گفت :
من قاري قرآنم .
روزي در مسجدي مردم از او خواستند ،قرآن بخواند . و او به ناچار
قبول كرد .
خواست سورهی مبارکهی «ق» را بخواند كه از قضا شخصي، سرفه اش گرفت شروع
كرد به سرفه كردن. قاري به خیال آنکه غلط گفته، گفت: «قوف!». آن شخص باز سرفه کرد،
گفت: «قیف!». باز سرفه کرد،
گفت: سرفه و مرگ! یا قاف است یا قوف یا قیف!
جهت دانلود اين مطلب به
صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد
پس واى بر نمازگزارانى كه ... در نماز خود سهل انگارى مىكنند، همان
كسانى كه ريا مىكنند،
سوره ماعون آيه 4-6
بحث ريا بحث مهمي است . بسيار اتفاق مي افتد كه
انسان ريا مي كند و خودش متوجه نمي شود به عنوان مثال :
در خيابان مي خواهد پولي را در صندوق صدقات
بيندازد ، اما مي گويد بگذار خانه بروم و پول را در صندوق صدقات خانه مي اندازم .
زيرا اگر مامور خالي كردن صندوق آمد ، صدقات من
بيشتر باشد ؛ اين رياست
داستان :
مردی بود كه هر كاری میكرد نمیتوانست اخلاص خود
را حفظ كند و ریاكاری ننماید. روزی چارهای اندیشید و با خود گفت: «در گوشه شهر، مسجدی
متروك وجود دارد كه كسی به آن رفت و آمد نمیكند. خوب است شبانه به آن مسجد بروم تا
كسی مرا ندیده و خالصانه خدا را عبادت كنم.»
وقتی شب چادرش را روی شهر گستراند. در نیمههای
آن، مرد با سكوت و آرامش خاص، مخفیانه نام خدا را بر زبان آورد و نماز را آغاز كرد.
هنوز ركعتی نماز نخوانده بود كه ناگهان صدایی شنید؛ با خود گفت: «حتماً كسی وارد مسجد
شده» بر كیفیت و كمیت عبادتش افزود.
خوشحال از اینكه آن شخص فردا میرود و به مردم میگوید:
این آدم چقدر خداشناس و وارسته است كه در نیمههای شب به مسجد متروك آمده و مشغول نماز
و عبادت است.
وقتی هوا روشن شد، به آن كسی كه وارد مسجد شده بود،
زیر چشمی نگاه كرد. از تعجب دهانش باز ماند. سگ سیاهی كه براثر رعد و برق و بارندگی
شدید، نتوانسته بود در بیرون بماند به مسجد پناه آورده بود. مرد بر سر و روی خود زد
و اظهار تاسف كرد
لطيفه :
شخص ریا کاری، روزی مردم را در بازار، جمع
آورد و گفت: «لختی به من گوش کنید! همه تان می گویید که من فردی ریا کارم؛ ولی این
درست نیست!»
گفتند: «چگونه باور کنیم؟!»
گفت: «از آن جا که دیروز را روزه بودم و
امروز هم روزه دارم؛ امّا از این موضوع با هیچ کس حرفی نزده ام و تنها خود دانم و خدای
خود!»
جهت دانلود اين مطلب به
صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد
+ نوشته شده در چهارشنبه دوازدهم مهر ۱۳۹۱ ساعت 10:50 توسط
|
"سلام علیکم" اين مطالب ، صحبتهاي كوتاه بين نماز است اين وبلاگ سعي دارد مطالب مفيدي جهت طلاب و دانشجويان (خصوصا ائمه جماعات)ارائه دهد از آنجا که در روایات آمده به 8 دلیل به مسجد رفت و آمد کنید که یکی از آنان "دانشی سودمند" است ؛ پس امام جماعت باید در هر وعده از نماز , مطلبی جدید را برای نمازگزاران بازگو کند این حقیر پیشنهاد میکنم در همان مدتی که نمازگزاران در حال خواندن تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها)هستندو يا بعد از نماز، امام جماعت 2دقیقه ؛فقط 2دقیقه آنچه مدنظر دارد بیان فرمایند
براي غني سازي "تابلوي اعلانات"مسجد، مدرسه،دانشگاه ، حوزه ، اداره و ... مي توانيد به قسمت زير هدر يا همان لوگوي اصلي سايت مراجعه كنيد التماس دعا
************************** ---« برخي از افـتـخارات مـنـبـرك »---
**** وبــلــاگ بــرتــر جشنواره بين المللي وبلاگ نويسي قرآني(91)
**** وبــلــاگ بــرتــر جشنواره بين المللي دانشجويي (92)