(به بهانه 23 ذي الحجه ، سالروز وفات صاحب مفاتيح؛ شيخ عباس قمي )

انسان گاهي با خود فكر مي كند كه چرا بين اين همه كتب " كتاب مفاتيح الجنان" اينقدر ماندگار شده است ؟

دلايل زيادي دارد ، به عنوان نمونه به اين 2 داستانك دقت فرماييد :

داستانك 1: (عمل به گفته ها)

به مرحوم شيخ عباس‏ قمى‏ گفتند: اين همه دعا كه در كتاب مفاتيح آورده‏اى خودت خوانده‏اى؟ گفت: هر دعايى كه آورده‏ام لااقل يكبار خوانده ‏ام تا از كسانى نباشم كه امر مى‏كنند، امّا عمل نمى‏كنند. [خاطرات حجت الاسلام قرائتى؛جلد‏2؛ صفحه 51 ]

داستانك 2: (اخلاص)

مرحوم شیخ عباس قمى نویسنده کتاب مفاتیح الجنان در خاطرات خود برای پسرش آورده است كه:

وقتى كتاب منازل الاخرة را نوشته و به چاپ رساندم، در قم شخصى بود به نام «عبدالرزاق مسأله گو» كه همیشه قبل از ظهر در صحن مطهر حضرت معصومه احکام شرعی را برای مردم مى گفت.

مرحوم پدرم «كربلائى محمد رضا» از علاقه مندان منبر شیخ عبدالرزاق بود به حدى كه هر روز در مجلس او حاضر مى شد و شیخ هم بعد از مسأله گفتن، كتاب "منازل الاخره"كه از تاليفات من بود را مى گشود و از آن براى شنوندگان و حاضران از روایات و احادیث آن مى خواند.

روزى پدرم به خانه آمد و مرا صدا زد و گفت شیخ عباس! كاش مثل عبدالرزاقِ مسئله گو مى شدى و مى توانستى منبر بروى و از این كتاب كه او براى ما مى خواند، تو هم مى خواندى.

چند بار خواستم بگویم پدرجان! این كتاب از آثار و تألیفات من است اما هر بار خوددارى كردم و چیزى نگفتم و فقط عرض كردم دعا بفرمائید خداوند توفیقى مرحمت نماید.