خاطراتي از اسوه اخلاق

(به بهانه 23 ربيع الاول ؛ سالروز ارتحال اسوه اخلاق ، حضرت آيت الله ميرزا جواد آقاي تهراني)

حضرت آيت الله ميرزا جواد آقاي تهرابي ،ويژگيهاي منحصر به فردي داشتند كه بسيار است

يكي از اين ويژگيهاي ايشان زهد و دوري از شهرت بود

داستانك 1:

در يكي از چاپهاي كتاب آيين زندگي، كسي كه آن را چاپ كرده بود ، روي جلد كتاب نام ايشان را آيت الله تهراني نوشته بود.

موقعي كه يك نسخه از اين كتاب به دست ايشان رسيد، با ديدن لفظ آيت الله ناراحت شدند؛ به من گفتند: هرجا كتاب مرا ديدي ، روي آيت الله خط بكش...

داستانك2:

هنگامي كه ايشان جبهه رفته بودند، يك روز براي تهيه فيلم و خبر آمده و شروع كرده بودند به فيلمبرداري از جاهاي مختلف تا رسيده بودند به مرحوم ميرزا جواد آقا تهراني.

شناخته بودند كه ايشان چه شخصيتي است و مي‌خواستند بهتر و بيشتر فيلمبرداري كنند، ولي تا دوربين فيلمبرداري به ايشان مي‌رسد، ايشان عمامه را از سر برمي‌دارند تا شناخته نشوند، كه موجب شهرت و آوازه ايشان شود.

 بعد از فوت ايشان، نامه‌اي در يادداشت‌هاي شخصي شان پيدا شد كه از ايشان خواسته بودند تا در برنامه‌اي به معرفي خود تحت عنوان يكي از شخصيت‌هاي اسلامي اين مرز و بوم بپردازند.

ايشان در زير جملاتي كه از ايشان به عنوان شخصيت اسلامي در نامه ياد شده بود، با خودكار قرمز خطي كشيده بودند و در حاشيه آن دو جمله نوشته بودند يكي:

 "رب شهرة لا اصل لها؛ اي بسا شهرتي كه هيچ اصل و اساسي نداشته باشد. "

و حديث شريفي بدين مضمون آمده بود: "رحم الله امره عرف قدره و لم يتعد طوره؛ خداوند رحمت كند شخصي را كه قدر و اندازه خود را بشناسد و پايش را از گليمش دراز نكند. " [كتاب خاطراتي از آيينه اخلاق صفحه32 و 35]

جهت مطالعه 20 داستانك از آيت الله ميرزا جواد آقاي تهراني اينجا را كليك كنيد]

 








نهضت خاطره سازي ، براي امام

(به بهانه نزديكي به 13 آبان ، روز مبارزه با استكبار)

بعد از ارتحال امام خميني ؛ تفسير به راي و تخريب چهره امام شدت گرفت و هر روزي با يك عنواني چهره ي امام مورد هجمه قرار مي گرفت. اما هر كدام به شكست مي انجاميد

دشمن به اين نتيجه رسيد كه بايد اين بار اعتقاد اصلي مردم نسبت به امام كه اين جمله بود را هدف بگيرد "حرف و عمل امام يكي بود"

و اين راه فقط با خاطرات دروغ محقق مي شد كه اين مهم هم به لطف اطرافيان قديم امام انجام شد.

شايد يكي از مهمترين مصاديق ، همين حذف شعار مرگ بر آمريكا باشد

لازم است جهت رفع فراموشي آقايان ، فقط و فقط به 2 موضع گيري حضرت امام ، كه در ماههاي آخر عمر شريف ايشان گرفته شده است ، اشاره كنيم

حضرت امام در پيامي به ملت ايران در سالگرد كشتار خونين مكه و قبول قطعنامه 598 در 29 تير 67 مي آورند:

« ان شاء اللَّه ما نخواهيم گذاشت از كعبه و حج، اين منبر بزرگى كه بر بلنداى بام انسانيت بايد صداى مظلومان را به همه عالم منعكس سازد و آواى توحيد را طنين اندازد، صداى سازش با امريكا و شوروى و كفر و شرك نواخته شود. و از خدا مى‏خواهيم كه اين قدرت را به ما ارزانى دارد كه نه تنها از كعبه مسلمين، كه از كليساهاى جهان نيز ناقوس مرگ امريكا و شوروى را به صدا درآوريم»         [صحيفه امام-جلد ‏21 صفحه 82]

و نيز در تاريخ 3 اسفند 67 در پيامي به روحانيون كه به منشور روحانيت معروف گشت مي آورند :

«انقلاب به هيچ گروهى بدهكارى ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهاى فراوان‏ خود را به گروهها و ليبرالها مى‏خوريم، آغوش كشور و انقلاب هميشه براى پذيرفتن همه كسانى كه قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولى نه به قيمت طلبكارى آنان از همه اصول، كه چرا مرگ بر امريكا گفتيد! چرا جنگ كرديد! چرا نسبت به منافقين و ضد انقلابيون حكم خدا را جارى مى‏كنيد؟ چرا شعار نه شرقى و نه غربى داده‏ايد؟ چرا لانه جاسوسى را اشغال كرده‏ايم و صدها چراى ديگر»    [صحيفه امام- جلد ‏21  صفحه  286]

و در پايان براي اينكه خط بطلاني بر تمام خاطره گويي هاي جعلي و ... كشيده شود؛ به آخرين جملات وصيت نامه نوراني امام عزيز رجوع مي كنيم:

 بسمه تعالى در زير اين وصيتنامه 29 صفحه‏اى و مقدمه، چند مطلب را تذكر مى‏دهم:

1. اكنون كه من حاضرم، بعض نسبتهاى بى‏واقعيت به من داده مى‏شود و ممكن است پس از من در حجم آن افزوده شود؛ لهذا عرض مى‏كنم آنچه به من نسبت داده شده يا مى‏شود مورد تصديق نيست، مگر آنكه صداى من يا خط و امضاى من باشد، با تصديق كارشناسان؛ يا در سيماى جمهورى اسلامى چيزى گفته باشم.   [صحيفه امام – جلد ‏21  صفحه 451- وصيتنامه]








 

وضو در هواي سرد ، كفاره گناهان

(به بهانه فصل سرما )

قال الامام الباقر عليه السلام

... الْكَفَّارَاتُ، إِسْبَاغُ الْوُضُوءِ فِي السَّبَرَاتِ وَ الْمَشْيُ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ إِلَى الصَّلَوَاتِ وَ الْمُحَافَظَةُ عَلَى الْجَمَاعَات‏

امام باقر عليه السلام مي فرمايند:

...و اما كفاره‏ ي گناهان:

1. در هواى سرد وضوى كامل ساختن

2. و شبانه روز ، به سمت نمازهاي روزانه حركت كردن

3. و به نماز جماعت مواظبت نمودن ميباشد.

منبع:

الخصال 

جلد ‏1  

صفحه  84

جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

علامه جعفري و عشق به مطالعه

( به بهانه آغاز هفته ي كتاب و كتاب خواني و نيز ارتحال علامه محمد تقي جعفري)

علامه جعفری می گوید:

"هنگام تحصیل در مدرسه صدر نجف اشرف روزی نزدیک ظهر در حجره آبگوشتی بر سر چراغ بار گذاشتم و سپس مشغول مطالعه شدم.پس از چندی ناگهان متوجه شدم که طلاب مدرسه درحال شکستن درب حجره هستند.با سرعت در را باز کردم و با حالت اعتراض خطاب به آنان گفتم:من مشغول مطالعه هستم چرا مزاحم من می شوید؟در همین حین ناگهان متوجه شدم که تمامی حجره را دود گرفته و طلاب به تصور اینکه حجره من آتش گرفته برای کمک و نجات من آمده اند و من از فرط توجه به مطالب مورد مطالعه متوجه نشده ام ".

 

منبع:

آفتاب حکمت، مجموعه خاطراتی از استاد علامه محمد تقی جعفری

وضو در هواي سرد ، كفاره گناهان

(به بهانه فصل سرما )

قال الامام الباقر عليه السلام

... الْكَفَّارَاتُ، إِسْبَاغُ الْوُضُوءِ فِي السَّبَرَاتِ وَ الْمَشْيُ بِاللَّيْلِ وَ النَّهَارِ إِلَى الصَّلَوَاتِ وَ الْمُحَافَظَةُ عَلَى الْجَمَاعَات‏

امام باقر عليه السلام مي فرمايند:

...و اما كفاره‏ ي گناهان:

1. در هواى سرد وضوى كامل ساختن

2. و براى اداى نمازهاى شبانه روزى گام برداشتن

3. و به نماز جماعت مواظبت نمودن ميباشد.

منبع:

الخصال 

جلد ‏1  

صفحه  84