نماز دست انسان را خواهد گرفت

... إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ ... [عنكبوت : 45]

 نماز (انسان را) از زشتيها و گناه باز مى‏دارد

نماز بالاخره دست انسان را خواهد گرفت ؛ انشاء الله

داستانك 1:

جواني از انصار نمازش را با پيامبر (صلي الله عليه و آله) مي خواند ولي گناه و محرمات را نيز انجام مي داد.

جريان را به پيامبر (صلي الله عليه و آله) گفتند. پيامبر (صلي الله عليه و آله)  فرمود: بالاخره نمازش روزي او را از بدي و زشتي باز مي دارد.

 طولي نکشيد که ديدند آن جوان توبه کرد و دست از کارهاي بد و زشتش برداشت. [ميزان الحکمه، ج5، ص371، ح 10254]

داستانك 2:

یكی از علماء از كربلا و نجف برمی گشت ولی در راه برگشت در اطراف كرمانشاه و همدان گرفتار دزدان شده و هر چه او و رفقایش داشتند، همه را سارقین غارت نمودند.

آن عالم می گوید : من كتابی داشتم كه سالها با زحمت و مشقّت زیادی آن را نوشته بودم و چون خیلی مورد علاقه ام بود در سفر و حضر با من همراه بود، اتفاقاً كتاب یاد شده نیز به سرقت رفت، به ناچار به یكی از سارقین گفتم من كتابی در میان اموالم داشتم كه شما آن را به غارت برده اید و اگر ممكن است آن را به من برگردانید زیرا بدرد شما نمی خورد

آن شخص گفت: ما بدون اجازه رئیس نمی توانیم كتاب شما را پس بدهیم و اصلاً حق نداریم دست به اموال بزنیم

لذا من به همراهی آن دزد به نزد رئیسشان رفتیم، وقتی وارد شدیم دیدم كه رئیس دزدها نماز می خواند. موقعی كه از نماز فارغ شد آن دزد به رئیس خود گفت:

این عالم یك كتابی بین اموال دارد و آن را می خواهد و ما بدون اجازهی شما نخواستیم بدهیم

من به رئیس دزدها گفتم: اگر شما رئیس راهزنان هستید، پس این نماز خواندن چرا؟ نماز كجا؟ دزدی كجا؟

گفت:  درست است كه من رئیس راهزنان هستم ولی چیزی كه هست، انسان نباید رابطهی خود را با خدا به كلّی قطع كند و از خدا تماماً روی گردان شود، بلكه باید یك راه آشتی را باقی گذارد. حالا كه شما عالمید به احترام شما اموال را برمی گردانیم

و دستور داد همین كار را كردند و ما هم خوشحال با اموالمان به راهمان ادامه دادیم.

پس از مدّتی كه به كربلا و نجف برگشتم، روزی در حرم امام حسین - علیه السّلام - همان مرد را دیدم كه با حال خضوع و خشوع گریه و دعا می كرد. وقتی كه مرا دید شناخت و گفت:مرا می شناسی؟

گفتم: آری!

گفت: چون نماز را ترك نكردم و رابطه ام با خدا ادامه داشت، خدا هم توفیق توبه داده و از دزدی دست برداشتم و هر چه از اموال مردم نزد من بود، به صاحبانشان برگرداندم و هر كه را نمی شناختم از طرف آنها صدقه دادم و اكنون توفیق توبه و زیارت پیدا كرده‌ام.   [كتاب پاداشها و كیفرها]









چرا به  همسران پيامبر « ام المومنين » مي گويند

چرا به  همسران پيامبر « ام المومنين » مي گويند :

خداوند در قرآن كريم به صراحت همسران رسول خدا صلى الله عليه وآله را مادران مؤمنان معرفى كرده است، آن جا كه مى‌فرمايد: النَّبِيُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ. الأحزاب/6.

«پيامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او مادران آنها [مؤمنان‏] محسوب مى‏شوند.»

اين كه همسران رسول خدا مادران مؤمنان هستند، امرى است قطعى و از ويژگى‌هاى رسول خدا صلى الله عليه وآله است؛ اما سؤالى كه اين جا پيش مى‌آيد اين است كه «ام المؤمنين» بودن به چه معنا است و چه احكامى بر آن مترتب مى‌شود؟

بديهى است كه تشبيه آنان به مادران مؤمنين، تشبيه به برخى از آثار مادرى است و شامل همه آثار آن نشده و تمام احكام، حقوق و ضوابطى كه بر مادر واقعى هر فرد حكمفرما و جارى است، شامل آنان نمى‌شود؛ از جمله محرميت طرفينى، ارث بردن از يكديگر، ازدواج با دخترى كه از همسر قبلى دارد و...

واضح است كه كسى نمى‌تواند ادعا كند كه همسران پيامبر با همه مؤمنان محرم هستند و تمام احكام و آثار محرميت بين آن‌ها برقرار است و نيز نمى‌تواند ادعا كند كه مؤمنان از همسران پيامبر ارث مى‌برند و آن‌ها نيز از تمام مؤمنان ارث خواهند برد و...

تنها اثرى كه با روايات و شواهد تاريخى قطعى ثابت شده است، حرمت ازدواج با خود آن‌ها بعد از رسول خدا صلى الله عليه وآله است و بيشتر از آن از آيه استفاده نمى‌شود.

به اين نكته نيز بايد توجه داشت كه اگر چه «ام المؤمنين» بودن مقام رفيع و دست نيافتنى براى ديگران است؛ ولى سبب نمى‌شود كه از ديگر گناهان آن‌ها چشم پوشى شود؛ بلكه مسؤوليت آن‌ها را دو برابر مى‌كند و اگر خداى نخواسته گناهى از آن‌ها سر بزند، عذابشان نيز دو برابر خواهد بود؛ چنانچه خداوند در اين باره مى‌فرمايد:

يا نِساءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَيْنِ وَ كانَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيراً. الأحزاب/30.

اى همسران پيامبر! هر كدام از شما گناه آشكار و فاحشى مرتكب شود، عذاب او دو چندان خواهد بود و اين براى خدا آسان است.

و برخي، كه مي گويند لقب « ام المومنين » فضيلت است ، بايد به اين روايت توجه كنند ، و متوجه شوند كه كسي كه با حضرت علي عليه السلام ؛ بجنگد ، از درجه ي ام المومنين بودن ساقط مي شود:

فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا أَبَا الْحَسَنِ إِنَّ هَذَا الشَّرَفَ بَاقٍ لَهُنَّ مَا دُمْنَ لِلَّهِ عَلَى الطَّاعَةِ فَأَيَّتُهُنَّ عَصَتِ اللَّهَ بَعْدِي بِالْخُرُوجِ عَلَيْكَ فَأَطْلِقْ لَهَا فِي الْأَزْوَاجِ وَ أَسْقِطْهَا مِنْ شَرَفِ أُمُومَةِ الْمُؤْمِنِين.

 یعنی : پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به مولانا امیرالمومنین علی علیه السلام فرمودند : ای ابالحسن همانا شرف " ام المومنین " برای زنان من باقی است تا زمانی که اطاعت خدا را کنند . پس هرکدام از آن ها که خدارا به واسطه ی خروج بر تو عصیان کرد او را طلاق بده و از شرافت " ام المومنین " بودن ساقط کن .

[منابع : سفینة البحار / شیخ عباس قمی  ج2 ص 93و ج9ص277 ، المناقب / ابن شهر آشوب ج1ص331، الدرجات الرفیعة علی خان ص 303، شرح اصول کافی / المازندرانی ج6ص368، البحار الانوار ج 52 ص 83 ]








منشأ دروغگويي

يكى از علل دروغگويى فرزندان ، تحميلِ تكاليفِ سنگين بر آنها و توقع بيش از طاقت از آنان داشتن است

سخت گيرى هاى اولياى طفل و توقعات نادرستى كه فوق طاقت كودكان است آنان را به راه دروغگويى مى كشاند و اين خلق ناپسند را در وجود آنان بيدار مى كند.

رسول خدا(صلي الله عليه و آله)مي فرمايند:در تعليم و تربيت مدارا كنيد و سختگيري نكنيد


داستانك:

((ريموند بيچ )) مى گويد: دختر جوانى را مى شناسم كه اكنون يك دروغگوى درمان ناپذير است . او هنگامى كه هفت سال داشت هر روز به كلاس درس مى رفت

پرستارى هر روز او را به مدرسه مى برد و در پايان درس نيز خودش عقب او مى رفت . خلاصه اين زن مسئول تربيت اين كودك بود.

در آن زمان ، شاگردان كلاس هر روز بر حسب نمره هاى امتحانات كتبى طبقه بندى مى شدند و شاگرد اول و دوم و... معين مى شد.

دخترك هر روز همين كه كيف به دست از كلاس خارج مى شد، با پرسش ‍ يكنواخت و حريصانه پرستارش كه مى گفت : ((چند شدى ؟)) رو به رو مى شد. هرگاه او مى توانست بگويد: ((اول يا دوم )) كار درست بود. اما يكبار اتفاق افتاد كه سه نوبت پى در پى ، اين بچه ، شاگرد سوم شد و بايد گفت كه رتبه سوم ميان بيست و پنج نوآموز به راستى جاى تحسين دارد.

پرستارِ او ، دو بار اول بردبارى كرد، اما بار سوم ديگر نتوانست خوددارى كند. در حاليكه بچه از وحشت دچار بهت شده بود، فرياد زد: ((پس اين شاگرد سومى تو پايان ندارد؟ فردا بايد اول شوى ! مى شنوى ؟! اول ! بايد شاگرد اول بشوى !))

اين امر سخت و جدى در تمام آن روز فكر دخترك را به خود مشغول كرد و فردا هم در مدرسه دچار همين غم و وحشت بود. تمام دقت و توجهش را آن روز در انجام تكاليف و دروسش به كار برد.

اما او  آن روز ، بار ديگر شاگرد سوم شناخته شد و امروز ديگر اين مصيبت و بلاى عظيمى بود!

هنگامى كه زنگ آخر را زدند، پرستار دم در كلاس در كمين اين طفلك ايستاده بود. همين كه چشمش به او افتاد فرياد زد: ((چه خبر؟)) دخترك كه دل گفتن حقيقت را در خودش نديد، پاسخ داد: ((اول شدم !)) و به اين گونه دروغگويى او آغاز شد!

چقدر از پدرها و مادرها كه به همين گونه رفتار مى كنند و به اين ترتيب بار سنگين گناهكارى و مسووليت دروغگويى فرزندان را به دوش ‍ مى گيرند!     [كودك از نظر وراثت و تربيت اثر آيت الله فلسفي، جلد  2، صفحه 43]









وضوي امام با قوري

قال رسول الله (صلي الله عليه و آله) :

الْوُضُوءُ مُدٌّ وَ الْغُسْلُ‏ صَاعٌ‏ وَ سَيَأْتِي أَقْوَامٌ‏ بَعْدِي يَسْتَقِلُّونَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ عَلَى خِلَافِ سُنَّتِي وَ الثَّابِتُ عَلَى سُنَّتِي مَعِي فِي حَظِيرَةِ الْقُدْس‏

 رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فرمود:

آب وضو يك مدّ است(750 گرم)  و آب غسل يك صاع (3 ليتر (2 بطري نوشابه ي خانواده)) و در آتيه نزديك پس از من گروههائى خواهند آمد كه اين مقدار آب را اندك شمارند و آن جماعت بر خلاف سنّت من هستند و هر كه استوار و پا بر جا بر سنّت من است در حظيره قدس (بهشت) با من خواهد بود. [من لا يحضره الفقيه، جلد ‏1 ،صفحه  35]

 داستانك 1 :

روزى حسن بصرى خدمت امير المؤ منين (عليه السلام ) كنار شط فرات بود ظرفى را آب نموده آشاميد بقيه آنرا روى زمين ريخت . على (عليه السلام ) فرمود در اين كار اسراف نمودى زيرا آب را بر زمين ريختى و بر روى آب نريختى...

داستانك2:

همان شبی که قرار بود فردایش امام مورد عمل جراحی قرار گیرد برای وضو آب خواستند ایشان نمی‌توانستند حرکت کنند چون سرم به دست‌شان بود.

یک پارچ آب آوردیم و یک طشتی که وقتی وضو می‌گیرند جایی خیس نشود. امام قوری خواستند چون پارچ بزرگ بود و وقتی آب روی دست‌شان می‌ریختند، مقداری بیش از نیاز می‌ریخت. امام با قوری وضو می‌گرفتند تا آب اسراف نشود.  [كتاب ،  و آنگاه عرش خدا می لرزد...  به نقل از آقاي محمد شریفی]








5 چيز در مقابل 5 چيز

و قال النبيّ صلّى اللّه عليه و آله:

خمس بخمس، قيل: يا رسول اللّه، ما خمس بخمس؟ قال:

 ما نقض قوم العهد إلّا سلّط اللّه عليهم عدوّهم،

و ما حكموا بغير ما أنزل اللّه إلّا فشا فيهم الفقر،

و ما ظهرت فيهم الفاحشة  إلّا فشا فيهم الموت،

 و لا طفّفوا الكيل إلّا منعوا النبات و اخذوا بالسنين،

و لا منعوا الزكاة إلّا حبس عنهم المطر


پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

پنج چيز در مقابل پنج چيز است. پرسيدند: يعنى چه يا رسول اللّه؟ فرمود:

1. ملتى كه پيمان بشكنند ؛ خدا،  دشمن را بر آنها مسلط فرمايد،

2. مردمى كه به غير حكم خدا قانون تصويب كنند و حكمى دهند ، فقر و تنگدستى ميانشان زياد شود،

3.  در هر قومى كه زنا زياد شد، مرگ هم فراوان گردد،

4.  هر جا كم فروشى آمد، گياه نرويد و به قحطى دچار شوند،

5. و هر گاه زكات ندهند باران نبارد     [تحرير المواعظ العددية، صفحه: 384]








ثوابي كه كسي قدرش را نمي داند "3"

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله:

‏ ثَلَاثٌ لَوْ يَعْلَمُ أُمَّتِي مَا لَهُمْ فِيهَا لَضَرَبُوا عَلَيْهَا بِالسِّهَامِ‏ ؛ ...  3.  وَ الصَّفُّ الْأَوَّلُ

رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود:

سه چيز است كه اگر امّت من منافع آن را مى‏دانستند، براى دست يافتن به آن، قرعه كشي مي كردند (و يا به سوى هم تير اندازى مى‏كردند):

...  3.  قرار گرفتن در صف اول نماز جماعت             [بحار الأنوار ،جلد ‏86، صفحه: 197]

قال علي عليه السلام :

اَفْضَلُ الصُّفُوفِ اَوَّلُها وَ هُوَ صَفُّ الْمَلائِكَةِ وَ اَفْضَلُ الْمُقَدَّمِ مَيامِنُ الاْمامِ.

حضرت علي عليه السلام فرمودند:

بهترين صفهاي نماز جماعت، صف اول است و آن صف ملائكه است و بهترين جاي صف اول سمت راست امام جماعت است. [ بحار الانوار، ج 88، ص 18]

قال الصادق عليه السلام :

من صَلّي مَعَهُمْ فِي الصَّفِّ الاْوَّلِ كانَ كَمَنْ خَلْفَ رَسُولِ اللّه

حضرت صادق عليه السلام فرمودند:

كسي كه در صف اول نماز جماعت شركت نمايد، مانند آن است كه پشت سر پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم نماز خوانده باشد.  [ وسايل الشيعه، ج 5، ص 381]

داستانك:

حكايت شده كه پيامبر صلى الله عليه و آله در مورد شركت در صف اول نماز جماعت فرمود: «خدا و فرشتگان بر پيش‏گامان در اين صف درود مى‏فرستند.» و به دنبال اين تأكيد، برخى گروه‏ها تصميم گرفتند خانه‏هاى خود را بفروشند و نزديك مسجد پيامبر خانه تهيه كنند، تا به صف اول جماعت برسند. و عده‏اي گفتند ما خانه هايمان را ‏رها مي كنيم و در مسجد زندگي مي كنيم ،تا به صف اول برسيم‏.

بعد از اين جريان آيه 24 سوره حجر نازل شد " وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنكُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا المْسْتَخِرِين "

و به آنها گوشزد کرد که خدا نیات شما را مى داند ؛ چون تصمیم بر این دارید که در صف اول باشید، پاداش نیت خود را خواهید داشت  ، حتى اگر در صف آخر قرار گیرید [تفسیر نمونه ؛ جلد : 11  صفحه : 64 با اندگي تصرف ]

بخش اول روايت

بخش دوم روايت








                                

ثوابي كه كسي قدرش را نمي داند "2"

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله:

‏ ثَلَاثٌ لَوْ يَعْلَمُ أُمَّتِي مَا لَهُمْ فِيهَا لَضَرَبُوا عَلَيْهَا بِالسِّهَامِ‏ ؛ ...  2.  وَ الْغُدُوُّ إِلَى يَوْمِ الْجُمُعَةِ  ...

رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود:

سه چيز است كه اگر امّت من منافع آن را مى‏دانستند، براى دست يافتن به آن، قرعه كشي مي كردند (و يا به سوى هم تير اندازى مى‏كردند):

...   2.   زود رفتن به نماز جمعه ...            [بحار الأنوار ،جلد ‏86، صفحه: 197]

پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

مَنْ تَرَكَ ثَلَاثَ جُمَعٍ تَهَاوُناً بِهَا طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قَلْبِهِ

هر كس 3 جمعه ، نماز جمعه را ترك كند، خدا بر قلب او مُهر ميزند  [وسائل الشيعة، ج‏7، ص: 301]

داستانك :

خشک سالی و قحطی شهر مدینه را فرا گرفته بود . احتیاجات اولیه ی مردم چنان گران و نایاب شده بود که مردم ، روزگار را به سختی می گذراندند . تنها هنگامی که قافله ای تجارتی به مدینه می آمد ، مردم از ته دل خوشحال می شدند . صدای طبل شادی و هلهله ی مردم بر می خاست ، مردم سراسیمه به قافله نزدیک می شدند و احتیاجات خود را ارزان تر از همیشه می خریدند .

ظهر جمعه بود . مردم مدینه در مسجد مدینه جمع شده بودند . پیامبر مشغول خواندن خطبه های نماز جمعه بود

در این هنگام ، ناگهان صدای هلهله از بیرون برخاست و صدای طبل شادی شنیده شد .

لحظه ای نگذشته بود که خبر به نمازگزاران مسجد رسید که کاروانی بزرگ از شام به مدینه رسیده و با خود مواد غذایی آورده است .

این خبر، صف های نماز جمعه را به هم ریخت . نمازگزاران مسجد که هفته های سختی را گذرانده بودند ، بی اختیار به پا خاستند و به سرعت به سوی قافله حرکت کردند .

پس از مدتی ، مسجد از همهمه ای که ایجاد شده بود نجات یافت . سکوت سنگینی بر مسجد نشست . پیامبر به صف های نماز که بسیار خلوت شده بود ، چشم دوخت .

 فقط 8 نفر در مسجد مانده اند (يا 12 نفر) ، كه از شرمندگی سر به زیر انداخته بودند ، از جای خود تکان نخوردند .

پیامبر با آرامشی خاص گفت :

سوگند به خدایی که جانم در دست اوست اگر شما چند نفر هم از مسجد می رفتید و کسی در مسجد نمی ماند، از آسمان بر سر همه سنگ می بارید .

در اين هنگام آياتي از سوره جمعه نازل شد :

وَ إِذا رَأَوْا تِجارَةً أَوْ لَهْواً انْفَضُّوا إِلَيْها وَ تَرَكُوكَ قائِماً قُلْ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَ مِنَ التِّجارَةِ وَ اللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقينَ

 هنگامى كه آنها تجارت يا سرگرمى و لهوى را ببينند پراكنده مى‏شوند و به سوى آن مى روند و تو را ايستاده به حال خود رها مى‏كنند؛ بگو: آنچه نزد خداست بهتر از لهو و تجارت است، و خداوند بهترين روزى‏دهندگان است[جمعه / 11]          [منبع :تفسير نمونه جلد  24  صفحه   125  با اندكي تصرف ]

بخش اول روايت

بخش سوم روايت








ثوابي كه كسي قدرش را نمي داند "1"

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله:

‏ ثَلَاثٌ لَوْ يَعْلَمُ أُمَّتِي مَا لَهُمْ فِيهَا لَضَرَبُوا عَلَيْهَا بِالسِّهَامِ‏ ؛  1.  الْأَذَانُ ...

رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود:

سه چيز است كه اگر امّت من منافع آن را مى‏دانستند، براى دست يافتن به آن، قرعه كشي مي كردند (و يا به سوى هم تير اندازى مى‏كردند):

1.  اذان گفتن ...            [بحار الأنوار ،جلد ‏86، صفحه: 197]

متاسفانه الآن در مساجد ما اذان پلاستيكي پخش مي شود (راديويي ) در حالي كه بايد اذان حلقومي باشد

حال، اگر ما نمي توانيم به هر دليلي در مسجد اذان بگوييم ؛ هنگام نماز فرادي براي خودمان كه مي توانيم اذان و اقامه بگوييم

" مفضّل بن عمر از قول امام صادق عليه السلام مي گويد ،كه امام فرمودند:

هر كس با اذان و اقامه نماز بخواند ، دو صف از فرشتگان ، پشت سر او نماز مى خوانند و هر كس با اقامه و بدون گفتن اذان نماز بگزارد ، پشت سر او تنها يك صف به نماز مى ايستند

مفضّل بن عمر مي گويد به امام عرض كردم : اندازه هر صف ، چه قدر است؟

امام فرمود : كمترينِ آن ، از مشرق تا مغرب ، و بيشترينش از آسمان تا زمين است . "

مگر اذان و اقامه چقدر طول مي كشد كه بسياري از آن فراري اند ؟ آيا بيش از 30 ثانيه وقت مي گيرد؟!!!

بخش دوم روايت

بخش سوم روايت








عفو و گذشت

(به بهانه 17 ربيع الاول ، روز ولادت پيامبر مكرم اسلام صلي الله عليه و آله)

وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ [ نور 22]

 بايد عفو كنند و چشم بپوشند آيا دوست نمى‏داريد خداوند شما را ببخشد؟!

انسان بايد ديگران را ببخشد

مگر ما ادعاي پيروي از پيامبر مكرم اسلام را نداريم ؛ مگر پيامبر را اذيت نمي كردند؛ مگر به پيامبر نگفتند:

تو مجنوني  :  وَ قالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ  [الدخان : 14]

تو ساحري دروغگويي : هذا ساحِرٌ كَذَّابٌ [ص : 4 ]

تو شاعرِ مجنوني:  لِشاعِرٍ مَجْنُونٍ [الصافات : 36]

تو پيامبر نيستي :  لَسْتَ مُرْسَلاً [الرعد : 43]

تو پيامبر نيستي چون غذا مي خوري:  ما لِهذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ [الفرقان : 7 ]

تو پيامبر نيستي چون در بازار راه ميروي: وَ يَمْشي‏ فِي الْأَسْواقِ [الفرقان : 7]

گروهي اين قرآن را به تو املا كرده اند: اكْتَتَبَها فَهِيَ تُمْلى‏ عَلَيْهِ [الفرقان : 5]

تيمي به تو در اين قرآن كمك مي كنند : أَعانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ [الفرقان : 4]

و . . .

با اينهمه توهين و اذيت هاي مختلف ؛ فتح مكه صورت گرفت : تمام اينها اسير پيامبرند . يكي از مسلمانان بالاي كوه مي رود و مي گويد : اليوم يوم الملحمه «امروز روز انتقام است »

پيامبر او را توبيخ مي كند و مي فرمايد: اليوم يوم المرحمه « امروز روز رحمت است »

پس چگونه است كه ما حتي برخي از نزديكانمان را هم نمي بخشيم








داستان ولادت پيامبر

(به بهانه 17 ربيع الاول ، روز ولادت پيامبر مكرم اسلام صلي الله عليه و آله)


امام صادق عليه السلام در روايتي كه خلاصه آن را مي آوريم مي فرمايند:

 در صبيحه ولادت آنجناب ، هربتي كه بر روي زمين بود، بررو در افتاده بود و ايوان كسري بلرزيد و چهارده كنگره از آن ساقط شد و درياچه ساوه ، آبش فرو رفت و در وادي (سماوه ) آب جاري شد و آتشكده فارس ‍ خاموش شد و حال آنكه هزار سال بود كه خاموش نشده بد و نوري در آن شب از طرف حجاز ظاهر شد و منتشر گرديد تا به مشرق عالم رسيد و سرير هرسلطاني از سلاطين دنيا در آن صبح سرنگون شده بود و در آن روز، هيچ سلطاني نتوانست تكلم كند و تمامي گنگ شده بودند و علم كهنه و سحر سحره باطل شد و هر كاهني كه بود ميان او و همزادش ‍ - كه خبرها به او مي گفت - جدائي افتاد و ابليس در آنوقت صيحه زد و ابالسه خود را جمع كرد ابالسه گفتند: اي سيد ما! چه ترا بفزع در آورده گفت : واي بر شما همانا حادثه عجيبي در زمين واقع شده كه از زمان رفع عيسي (ع ) تا بحال واقع نشده : برويد و بگرديد به بينيد چه واقع شده براي من خبر آريد. برفتند و برگشتند و گفتند: چيزي نيافتيم ابليس ‍ گفت : استعلام اين امر، كار من است ، پس فرو رفت در دنيا و جولاني كرد تا برحرم مكه رسيد: ديد كه اطراف حرم را ملائكه فرو گرفته اند، خواست داخل حرم شود، او را صيحه زدند، برگشت و از طرف كوه (حرا) داخل شد جبرئيل او را صيحه زد كه بر گرد، لعنت خدا بر تو باد گفت : اي جبرئيل ! از تو سئوالي دارم ، بگو كه امشب چه حادثه رو كرده .

فرمود: ولادت محمد صلي الله عليه وآله واقع شده گفت از براي من در او نصيبي هست ؟ فرمود: نه گفت : در امت او، من بهره دارم فرمود: بلي گفت : راضي شدم .[ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏15، ص: 259]

نكته:

يكي از بهترين اعمال روز ولادت پيامبر اكرم "روزه" گرفتن است  و از براي آن ، فضيلت بسيار است و روايت شده كه هر كه اين روز را روزه بدارد، ثواب روزه يكسال براي او، نوشته شود، و روزه ي اين روز، يكي از چهار روز است كه در تمام سال به فضيلت روزه ، ممتاز است .

 متن عربي روايت در ادامه منبرك

ادامه نوشته

خانمها بخوانند " آيا همنشيني با حضرت زهرا را مي خواهيد؟"

يكي از سنتهاي پدرها و مادرهاي قديمي اين بود كه وقتي دخترشان را به خانه بخت مي فرستادند، او را نصيحت مي كردند

يكي از نصايحي كه والدين مي توانند به دختر خود داشته باشند اين روايت عالي از پيامبر مكرم اسلام صلي الله عليه و آله است

و قال رسول الله صلّى اللّه عليه و آله:

ثلاثة نساء يرفع اللّه عنهنّ عذاب القبر، و حشرهنّ مع فاطمة عليها السّلام:

امرأة صبرت على عسر زوجها، و امرأة صبرت على سوء خلق زوجها، و امرأة وهبت صداقها.

 خداوند سه زن را از عذاب قبر ايمن دارد و با فاطمه‏ ى زهرا- عليها السّلام- محشور فرمايد:

1.  زنى كه به هنگام تنگدستى شوهر صبر كند

2.  زنى كه با بد اخلاقى شوهر بسازد

3. زنى كه مهرش را (به شوهر بى‏بضاعتش) ببخشد.          [تحرير المواعظ العددية ، صفحه 244 ]

البته مشكل اساسي اين است كه خودِ والدين ، بايد به اين مسائل دقت داشته باشند . نه اينكه همه چيز را در مهريه بدانند ، بعد ، چگونه ميتوانند بگويند؛ دخترم مهريه را ببخش

 نكته اي با خواهران عزيز:

اگر كسي به ياد مرگ باشد بر اين موارد مراقبت مي كند ؛ خصوصا 2 مورد اول

 

 








هركه به خدا و قيامت ايمان دارد، بايد ... " 3 "

عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) قَالَ :

جَاءَتْ فَاطِمَةُ (عليها السلام) تَشْكُو إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلي الله عليه وآله) بَعْضَ أَمْرِهَا فَأَعْطَاهَا- رَسُولُ اللَّهِ (صلي الله عليه وآله) كُرَيْسَةً وَ قَالَ تَعَلَّمِي مَا فِيهَا فَإِذَا فِيهَا

... " مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَلْيَقُلْ خَيْراً أَوْ لِيَسْكُت‏" ‏

حضرت صادق عليه السلام فرمود:

فاطمه (عليها السلام )براى شكايت از جرياني نزد رسول خدا  (صلي الله عليه وآله) آمد، پس رسول خدا (صلي الله عليه وآله) جزوه‏اى به او داد و فرمود: آنچه در آنست بياموز، و (اين 3 جمله) در آن بود:

3. هر كس ايمان به خدا و روز قيامت دارد بايد حرف خوب بگويد يا خموش باشد.

[ الكافي    جلد‏2   صفحه  667    باب حق الجوار ]

داستانك :

سلیمان جنی را مامور کاری کرد و در تعقیب او جنی را فرستاد

جن دوم بازگشت و آنچه دیده بود برای سلیمان تعریف کرد و گفت دیدم جن را که وارد بازار شد به آسمان نگاه کرد بعد سرش را به طرف راست وچپ چرخاند و بعد سرش را به پایین انداخت و رفت

سلیمان جن اول را احضار کرد و دلیل این حرکاتش را جویا شد

او عرض کرد :هنگامی که وارد بازار شدم به آسمان نظر کردم و دیدم فرشتگان در آسمان ناظر هستند به سمت چپ و راست نظر کردم و مردم را مشغول صحبت کردن های بی مورد دیدم  , آنگاه سرم را از خجالت به زیر انداختم

قسمت اول روايت

قسمت دوم روايت








 

هركه به خدا و قيامت ايمان دارد، بايد ... " 2 "

عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) قَالَ :

جَاءَتْ فَاطِمَةُ (عليها السلام) تَشْكُو إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلي الله عليه وآله) بَعْضَ أَمْرِهَا فَأَعْطَاهَا- رَسُولُ اللَّهِ (صلي الله عليه وآله) كُرَيْسَةً وَ قَالَ تَعَلَّمِي مَا فِيهَا فَإِذَا فِيهَا

 ... " مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَلْيُكْرِمْ ضَيْفَهُ " ...

حضرت صادق عليه السلام فرمود:

فاطمه (عليها السلام )براى شكايت از جرياني نزد رسول خدا  (صلي الله عليه وآله) آمد، پس رسول خدا (صلي الله عليه وآله) جزوه‏اى به او داد و فرمود: آنچه در آنست بياموز، و (اين 3 جمله) در آن بود:

2. هر كس ايمان به خدا و روز قيامت دارد مهمان خود را گرامى دارد،

 [ الكافي    جلد‏2   صفحه  667    باب حق الجوار ]

حداقل احترام به مهمان اين است كه او را تا درب منزل همراهي كنيم ؛ حضرت على بن موسى الرضا (عليهماالسلام) از پدران خود ،تاحضرت على (عليهم السلام) روايت فرموده اند ، كه رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فرمودند: حق مهمان اينست كه او را تا درب خانه مشايعت كنى .[ عيون أخبار الرضا ،ج‏2،ص  305]

يكي ديگر از حداقل احترامها به مهمان اين است كه او را از جاي خود بلند نكنيم

متاسفانه امروزه به تقليد از فرهنگ غرب ، مهمان را براي غذا از جايش بلند مي كنند و او را به وسط سالن براي برداشتن غذا راهنمايي مي كنندكه اين كار اوج بي احترامي به مهمان است (اين عمل ، عمل چهارپايان است)

خداوند در قرآن هنگام بيان داستان مهماني حضرت ابراهيم مي فرمايد: فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ ... پس غذا را نزديك مهمانان گذارد، [ذاريات 27]

حضرت ابراهيم حتي غذا را در وسط سفره قرار نداد تا مهمان خم شود ، بلكه آن را كنار دست مهمان گذاشت . حال ما چگونه مهمان را از جايش بلند مي كنيم؟

داستانك:

روزی امام رضا (علیه السلام) میهمانی را دعوت کرد و با احترام، مهمان خود را به داخل خانه آورد.

پس از پذیرایی، با هم به گفت وگو پرداختند. در میان سخن آنان، باد چراغ را خاموش کرد. مهمان بی درنگ از جای خود برخاست که آن را روشن کند، ولی امام دست او را گرفت و مانع شد که او از جایش بلند شود.

سپس خود برخاست و چراغ را روشن کرد و دوباره کنار او نشست و برای این که مهمان ناراحت نشود با لبخندی به او فرمود:

ما خاندانی هستیم که دوست نداریم مهمان خود را به کار بگیریم و (از جايش بلند كنيم) و او را به زحمت بیندازیم.  [کافی جلد 6 صفحه ی 283]

قسمت اول روايت

قسمت سوم روايت









 

هركه به خدا و قيامت ايمان دارد، بايد ... " 1 "


عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عليه السلام) قَالَ :

جَاءَتْ فَاطِمَةُ (عليها السلام) تَشْكُو إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (صلي الله عليه وآله) بَعْضَ أَمْرِهَا فَأَعْطَاهَا- رَسُولُ اللَّهِ (صلي الله عليه وآله) كُرَيْسَةً وَ قَالَ تَعَلَّمِي مَا فِيهَا فَإِذَا فِيهَا

"مَنْ كانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَلَا يُؤْذِي جَارَهُ " ...

 حضرت صادق عليه السلام فرمود:

فاطمه (عليها السلام )براى شكايت از جرياني نزد رسول خدا  (صلي الله عليه وآله) آمد، پس رسول خدا (صلي الله عليه وآله) جزوه‏اى به او داد و فرمود: آنچه در آنست بياموز، و (اين 3 جمله) در آن بود:

1. هر كس ايمان به خدا و روز قيامت دارد بايد همسايه را نيازارد ...

 [ الكافي    جلد‏2   صفحه  667    باب حق الجوار ]

در اهميت همسايه همين بس كه رسول رحمت صلي الله عليه و آله مي فرمايند: حرمة الجار على الانسان كحرمة أمّه. حرمت همسايه بر آدمى همچون حرمت مادر است.[ الحياة،ج1،ص 416]

برخي همسايه داري خوبي ندارند:به عنوان مثال :درب منزل را نيمه شب محكم به هم مي زند

از منزلش صداي آهنگ يا مداحي بلند است . اول صبح براي صدازدن اعضاي خانه از داخل كوچه بوق مي زند .

مهماني دير وقت مي گيرد و ...

داستانك :

يكى از مسلمين از اهالى مدينه ، همسايه بدى داشت كه از آزار او در امان نبود، او به حضور رسول خدا (ص ) آمد و از همسايه اش شكايت كرد و گفت :"من همسايه اى دارم كه نه تنها خيرى از او به من نمى رسد، بلكه از شرّ و آزار او، آسوده نيستم ."

پيامبر(ص ) به على (ع ) و ابوذر و سلمان و يك نفر ديگر (كه راوى مى گويد بگمانم مقداد بود) فرمود: به مسجد برويد و با صداى بلند فرياد بزنيد:لاايمان لمن لايا من جاره بوائقه "هر كه همسايه اش از آزار او آسوده نباشد ايمان ندارد."

آنها به مسجد رفته ، سه بار با صداى بلند، اين دستور پيامبر (ص ) را به سمع مردم رساندند. امام صادق (ع ) پس از نقل اين داستان ، با دست خود اشاره به اطراف كرد و فرمود: تا چهل خانه در چهار طرف ، همسايه به حساب مى آيند.

نكته ي مهم اينجاست كه :

خوب همسايه داري فقط اين نيست كه ما به همسايه آزار نرسانيم . امام كاظم عليه السلام  مي فرمايند:خوش همسايگى تنها اين نيست كه آزار نرسانى، بلكه خوش همسايگى اين است كه در برابر آزار و اذيت همسايه صبر داشته باشى.[تحف العقول ص 409]

قسمت دوم روايت

قسمت سوم روايت








 

ثوابي كه باور كردني نيست !!!


قال رسول الله - صلى الله علیه وآله  :

صلاه الرجل فى جماعه خیر من صلاته فى بیته اربعین سنه . قیل : یا رسول الله !صلوه یوم ؟ فقال : صلوه واحده ؛

نماز خواندن انسان در جماعت بهتر است از نمازى كه چهل سال در خانه خوانده شود. عرض كردند: یا رسول الله ! نماز یك روز؟ حضرت فرمود: بلكه یك نماز.

[وسائل الشیعه ، جلد 5، صفحه 374]

داستانك :

 عبداللّه ابن مسعود روزى به تكبير اوّل نماز جماعت نرسيد و براى جبران ‏ثواب آن يك بنده آزاد كرد، خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله عرض كرد:

يا رسول الله من به ‏تكبير اوّل نماز جماعت نرسيدم و جهت جبران آن يك بنده آزاد كردم. آيا با اين كار آن‏ ثواب را درك خواهم كرد؟

حضرت فرمود: خير،

ابن مسعود گفت: يك بنده‏ ديگر آزاد خواهم كرد آيا به ثواب خواهم رسيد؟

حضرت فرمودند:

فَقالَ: لا يَابْنَ‏ مَسْعُودٍ! وَ لَوْ اَنْفَقْتُ ما فِى الْاَرْضِ جَميعاً لَمْ تَكُنْ مُدْرِكَ فَضْلِها؛

خير، اى‏ ابن مسعود اگر آنچه در زمين است در راه خدا انفاق كني ثوابي كه از دست داده اي را درك‏ نخواهى كرد.

[ منبع:مستدرک الوسائل؛  جلد  1 ؛ صفحه 488]


 







 
                                                

بوي بهشت بر اين 3 گروه حرام است (3)

قال النبيّ صلّى اللّه عليه و آله:

ثلاثة لا يجدون ريح الجنة و إنّ ريحها ليوجد من مسيرة خمسمائة عام:

 ...  3.  العاقّ للوالدين

 با اينكه عطر بهشت از مسافت پانصد سال راه به مشام مى‏رسد، سه كس آنرا درك نكند:

...     3.  عاق والدين

[تحرير المواعظ العددية ، صفحه 245]

داستانك :

روزی حضرت علی علیه‌السلام با امام حسین علیه‌السلام به طواف خانه‌ی خدا رفته بودند صدای ناله‌ای را شنیدند که فردی در درگاه خدا از گناهان گذشته‌ی خود در حال توبه کردن بود. حضرت علی علیه‌السلام جوانی زیبا و خوش اندام با لباسهای گرانبها را مشاهده کرد.

از او پرسید ناله و سوز و گدازت برای چیست؟ گفت: نافرمانی و نفرین پدرم اساس زندگیم را از هم گسست و سلامتی را از من ربود. جوان ادامه داد : پدر پیرم خیلی مهربان بود ولی من به کارهای زشت و بیهوده می‌گذشت و هر چه او مرا نصیحت می‌نمود نمی‌پذیرفتم و گاهی او را آزار و اذیت می‌کردم و دشنام می‌دادم.

روزی من به سراغ صندوق رفتم تا پولی که پدرم دارد بردارم، او جلوگیری کرد، من دستش را فشردم و او را بر زمین انداختم، خواست از جا برخیزد ولی از شدت کوفتگی و درد یا رای حرکت نداشت. او گفت: من به خانه‌ی خدا می‌روم و تو را نفرین می‌کنم.

پدرم چند روز روزه گرفت و نمازها خواند پس از آن به خانه‌ی خدا سفر کرد، من مشاهده کردم پدرم پرده‌ی کعبه را گرفته است و با آهی سوزان مرا نفرین کرد. به خدا قسم هنوز نفرینش تمام نشده بود که بیچاره شدم و تندرستی از من سلب شد. در این موقع پیراهن خود را بالا زد دیدم یک طرف بدنش خشک شده و حسی و حرکتی ندارد.

بعد از این پیشامد پشیمان شدم و نزد او رفته و عذرخواهی کردم. اما او نپذیرفت. سه سال از او پوزش می‌طلبیدم اما او رد می‌کرد. سال سوم ایام حج که فرا رسید. گفتم پدر جان برو همانجایی که مرا نفرین کردی دعا کن. شاید خدا بر برکت دعای تو سلامتی را بر من بازگرداند. قبول کرد وقتی بر وادی اراک رسیدیم شب تاریکی بود ناگاه مرغی از کنار جاده پرواز کرد و بر اثر بال و تیرزدن او شتر پدرم رمید. و او بر زمین افتاد پدرم میان دو سنگ قرار گرفت و فوت کرد او را همانجا دفن کردم و من هنوز گرفتار نفرین اویم.

امیرالمؤمنین دعایی از پیامبر به او تعلیم داد که بیچارگی، اندوه، درد و مرض فقر و تنگدستی از او برطرف شد و گناهانش آمرزیده می‌شود.

این دعا همان دعای مشلول معروف است که محدت قمی در مفاتیح الجنان آورده است

                        مهج الدعوات و منهج العبادات، صفحه: 151

 








 

بوي بهشت بر اين 3 گروه حرام است (2)

قال النبيّ صلّى اللّه عليه و آله:

ثلاثة لا يجدون ريح الجنة و إنّ ريحها ليوجد من مسيرة خمسمائة عام:

...   2.  مدمن الخمر، ...

 با اينكه عطر بهشت از مسافت پانصد سال راه به مشام مى‏رسد، سه كس آنرا درك نكند:

...    2.  شرابخوار ...

[تحرير المواعظ العددية ، صفحه 245]

 

داستانك :

پيامبر صلّي الله عليه و آله فرمود:

يكي از پادشاهان بني اسرائيل، مردي را ناگزير كرد كه به انتخاب و اختيار خويش بايد يكي از اين اعمال: شرابخواري قتل، زنا، يا خوردن گوشت خوك را انجام دهد وگرنه او را خواهد كشت.

 آن مرد، شرابخواري را برگزيد و چون مست شد، همه ي كارهاي ديگر را نيز انجام داد  [الغدير جلد 6 ، صفحه  257]

 








 
                   
                                                

بوي بهشت بر اين 3 گروه حرام است (1)

قال النبيّ صلّى اللّه عليه و آله:

ثلاثة لا يجدون ريح الجنة و إنّ ريحها ليوجد من مسيرة خمسمائة عام:

1. البخيل المنّان ...

 با اينكه عطر بهشت از مسافت پانصد سال راه به مشام مى‏رسد، سه كس آنرا درك نكند:

1.بخيل منت گذار  

[تحرير المواعظ العددية ، صفحه 245]

 

داستانك :

يحيي بن زكريّا (عليهماالسلام) ابليس را به صورت اصلي وي ديد و به او گفت: اي ابليس به من خبر بده محبوب ترين و مبغوض ترين مردم در نظرت كيست؟

 گفت: محبوب ترين مردم در نزد من مؤمن بخيل است و مبغوض ترين مردم در نزد من فاسق بخشنده است.

يحيي از شيطان پرسيد چرا؟

گفت: براي اين كه بخل بخيل براي من كافي است ولي مي ترسم كه خدا به فاسق بخشنده بر اثر بخشندگي اش توجّه كند و او را ببخشايد، آن گاه روي برگرداند در حالي كه مي گفت: اگر تو يحيي نبودي به تو خبر نمي دادم.

 

 








 
                                                

آخرين كلام پيامبر و امام صادق چه بود ؟

مردم نوعاً علاقه‌مندند كه آخرين سخن و گفتار پاياني شخصيت‌هاي بزرگ و انسان‌هاي قدّيس را بدانند و كدام شخصيت همانند رسول خداست و چه كسي به پايه‌ي كمالات آن بزرگوار مي‌رسد و چه كسي است‌كه نخواهد آخرين‌كلام پيامبراكرم وسخن پاياني حضرت خاتم الانبياء صلي الله عليه و آله را بداند و بفهمد؟

جابر بن عبدالله مي‌گويد: كعب الاحبار از عمر پرسش‌كرد: «آخرين سخن پيامبر چه بود؟» او گفت: «از علي عليه السلام بپرس!» كعب به نزد حضرت علي عليه السلام آمد و همين پرسش را از آن حضرت نمود. علي عليه السلام فرمود:

اسندت رسول الله الي صدري فوضع رأسه علي منكبي فقال: الصلاة الصلاة

رسول خدا را به سينه خود گرفتم پس سر مباركش را بر دوش من گذاشت و فرمود: نماز، نماز.

منبع: فضائل الخمسة من الصحاح الستة ؛جلد ‏3  صفحه  38 

آخرين توصيه امام صادق نيز نماز است

قَالَ أَبُو الْحَسَنِ الْأَوَّلُ عليه السلام:‏ لَمَّا حَضَرَ أَبِيَ الْوَفَاةُ قَالَ لِي يَا بُنَيَّ إِنَّهُ لَا يَنَالُ‏ شَفَاعَتَنَا مَنِ‏ اسْتَخَفَّ بِالصَّلَاةِ.

 امام كاظم عليه السلام مي فرمايند:پدرم در هنگام مرگ وصيت كرد ما را و فرمود:شفاعت ما به كسي كه نماز را سبك بشمارد نمي رسد

منبع: وسائل الشيعه،جلد 4 ، صفحه 24

داستانك:

داماد حضرت امام خميني(ره) مي گويد: حضرت امام ، روايتي از امام جعفر صادق عليه السلام نقل مي كردند كه (اگر كسي نمازش را سبك بشمارد، از شفاعتشان محروم مي شود.) من يك بار به ايشان عرض كردم: (سبك شمردن نماز شايد به اين معني باشد كه شخص نمازش را يك وقت نخواند و يك وقت نخواند.) گفتند نه اين كه خلاف شرع است. منظور امام صادق عليه السلام اين بوده است كه وقتي ظهر مي شود و فرد در اول وقت نماز نمي خواند، در واقع به چيز ديگري رجحان داده است.

منبع: هزارو يك نكته درباره نماز حكايت 727

 

            








 
                                                

ثروتمند عياش

عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ عليهم السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله:

 أَرْبَعٌ يُمِتْنَ الْقَلْبَ ...  وَ مُجَالَسَةُ الْمَوْتَى فَقِيلَ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا الْمَوْتَى قَالَ كُلُّ غَنِيٍّ مُتْرَفٍ.

چهار چيز دل را مى‏ميراند:

4. و همنشينى مردگان؛ پرسيدند: اى رسول اللّه! مردگان كيانند؟ فرمود:ثروتمندان عياش

منبع: بحار الأنوار، جلد ‏2، صفحه: 128

پولدارها در جامعه بيشترين تاثير را دارند

هر كاري كه يك ثروتمند انجام دهد مورد تشويق ديگران قرار مي گرد ؛ حتي اگر بادگلو باشد، مردم به به مي كنند

حال اگر اين ثروتمندان ، عياش و گنه كار باشند جامعه را به انحراف شديد مي كشانند

در مقابل تمام پيامبران، اين گروه قرار داشتند و مهمترين مانع دعوت پيامبران مي شدند .

به عنوان مثال، همين ثروتمدان عياش در مقابل حضرت نوح قرار داشتند و او را به سُخره مي گرفتند " وَ يَصْنَعُ الْفُلْكَ وَ كُلَّما مَرَّ عَلَيْهِ مَلَأٌ مِنْ قَوْمِهِ سَخِرُوا مِنْه"

اين گروه نه تنها در مقابل پيامبران ، بلكه در مقابل امامان هم قرار گرفتند .اينها به جنگ با امام حسين آمدند و واقعه كربلا را شكل دادند

همين گروه در مقابل امام زمان عجل الله فرجه نيز قرار خواهند گرفت  

خداوند به حضرت عيسي مي فرمايد: يا عيسي!.. انْظُرْ إِلَى مَنْ هُوَ دُونَكَ- وَ لَا تَنْظُرْ إِلَى مَنْ هُوَ فَوْقَك‏

اي عيسي ! [در مسائل مادي] به پايين تر از خود بنگر، نه به بالاتر از خود 

منبع: الجواهر السنية-كليات حديث قدسى ؛صفحه 207؛الباب العاشر









 

جدال با احمق

عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ عليهم السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله:

 أَرْبَعٌ يُمِتْنَ الْقَلْبَ ... وَ مُمَارَاةُ الْأَحْمَقِ تَقُولُ وَ يَقُولُ وَ لَا يَرْجِعُ إِلَى خَيْرٍ ...

چهار چيز دل را مى‏ميراند:

 3. مجادله با احمق؛ او بگويد و تو بگويى به جايى هم نرسد...

منبع: بحار الأنوار، جلد ‏2، صفحه: 128

بعضي از انسانها هستند كه حق پذير نيستند ؛ مجادله و بحث با اين افراد دل را از بين مي برد

خداوند در قرآن مي فرمايند : وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً (فرقان/63)

و هر گاه جاهلان آنان را طرف خطاب قرار دهند (و سخنان نابخردانه گويند) با ملايمت (و سلامت نفس) پاسخ دهند.

گاه انسان احمقي به انسان فحش و ناسزا مي گويد ؛ انسان اگر با او يكي به دو كند دلش از بين مي رود

حضرت امام صادق عليه السلام مي فرمايند:

وَ اتْرُكِ الْمِرَاءَ وَ إِنْ كُنْتَ مُحِقّا  .      جدل را ترك كن ؛ حتي اگر حق با توست

منبع :من لا يحضره الفقيه؛جلد ‏2 ؛ صفحه 62








 

چند كلمه مي توان با نامحرم صحبت كرد؟

عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ عليهم السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله:

 أَرْبَعٌ يُمِتْنَ الْقَلْبَ ... وَ كَثْرَةُ مُنَاقَشَةِ النِّسَاءِ يَعْنِي مُحَادَثَتَهُنَّ ...

چهار چيز دل را مى‏ميراند

2. گفتگوى زياد با زنان...                         

منبع: بحار الأنوار، جلد ‏2، صفحه: 128

منظور از گفتگوي زياد يعني چقدر ؟

وَ نَهَى أَنْ تَتَكَلَّمَ الْمَرْأَةُ عِنْدَ غَيْرِ زَوْجِهَا أَوْ غَيْرِ ذِي مَحْرَمٍ مِنْهَا أَكْثَرَ مِنْ خَمْسِ كَلِمَاتٍ مِمَّا لَا بُدَّ لَهَا مِنْه‏ [من لا يحضره الفقيه؛جلد ‏4  ؛صفحه 6 ]

امام صادق عليه السلام مي فرمايند : پيامبر نهى فرمود كه زن نزد غير همسرش يا خويشان محرمش بيش از پنج كلمه صحبت كند ، آن هم در صورت ضرورت

اين روايت براي صحبت كردن معمولي بود ، خدا نكند كسي با نا محرم شوخي كند كه در روايتي از پيامبر اسلام آمده است :

 هر كس با نامحرم شوخى كند، براى هر كلمه‏اى كه در دنیا با او سخن گفته است هزار سال او را در دوزخ زندانى مى‏كنند. [ثواب الاعمال وعقاب الاعمال -ترجمه انصارى،صفحه 567 ]

داستانك:

یکی از راویان می‌گوید در کوفه به زنی قرآن می‌آموختم، روزی با او شوخی کردم، بعد به دیدار امام باقر (علیه‌السلام) شتافتم،

امام باقر علیه السلام فرمود: آن که (حتّی) در پنهان مرتکب گناه شود خداوند به او اعتنا و توجّهی ندارد، به آن زن چه گفتی؟ از شرمساری چهره‌ام را پوشاندم و توبه کردم، امام فرمود: تکرار نکن.

[منبع:بحار الأنوار ، جلد ‏46، صفحه: 247]








 

چقدر گناه ؟!


عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ عليهم السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله:

 أَرْبَعٌ يُمِتْنَ الْقَلْبَ الذَّنْبُ عَلَى الذَّنْبِ ...

چهار چيز دل را مى‏ميراند:

1. گناه پى ‏درپى، ...  

 منبع: بحار الأنوار، جلد ‏2، صفحه: 128

خداوند در قرآن مي فرمايد : وَ لَمْ يُصِرُّوا عَلى‏ ما فَعَلُوا  ؛ يعني : بر گناه خود اصرار نورزيد

فكر كنيم در روز چقدر گناه مي شود

چقدر دروغ ؛ چقدر غيبت ؛ چقدر تهمت ؛ چقدر بد حجابي ؛ چقدر چشم چراني ؛ چقدر تقلب ؛ چقدر رشوه ؛ چقدر ربا ؛ چقدر ارتباط با نامحرم ؛ چقدر مشاهده فيلم و عكس مبتذل ؛ چقدر  چقدر  چقدر

حضرت علي عليه السلام مي فرمايند :

إِيَّاكَ وَ الْإِصْرَارَ فَإِنَّهُ مِنْ أَكْبَرِ الْكَبَائِرِ وَ أَعْظَمِ الْجَرَائِمِ  [تصنيف غرر الحكم و درر الكلم  صفحه 187]

بپرهيزيد از اصرار كردن در گناه ؛ كه همانا اصرار در گناه بزرگترين گناهان است و عظيم ترين جرمها








 

بوسيدن صورت ريش تراش ؛ توسط يك مرجع

( به بهانه هفته ي امر به معروف و نهي از منكر )

يكي از شيوه هاي موثر در امر به معروف و نهي از منكر , اخلاق نيكوست

خداوند به پيامبر مي فرمايد :

 وَ لَوْ كُنْتَ‏ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِك‏

و اگر خشن و بداخلاق بودى، از اطراف تو، پراكنده مى‏ شدند   (آل عمران 159)

داستانك 1:

مردى مسيحي به امام باقر گفت :تو بقر هستى . فرمود: نه من باقرم

 گفت فرزند زنى آشپزى, فرمود: اين شغل او بوده.

 گفت :تو فرزند يك سياه حبشى بد زباني؟

فرمود: اگر راست ميگوئى خدا مادرم را بيامرزد؛ اگر دروغ ميگوئى خدا از تو بگذرد،

 نصرانى مسلمان شد.

 منبع:بحار الأنوار،جلد ‏46، صفحه: 289

 داستانك 2:

يك نفر ريش تراشيده خدمت حاج شيخ عبدالكريم حائري مي‌آيد، حاج شيخ عبدالكريم جاي آن تيغ‌ها را مي‌بوسد و مي‌گويد خواهش دارم جاي بوسه من را ديگر تيغ نزن . او قبول مي‌كند

منبع:خاطرات حجت الاسلام قرائتى،جلد ‏2، صفحه : 115


                                                     

بي حجابي و مزدور بيگانه

(به بهانه هفته ي امر به معروف و نهي از منكر)

امام علي (عليه السلام):

غَايَةُ الدِّينِ الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيُ عَنِ الْمُنْكَر ...

قله دين امر به معروف و نهي از منكر است ...

[مستدرك الوسائل ؛ جلد‏12 ؛ صفحه 185]

رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فرمود:

أَ لَا أُخْبِرُكُمْ عَنْ أَقْوَامٍ لَيْسُوا بِأَنْبِيَاءَ وَ لَا شُهَدَاءَ يَغْبِطُهُمُ النَّاسُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِمَنَازِلِهِمْ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ... هُمُ الَّذِينَ ... يَأْمُرُونَهُمْ بِمَا يُحِبُّ اللَّهُ وَ يَنْهَوْنَهُمْ عَمَّا يَكْرَهُ اللَّهُ

گروهى هستند كه نه پیامبرند و نه شهید؛ ولى مردم به مقام آنان كه به خاطر امر به معروف به دست آورده اند، غبطه مى‏خوردند. [مظمون روايت]

[مستدرك الوسائل ؛ جلد‏12 ؛ صفحه 182]

امام علي (عليه السلام):

فِي سَبِيلِ اللَّهِ عِنْدَ الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْيِ عَنِ الْمُنْكَرِ إِلَّا كَنَفْثَةٍ فِي بَحْرٍ لُجِّي‏

تمام کارهای نیک و حتی جهاد در راه خدا، در مقابل امر به معروف و نهی از منکر به اندازه‌ی آب دهانی در مقابل دریایی پهناور بیش نیست!    

[وسائل الشيعة ، جلد ‏16 ،صفحه 134 ]

بايد همه امر به معروف كنند ؛ كه يكي از مصاديق امر به معروف ، همين بي حجابي است . بعضي از اين بي حجابها دست نشانده ي استكبارند

 خاطره: ( توجه : اين خاطره به دليل مسائلي ، بسيار خلاصه شده است)

دختر خانمي در مسجد به من گفت:

مي خواهم توبه كنم‌ .آيا خداوند توبه ي مرا قبول مي كند؟

من گفتم : قطعا ؛ انسان اگر توبه كند؛ قطعا خداوند او را مي بخشد ...

بعد او گفت : من و امثال من فضاي جامعه را به لجن كشانديم .گناه من اين بود كه پول مي گرفتم تا با وضع زننده اي در دانشگاه راه بروم و فضاي دانشگاه را به سمت بي حجابي و بي حيايي سوق دهم و امثال من ، باز هم در اين دانشگاه هستند ...








 

امام رضا ، لواشك مي خوام

قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام ... إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُحِبُ‏ مَعَالِيَ‏ الْأُمُورِ وَ يَكْرَهُ سَفْسَافَهَا الْحَدِيثَ.

امام صادق عليه السلام مي فرمايند:

خداوند همتهاي بلند و شريف را دوست دارد و از چيزهاى پست بيزار است

منبع:وسائل الشيعة ؛ جلد‏17 ،صفحه 73 ؛ باب 25

داستانك:

روزی حضرت رسول ـ صلّی الله علیه و آله ـ در مسافرت به شخصی برخوردند و میهمان او شدند. آن شخص پذیرائی شایانی از حضرت نمود، هنگام حركت آن جناب فرمود: چنانچه خواسته‌ای از ما داشته باشی از خداوند درخواست می‌كنم تو را به آرزویت نائل نماید.

عرض كرد: از خداوند بخواهید به من شتری بدهد كه اسباب و لوازم زندگی‌ام را بر آن حمل نمایم و چند گوسفند كه از شیر آنها استفاده كنم، پیغمبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ آنچه می‌خواست برایش تقاضا نمود. آن گاه رو به اصحاب كرده فرمودند: ای كاش همت این مرد نیز مانند پیرزن بنی اسرائیل بلند بود و از ما می‌خواست كه خیر دنیا و آخرت را برایش بخواهیم.

عرض كردند: ‌داستان پیرزن بنی اسرائیل چگونه بوده است،

آن جناب فرمود: هنگامی كه حضرت موسی خواست با بنی اسرائیل از مصر به طرف شام برود ...از هر كس جویای محل قبر یوسف شد اظهار بی‌اطلاعی می‌نمود به آن جناب اطلاع دادند كه پیرزنی است ادعا دارد من قبر یوسف را می‌دانم در كجاست، دستور داد او را احضار كنند... عجوزه گفت: یا موسی «علم قیمت دارد»، من سالها است این مطلب را در سینه خود پنهان كرده‌ام، در صورتی برای شما اظهار می‌كنم كه سه حاجت از برای من برآوری. حضرت فرمود: حاجت‌های خود را بگو. گفت:

اوّل آنكه جوان شوم؛

دوّم: به ازدواج شما درآیم؛

سوّم: در آخرت هم افتخار همسری شما را داشته باشم.

حضرت موسی از بلند همتی این زن كه با خواسته‌خود جمع بین سعادت دنیا و آخرت می‌كرد متعجب شد، از خداوند درخواست نمود هر سه حاجت او برآورده شد.

منبع: كتاب داستانها و پندها ، آیت الله محمد محمدی اشتهاردی ، جلد چهارم صفحه 57

لطيفه:

شخصي برايم تعريف كرد كه:  روزي با بچه ي كوچكم به حرم امام رضا رفتم .

او را روي شانه ام گذاشتم و با سختي خود را به ضريح چسباندم و گفتم هر چه مي خواهي از امام رضا بخواه

فرزندم هم با صداي بلند گفت: امام رضا لواشك مي خوام

به راستي همت برخي در دعا كردن اينگونه است








 

سنگي كه پس از 13 هزار سال به ته جهنم رسيد

از پیامبر اکرم (صلي الله عليه و آله) روایت شده که فرمود:

روزی جبرئیل امین برای ادای وحی به نزد من آمد.

هنوز تمامش را نخوانده بود که ناگهان آوازی سخت و صدایی هولناک به گوش رسید؛

به گونه ای که چهره  فرشته وحی تغییر کرد.

پرسیدم این چه صدایی بود؟

گفت:ای پيامبر!خدای تبارک و تعالی در دوزخ چاهی قرار داده،سنگ سیاهی در آن انداختند،اکنون بعد از سیزده هزار سال آن سنگ به ته چاه رسید.

پرسیدم:آن چاه جایگاه چه کسانی است؟

 گفت:

« جایگاه بی نمازان و شرابخواران»

منبع:اسرار الصلاه شيخ عبدالحسين تهراني؛ صفحه : 31








                       

احترام به سادات

(به بهانه عيد سعيد غدير ؛عيد سادات )

(بني الزهرا ؛ عیدتون سبز .... مثل شالتون؛ روي دشمنتون سياه ... مثل عمامتون)

رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: مَن رأي اولادي ولم يَقمُ بين يَدَيه فقد جَفاني و من جفاني فَهُوَ مُنافق؛

 هر كس يكي از اولاد مرا ببيند و به احترام او از جاي برنخيزد، هر آينه به من جفا كرده است و هر كه به من جفا كند، منافق است

و در كلام ديگري فرمود: من رأيَ اولادي و لايَقوم قياماً تاماً إبتلاهُ الله تعالي ببلاءٍ لا دواءَ لَه؛

 هر كه اولاد مرا ببيند و تمام قامت به پيش پايش برنخيزد، خداوند او را به درد بي درماني گرفتار سازد

منبع 2 روايت:كتاب فضائل السادات،تاليف:علامه سيد محمد اشرف؛فرزند آيه الله محقق داماد؛صفحه 41

داستانك 1:

از آیت الله سیبویه سؤال کردند به چه علت با کهولت سن ، چشم و گوش شما ضعیف نشده است؟

 ایشان در جواب گفتند : در اعوان جوانی حدیثی در خصوص اکرام و احترام به سادات و ذراری حضرت فاطمه ( س ) خواندم که در آن حدیث از قول رسول اکرم ( ص ) آمده بود که هر کس فرزندی از فرزندان مرا دید تمام قد پیش روی او بایستد و صلوات بفرستد ، من هم از آن زمان تا به حال با دیدن یکی از ذراری آن حضرت و سادات تمام قامت در پیش روی او می ایستم و صلوات می فرستم . به این علت است که به ضعف چشم و گوش دچار نگشته ام .

 

داستانك 2:

در احوالات مرحوم آيت الله ميرزا جواد آقا تهرا ني آمده است:

همسر ايشان از سادات علويه بود علاوه بر احترام زيادي كه آقا براي ايشان قائل بودند، هر وقت كه در خانه فرصت ياري مي‌نمود، يار و كمك كار ايشان بودند؛ اساساً ايشان به كسي زحمت نمي‌داد مخصوصا امور شخصي خويش را تا آنجايي كه مي‌توانستند و قدرت و توان داشتند خودشان انجام مي‌دادند، تا آنجا كه از همسر خود نمي‌خواستند كه مثلا لباس‌هايشان را بشويند، بلكه اين همسرشان بودند كه با توجه به اخلاق مرحوم آقا از ايشان مي‌خواستند كه لباس‌هايشان را براي شستن در اختيار ايشان بگذارند و باز هم به سادگي حاضر نمي شدند گاه نيز ديده مي شد كه جارو به دست گرفته و حياط منزل را جارو مي زنند و اين در حالي بود كه حتي راه رفتن با عصا برايشان مشكل بود

و نيز نقل شده ايشان هيچگاه در طول عمرشان، پايشان را در هنگام خوابيدن به طرف همسر سيده شان دراز نكرده بودند؛ البته ايشان آنقدر كمال اخلاق و ادب و لطافت روحي داشتند و مؤدب بودند كه پايشان را جلوي كسي ولو از اهل خانه، دراز نمي كردند








                      

افضل اعمال عيد قربان

(به بهانه عيد سعيد قربان)

عَنْ أَبَانِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عليهماالسلام قَالَ :

مَا مِنْ عَمَلٍ أَفْضَلَ يَوْمَ النَّحْرِ مِنْ دَمٍ مَسْفُوكٍ أَوْ مَشْيٍ فِي بِرِّ الْوَالِدَيْنِ أَوْ ذِي رَحِمٍ قَاطِعٍ يَأْخُذُ عَلَيْهِ بِالْفَضْلِ وَ يَبْدَؤُهُ بِالسَّلَامِ أَوْ رَجُلٍ أَطْعَمَ مِنْ صَالِحِ نُسُكِهِ وَ دَعَا إِلَى بَقِيَّتِهَا جِيرَانَهُ مِنَ الْيَتَامَى وَ أَهْلِ الْمَسْكَنَةِ وَ الْمَمْلُوكِ وَ تَعَاهَدَ الْأُسَرَاء

ابان بن محمد از امام جواد (عليه السلام) نقل مى‏كند كه فرمود:

در روز عيد قربان چيزى با فضيلت‏تر از پنج چيز نيست:

1.قربانى كردن،

2.  يا راه رفتن در جهت نيكى به پدر و مادر

3. يا خويشاوندى كه قطع رحم كرده تا به او چيزى ببخشد و آغاز سلام كند،

4.  يا مردى كه از بهترين جاى قربانيش به ديگران اطعام كند و بقيه آن را به همسايگان از يتيمان و بيچارگان و بردگان بدهد

5. از اسيران دلجويى كند

[الخصال    جلد ‏1    صفحه 298]

 

عن رسول الله صلى الله عليه و آله :زَيِّنوا العيدَينِ بِالتَّهليلِ و التَّكبيرِ و التَّحميدِ و التَّقديسِ .

عيد فطر و قربان را با جملات «لا إله إلاّ اللّه و اللّه اكبر و الحمد لله و سبحان اللّه » (تسبيحات اربعه) آذين بخشيد.

[ميزان الحكمه جلد 9 صفحه 4204 حديث 14615]

داستانك:

مالك بن انس از امام جعفر صادق از پدرانش از امير المؤمنين عليهم السّلام روايت كرده كه فرمود:

 فقرا خدمت رسول اكرم صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم آمدند، و عرض كردند ثروتمندان مالى دارند كه بآن بندگان آزاد كنند و ما نداريم، و از براى آنان وسيله حجّ فراهم است ولى براى ما نيست، و از براى آنها مالى هست كه صدقه بدهند و از براى ما نيست، و از براى آنها وسيله جهاد فراهم است، ولى ما اموالى نداريم كه با آن اين عبادات را انجام دهيم، پيغمبر اكرم صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم فرمود:

هر كس (از شما) صد مرتبه (اللَّه أكبر) بگويد فضيلت آن از صد بنده آزاد كردن بيشتر است،

و هر كس صد مرتبه «سبحان اللَّه» بگويد أفضل است از بردن صد قربانى در حجّ،

و هر كس صد مرتبه «الحمد للَّه» بگويد افضلست از فرستادن صد اسب زين دار، دهنه دار، ركاب دار، در راه حق،

و هر كس صد مرتبه «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» بگويد عمل او در آن روز از تمام مردم افضل است مگر كسى كه زيادتر گفته باشد،

آنگاه امام فرمود: اين بيانات بگوش ثروتمندان رسيد، آنان نيز اين اعمال را بجا آوردند پس فقرا بار ديگر نزد پيغمبر اكرم صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم آمدند، و گفتند يا رسول اللَّه آنچه را در ثواب اين اذكار فرموديد بگوش اغنيا رسيد، و آنان اين ذكرها را گفتند، حضرت فرمود: اين ثوابها فضل و عطاى الهى است، و به هر كس كه بخواهد عنايت ميفرمايد و خداوند صاحب فضل و رحمت بزرگى است   

[منبع:ثواب الاعمال-ترجمه غفارى، صفحه : 30]








                       

قيام خونين فخ

به بهانه 8 ذي الحجه ، سالروز قيام خونين حسين بن علي بن حسن ، صاحب فخ)


امام جواد علیه السلام می فرمایند:«پس از واقعه كربلا برای ما قتلگاهی بزرگتر از حادثه فخ نبود»  [عمدة الطالب ابن عنبه ص172 وص211.]

یكی از قیامهایی كه شیعیان در مقابل ظلم وستم حكومت عباسی انجام دادند قیام حسین بن علی بن حسن است كه در ظهر روز شنبه هشتم ذی الحجة، سال 169ه ق در منطقه فخ در زمان خلافت هادی عباسی اتفاق افتاد. نسب رهبر این قیام این گونه است:حسین بن علی بن حسن بن حسن بن حسن المجتبی(عليه السلام ) [كامل ابن اثیر،ج9ص90]

رهبر این قیام نبیرۀ امام حسن مجتبی-علیه السلام- و از خاندان فضل و جهاد و علم و عبادت و از شریفترین بیت یعنی اهل بیت پیامبر اسلام می باشد.

مورخ مشهور یعقوبی در مورد علت این قیام می گوید: اصرار حكومت عباسی بر دستگیری طالبیان باعث شد كه آنان به سوی حسین بن علی (صاحب فخ) رفته و از او بخواهند تا قیام كند، اما وی به همراهی آنان اطمینان نداشت. از این رو اگر چه تعداد بسیاری از كسانی كه به حج آمده بودند با او بیعت كردند؛ اما كمتر از پانصد نفر با او همراهی كردند. آنها در سرزمین فخ در نزدیكی مكه مكرمه،با سپاهیان هادی عباسی روبه رو شدند وبیشترآنها نیز پراكنده شدند وحسين بن علی به همراه عدّه ای به شهادت رسیدند. [تاریخ یعقوبی، ج2، ص404-405.]

حكومت ظالم عباسی در این حادثه جسارت و ناجوانمردی یزید بن معاویه را تكرار كردند و سرهای شهدا را بریده و بر نیزه زده و در مكه مكرمه در معرض تماشای حجاج و زائران خانه خدا قرار دادند.بیش از صد سر بالای نیزه بود و سر حسین بن علی رهبر قیام فخ و سر سلیمان بن عبدالله بن حسن در پیشاپیش سرها بود. [تاریخ طبری؛ ج 8ص197.]

از ویژگی های این قیام این است كه قبل از وقوع این حادثه روایاتی در مورد مقام و منزلت حسین بن علی صاحب فخ وارد شده است،كه جالب توجه است، که در اینجا به یك روایت اشاره می كنم:

امام محمد باقر علیه السلام روایت می كند كه روزی پیامبر صلی الله علیه وآله  از سرزمین فخ عبور می كرد؛ هنگامی كه به موضع فخ رسید، پیامبر از مركب پیاده شد و درآنجا دو ركعت نماز خواند،در ركعت دوم بی اختیار به گریه افتاد واصحاب هم از گریۀ آن حضرت به گریه افتادند، پیامبر دلیل گریه خویش را چنین شرح داد:در ركعت اول نماز بودم جبرئیل بر من نازل شد وخبر داد:«ای محمد،مردی از فرزندان تو در همین مكان كشته خواهد شد وپاداش و اجر هر كسی كه در ركاب او به شهادت می رسد، ثواب وپاداش دو شهید است»  [بحارالانوار، ج48ص170 ]

همچنین برای منزلت صاحب فخ و قیام او روایات دیگری نیز بیان شده است:

امام كاظم علیه السلام  هم پس از شهادت حسین بن علی صاحب فخ، در مورد قداست وپاكی او فرمود:«بخدا سوگند او رفت و به شهادت رسید در حالی كه مسلمانی صالح و روزه دار و امر كننده به معروف و نهی كننده از منكر بود،همانند او در خاندانش یافت نمی شود».  [بحارالانوار،ج48ص165.]

 

                                                        

چرا جبرئيل آرزو داشت ، انسان باشد؟!

(به بهانه شهادت امام باقر عليه السلام)

قَالَ الْبَاقِرُ (عليه السلام): ثَلاثٌ كَفَّارَاتٌ ... الْمُحَافَظَةُ عَلَي الْجَمَاعَاتِ[خصال صدوق، ج 1، ص 83.]

امام‏ باقر (عليه السلام) مي‏فرمايند:

3 چيز كفاره گناهان است ؛ [كه يكي از آنها] " شركت در نماز جماعت‏ است"

نماز جماعت خيرات زيادي در زندگي دنيوي و اخروي انسان دارد

نماز جماعت اينقدر پرفضيلت است كه در روايتي، پيامبر مكرم اسلام مي فرمايند : هیچ شب و روزی نیست مگر اینکه ملک الموت ندا سر می دهد و می گوید:ای اهل قبور ، امروز غبطه و حسرت چه کسانی را می خورید ، در حالیکه مرگ را معاینه کردید و از اسرار با خبر شدید.در جواب ، مردگان می گویند:ما غبطه ی مؤمنین را می خوریم که در مساجد هستند ، زیرا آنان نماز می خوانند و ما نمی خوانیم ...[ارشاد القلوب جلد 1صفحه 146]


و در جايي ديگر خطاب به حضرت علي مي فرمايند:اى على! جبرئيل براى هفت عمل آرزو كرد كه از بنى آدم باشد: [كه اولين آن] نماز جماعت است. [نصايح، صفحه: 269]

 








                      

رسوم غلط در ازدواج

(به بهانه اول ذي الحجه ،سالروز ازدواج مقدس حضرت علي و حضرت زهرا عليهماالسلام)

عموم مردم درمسائل ازدواج ، رسومي دارند كه برگرفته از اسلام نيست و در بعضي از موارد ،كاملا ضد اسلام است

به عنوان نمونه : اگر يكي از نزديكان خانواده دختر يا پسر از دنيا بروند، عروسي به هم مي خورد و دختر و پسر بايد تا يكسال و اگر مرحوم فاميل دورتر باشد، تا 40 روز صبر كنند

حال ببينيم اينكار مورد تاييد اسلام است يا خير ؟

بنابر روایت امام صادق (عليه السلام):

 تَزَوَّجَ عَلِيٌّ فَاطِمَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا فِي شَهْرِ رَمَضَانَ وَ بَنَى بِهَا فِي ذِي الْحِجَّةِ مِنَ السَّنَةِ الثَّانِيَةِ مِنَ الْهِجْرَة

عقد على و فاطمه (عليهماالسلام) در ماه رمضان، و ازدواج آنها در ذى الحجّه سال دوم هجرى بوده است    [كشف الغمة، جلد 1، صفحه 364 و بحارالانوار 43 صفحه 136]

از عقد اين 2 بزرگوار در ماه رمضان ، چند پيام به دست مي آيد

1.عقد در رمضان بود و پيامبر نفرمود ماه رمضان وقت اين كارها نيست

2.بلافاصله بعد از چند بدر بود و پيامبر تازه از جنگ برگشته بود  [ترجمه الكامل ابن الأثير ،جلد ‏7،صفحه :131]

3. فقط 15 روز از مرگ رقيه دخترِ بزرگِ پيامبر مي گذشت [ترجمه الطبقات الكبرى ،جلد ‏2،صفحه :16]

نمونه اي ديگر از رسوم مردم، كه مورد تاييد اسلام نيست، مهريه ي زياد است . مردم ،مهريه زياد را ضامن خوشبختي مي دانند ؛

در حالي كه حضرت علي عليه السلام مهريه زياد را باعث دشمني مي دانند : لَا تُغَالُوا بِمُهُورِ النِّسَاءِ فَتَكُونَ عَدَاوَةً. [وسائل الشيعة، جلد ‏21، صفحه: 253 حديث 12]

و نيز امام صادق عليه السلام مهريه زياد زن را، نشانه شومي او مي دانند و مي فرمايند :فَأَمَّا شُؤْمُ الْمَرْأَةِ فَكَثْرَةُ مَهْرِهَا  [وسائل الشيعة، جلد ‏21، صفحه: 250 حديث 1]

و در مقابل پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله، زناني كه خوش رو اند و مهریه شان سبک است را برترین زنان امت خويش معرفی كرده اند: أَفْضَلُ نِسَاءِ أُمَّتِي أَصْبَحُهُنَّ وَجْهاً وَ أَقَلُّهُنَّ مَهْراً. [وسائل الشيعة، جلد ‏21، صفحه: 252 ،حديث 9]









                     

راه آدم شدن در كلام آيت الله بهجت


پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

اَوَّلُ الوَقتِ رِضوانُ اللّه وَ وَسَطُ الوَقتِ رَحمَةُ اللّه وَآخِرُ الوَقتِ عَفوُ اللّه ؛

نماز در اول وقت خشنودى خداوند، ميان وقت رحمت خداوند و پايان وقت عفو خداوند است.

منبع: سنن الدار قطنى، جلد 1، صفحه 201، حديث 974

و نيز امام صادق عليه السلام درباره فضيلت نماز اول وقت مي فرمايند:

فَضلُ الوَقتِ الأوَّلِ على الآخِرِ كَفَضلِ الآخِرَةِ على الدُّنيا .

فضيلت اوّل وقت (نـماز) بـر آخـر وقت ، همچون فضيلت آخرت بر دنياست .

منبع:ثواب الأعمال و عقاب الاعمال؛ جلد 2 صفحه 58

داستانك:

يكي از اهل علم ، می گوید:

رفته بودم خدمت آیت الله بهجت (رحمه الله) پرسیدم یک راهی بما نشان بدهید که آدم بشیم ؟

فرموده بودند: نمازتان را اول وقت بخوانید این عالم پیش خودش گفته بود :حتما حاج آقا مارا تحویل نگرفته ! نماز اول وقت را که خودمان هم میدانیم یک راه دیگه که ما رو ببرد جلو،

 تا سال بعد در جلسه ای که با ایشان داشتتیم گفتم : دوباره از آقا بپرسم اگر بخواهیم یک راه معرفی کند ما به همه جا برسیم چه راهی را معرفی می کند !

هنوز چیزی نگفته بودم داشتند گفتگو می کردند وسط حرفشان فرمود:

"بعضی ها می آیند پیش  ما چکار کنیم که آدم بشیم رشد پیدا کنیم ؟به انها گفتم نماز اول وقت بخوانید میروند سال بعد می آیند و توی دلشان میگویند حاج اقا ما رو تحویل نگرفت دوباره از حاج اقا بپرسیم چکار کنیم؟ در حالیکه همان حرف بنده را هم دقیق گوش نکردند ورعایت نکردند بابا جواب همان است ،راه همان است."

آن عالم فرمود : من دیگر چیزی نگفتم .آقای بهجت راست می گفتند من نماز عصر را گاهی به وقت نمی خواندم شروع کردم نماز عصر را هم درست کردم به همه جای که دوست داشت و فوق تصورش بود، رسید.

به نقل از حجت الاسلام عالي [ با اندكي تصرف]

جهت دريافت فايل صوت اين داستان توسط حجت الاسلام عالي اينجا را كليك نماييد








                     

فضيلت روزه ؛ روز دحوالارض

(به بهانه نزديكي به  25ذي القعده ، روز دحوالارض)

چهار روز در سال وجود دارد كه روزه اش ممتاز است و هيچ روزي مثل اين چهار روز نيست

1.روز ولادت پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله

2. روز مبعث

3. روز عيد غدير

4. روز دحوالارض   [برگرفته از كتاب رساله أربعة أیّام ؛ مرحوم میرداماد]

در روايتى روزه‏ روز دحوالارض  مثل روزه هفتاد سال است

 و در روايت ديگر كفاره هفتاد سال است

 و هر كه اين روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت بسر آورد از براى او عبادت صد سال نوشته شود و از براى روزه‏ دار اين روز هر چه در ميان آسمان و زمين است استغفار كند و اين روزى است كه رحمت خدا در آن منتشر گرديده و از براى عبادت و اجتماع به ذكر خدا در اين روز اجر بسيارى است

   منبع : مفاتيح الجنان، اعمال ماه ذي القعده









                     

نمازي آسان ، با فضيلت شگفت

(به بهانه يكشنبه  ذي القعده)

آيا مي خواهيم توبه اي مقبول داشته باشيم؟

 آيا مي خواهيم گناهانمان آمرزيده شود ؟

  آيا مي خواهيم طلبكاران ما در روز قيامت از ما راضى شوند ؟

  آيا مي خواهيم با ايمان بميريم ؟

 آيا مي خواهيم هنگام مرگ ،دينمان گرفته نشود ؟

 آيا مي خواهيم قبرمان گشاده و نورانى گردد ؟

 آيا مي خواهيم والدينمان از ما راضى گردند ؟

 آيا مي خواهيم مغفرت شامل حال والدين ما گردد؟

 آيا مي خواهيم ذريه و نسل ما آمرزيده گردند ؟

  آيا مي خواهيم توسعه رزق پيدا كنيم ؟

  آيا مي خواهيم ملك الموت با ما در وقت مردن مدارا كند و به آسانى جان ما بيرون آيد؟

تمام اينها از فضايل نماز يكشنبه ي ذي قعده است

و كيفيت آن چنان است كه در روز يكشنبه غسل كند و وضو بگيرد و چهار ركعت نماز گزارد ( 2 نماز دو ركعتي)در هر ركعت حمد يك مرتبه و قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ سه مرتبه و معوذتين (سوره ي ناس و فلق )يك مرتبه و بعد از اتمام چهار ركعت هفتاد مرتبه استغفار كند و بعد يك مرتبه بگويد  لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ  و بعد از آن بگويد يَا عَزِيزُ يَا غَفَّارُ اغْفِرْ لِي ذُنُوبِي وَ ذُنُوبَ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلا أَنْتَ

منبع : مفاتيح الجنان ،اعمال ماه ذي القعده








                      

نمازي با فضيلت شگفت ،كه فقط 5 دقيقه طول مي كشد

(به بهانه يكشنبه ذي القعده)

«انس بن مالک» می گوید: رسول خدا در یکشنبه ی ماه ذیقعده از منزل بیرون آمد و فرمود: ای مردم، کدام یک از شما می خواهد توبه کند؟ عرض کردیم: همه می خواهیم توبه کنیم.

سپس فرمود: هر بنده ای از امت من نيست كه  این عمل را انجام دهد،مگر آنكه  از آسمان به او ندا می شود: «ای بنده ی خدا، عمل خود از نو آغاز کن؛ زیرا توبه ی تو پذیرفته و گناه تو آمرزیده شد.»

 و فرشته ای از زیر عرش به او خطاب می کند: «ای بنده خجسته باد بر تو و فرزندان تو!»

 و فرشته ای دیگر ندا می کند: «ای بنده، دشمنان تو در روز قیامت از تو راضی خواهند گردید.»

و فرشته ای دیگر ندا می کند: «ای بنده، تو مۆمن از دنیا می روی و دین تو از تو گرفته نمی شود و قبر تو گشوده و نورانی می شود.»

 و فرشته ای دیگر ندا می کند: «ای بنده، پدر و مادر تو از تو راضی خواهند گردید، اگر چه از تو ناخشنود باشند و پدر و مادر و فرزندان تو آمرزیده شدند و روزی تو در دنیا و آخرت گشوده و فراوان خواهد بود.»

 و جبرئیل علیه السلام ندا می کند: «من همراه با فرشته ی مرگ می آیم و به او سفارش می کنم که با تو به نرمی رفتار کند و اثر مرگ حتی خراشی در تو ایجاد نخواهد کرد و فقط روح تو به آرامی از بدنت خارج خواهد شد.»

و آن عمل بسيار پر فضيلت " نماز يكشنبه ذي القعده " است و كيفيت آن چنان است كه :

در روز يكشنبه غسل كند و وضو بگيرد و چهار ركعت نماز گزارد ( 2 نماز دو ركعتي)در هر ركعت حمد يك مرتبه ، و قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ سه مرتبه، و معوذتين (سوره ي فلق و ناس)يك مرتبه، و بعد از اتمام چهار ركعت هفتاد مرتبه استغفار كند (بگويد استغفروا الله)  و بعد يك مرتبه بگويد  لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ  و بعد از آن بگويد يَا عَزِيزُ يَا غَفَّارُ اغْفِرْ لِي ذُنُوبِي وَ ذُنُوبَ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلا أَنْتَ

منبع:اقبال الاعمال، سید بن طاووس، ترجمه محمد روحی، جلد 2، صفحه 13

و منبع : مفاتيح الجنان ، اعمال ماه ذي القعده

همین امروز روزشه معلوم نیست به یکشنبه بعدی باشيم يا نه ،پس بسم الله دوستان عزیز...التماس دعا  

 








 

نمازي بسيار بسيار با فضيلت و آسان

(به بهانه يكشنبه ذي القعده)

در روز يكشنبه ماه ذي القعده نمازى با فضيلت بسيار از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت كرده كه خلاصه اش  آن است كه هر كه آن را بجا آورد

 توبه‏ اش مقبول

گناهش آمرزيده شود

 طلبكاران او در روز قيامت از او راضى شوند

 با ايمان بميرد

 دينش گرفته نشود

قبرش گشاده و نورانى گردد

 والدينش از او راضى گردند

 مغفرت شامل حال والدين او و ذريه او گردد

 توسعه رزق پيدا كند

 ملك الموت با او در وقت مردن مدارا كند

به آسانى جان او بيرون شود

و كيفيت آن چنان است كه در روز يكشنبه غسل كند و وضو بگيرد و چهار ركعت نماز گزارد ( 2 نماز دو ركعتي)در هر ركعت حمد يك مرتبه ، و قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ سه مرتبه، و معوذتين (سوره ي فلق و ناس)يك مرتبه، و بعد از اتمام چهار ركعت هفتاد مرتبه استغفار كند (بگويد استغفروا الله)  و بعد يك مرتبه بگويد  لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ  و بعد از آن بگويد يَا عَزِيزُ يَا غَفَّارُ اغْفِرْ لِي ذُنُوبِي وَ ذُنُوبَ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلا أَنْتَ

منبع : مفاتيح الجنان ، اعمال ماه ذي القعده







دانلود فایل با لینک مستقیم       

4 چيز، محوكننده گناهان (4. شكر)

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله:

 أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ وَ كَانَ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ ذُنُوباً بَدَّلَهَا اللَّهُ حَسَنَاتٍ 4.  الشُّكْر

امام صادق عليه السلام از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله روايت كردند كه فرمود:

هر كه چهار خصلت داشته باشد و از سر تا پا غرق گناهان باشد، خدا آنها را بحسنات تبديل كند:

4.شكرگزارى.

منبع: اصول كافى-ترجمه مصطفوى  ؛جلد 3 ، صفحه 166  

داستانك:

روزى حضرت عيسى در مناجاتش با خداوند عرضه داشت: پروردگارا دوستى از دوستارانت به من بنما، خطاب رسيد به فلان محل برو كه ما را در آنجا دوستى است، مسيح به آن محل موعود رفت زنى را ديد كه نه چشم دارد و نه دست و نه پاى، روى زمين افتاده و زبانش مترنم به اين ذكر است:

 « الحمدالله على نعمائه والشكر على آلائه »

خدا را بر نعمتهاى ظاهرياش سپاس و بر نعمتهاى باطنياش شكر.

آن حضرت از حالت آن زن شگفت زده شد، پيش رفته و به او سلام كرد، زن گفت: عليك السلام يا روح الله! فرمود اى زن تو كه هرگز مرا نديدهاى از كجا شناختى من عيسى هستم، زن گفت: آن دوستى كه تو را به سوى من دلالت كرد برايم معلوم نمود كه تو روح الله هستى، فرمود: اى زن تو از چشم و دست و پا محرومى، اندامت تباه شده! زن گفت: خدا را ثنا ميگويم كه دلى ذاكر و زبانى شاكر و تنى صابر دارم، خدا را به وحدانيت و يگانگى ياد ميكنم كه هرچه را ميتوان با آن معصيت كرد از من گرفته، اگر چشم داشتم و به نامحرم نظر ميكردم، اگر دست داشتم به حرام ميآلودم و اگر پا داشتم دنبال لذات نامشروع ميرفتم چه عاقبتى داشتم؟

اين نعمتى كه خدا به من داده به احدى از بندگانش نداده است.

منبع:خزينة الجواهر ،صفحه318

ما بايد ديدمان را عوض كنيم و به نعمتهايي كه خدا به ما داده توجه كنيم ،نه به كمبودها. يعني در يك كلام در مسائل مادي به پايين دست خود نگاه كنيم

لطيفه :

كلاغي روي سر شخصي مدفوع كرد  آن شخص سريع شروع كرد به شكر كردن .

شخصي سوال كرد : لباست پر از آلودگي شده و شكر مي كني

گفت :براي اين شكر مي كنم كه ، اگر گاو پرواز مي كرد چه خاكي به سر مي كردم .


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد






دانلود فایل با لینک مستقیم

4 چيز، محوكننده گناهان (3. خوش اخلاقي)

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله:

 أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ وَ كَانَ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ ذُنُوباً بَدَّلَهَا اللَّهُ حَسَنَاتٍ 3. حُسْنُ الْخُلُقِ ...

امام صادق عليه السلام از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله روايت كردند كه فرمود:

هر كه چهار خصلت داشته باشد و از سر تا پا غرق گناهان باشد، خدا آنها را بحسنات تبديل كند:

3. خوش‏ اخلاقي ...

منبع: اصول كافى-ترجمه مصطفوى  ؛جلد 3 ، صفحه 166  

داستانك:

آیت الله مظاهری،در كتاب ارزشمند «تربيت فرزند ، از ديدگاه اسلام» به نقل از یکی از بزرگان، مي آورند:

فردی را می شناختم که آدم خیلی خوبی بود. در خواب دیدم روز قیامت شده و او به شکل سگ درآمده است. به او گفتم تو که آدمی خوب، با ایمان و با تقوا بودی، چرا سگ شده ای؟

گفت: وای از بداخلاقی در خانه! وای از بداخلاقی در خانه! وای از بداخلاقی در خانه!

بعد به من گفت : بيا برويم قبرم را نگاه كن

جلو رفتم و ديدن ته قبرش سوراخ است

گفت:وقتي مرا داخل قبر گذاشتند ، قبر چنان مرا فشار داد كه تمام روغن من گرفته شد و رفت در اين سوراخ.

اگر سوراخ تنگ نبود ، روغنها را نشانت مي دادم

منبع: كتاب تربيت فرزند از نظر اسلام صفحه 101 [با تلخيص]


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد






دانلود فایل با لینک مستقیم

4 چيز، محوكننده گناهان (2. حيا)

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله:

 أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ وَ كَانَ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ ذُنُوباً بَدَّلَهَا اللَّهُ حَسَنَاتٍ 2. الْحَيَاءُ  ...

امام صادق عليه السلام از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله روايت كردند كه فرمود:

هر كه چهار خصلت داشته باشد و از سر تا پا غرق گناهان باشد، خدا آنها را بحسنات تبديل كند:

2. حيا ...

منبع: اصول كافى-ترجمه مصطفوى  ؛جلد 3 ، صفحه 166  

حيا بحث بسيار مهمي است ، تا آنجا كه در روايت آمده است : هيچ ايماني مثل حيا و صبر نيست؛  لا إيمان كالحياء و الصبر

برخي از انسانها در اعمال حيا را رعايت نمي كنند؛ به عنوان مثال:

در صحبت كردن حيا را رعايت نمي كند و در كلامش همه نوع حرف و فحش و... را مي آورد

مردان لباسهايي مي پوشند كه بسيار زننده است ، وتا مي نشينند و يا در نماز به ركوع و سجده مي روند ، پشتشان نمايان مي شود.

خانمها به بدترين صورت و بدون حجاب در مقابل نامحرم ظاهر مي شوند

پدر و مادر در منزل، مقابل فرزندانشان لباسهاي نا مناسبي به تن ميكنند

اعضاي خانواده كنار هم مينشينند و فيلمهاي زشت ماهواره اي نگاه مي كنند

دانشجويان در خوابگاهها لباس نامناسب به تن مي كنند

و...

برخي هم در حيا ، افراط مي كنند و مسائل غسل و بانوان و ... را نمي پرسند و اعمال را اشتباه انجام مي دهند

لطيفه :

شخصي ميره مغازه الكتريكي . به فروشنده مي گه میگه: خیلی ببخشید عذر میخوام گلاب به روتون واقعا ببخشید، شرمنده، لامپ دارید؟

فروشنده مي گه : لامپ خواستن كه اينقدر معذرت خواهي نداره!

مي گه آخه براي دستشويي مي خواستم


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد







دانلود فایل با لینک مستقیم

4 چيز، محوكننده گناهان (1. راستگويي)

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله:

 أَرْبَعٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ وَ كَانَ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ ذُنُوباً بَدَّلَهَا اللَّهُ حَسَنَاتٍ 1. الصِّدْقُ ...

امام صادق عليه السلام از رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله روايت كردند كه فرمود:

هر كه چهار خصلت داشته باشد و از سر تا پا غرق گناهان باشد، خدا آنها را بحسنات تبديل كند:

1. راستگوئى ...

منبع: اصول كافى-ترجمه مصطفوى  ؛جلد 3 ، صفحه 166  

داستانك :

كاسبى بود در بازار كاشان كه به شاگرد خود مى‏گفت: اگر مشترى آمد و قيمت جنس را پرسيد و من دروغ گفتم، تو به صورت من تف بينداز تا من دست به چنين كارى نزنم. قرار ما اين است اگر اينكار را كردى نصف مغازه‏ام را به تو مى‏دهم و اگر در برابر انحراف و عمل شيطانى من سكوت كنى‏؛ اخراجت مي كنم

                        منبع: خاطرات حجت الاسلام قرائتى(جلد ‏2)، صفحه: 111

بعضي از انسانها مفت مفت ، دروغ مي گويند ،بدون اينكه چيزي بدست بياورند

لطيفه :

شخصي به دوستش گفت : در نزديكي خانه ي ما كوهي است كه هر چه مي گويي تكرار مي كند . مثلا اگر بگويي: حسين . مي گويد: حسين حسين حسين حسين ...

دوستش كه مي خواست كم نياورد گفت : اين كه چيزي نيست . كوه كنار خانه ي ما ؛ اگر بگويي حسين . مي گويد: كدام حسين!


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد






دانلود فایل با لینک مستقیم

چه کنیم تا لذت عبادت را بچشیم ؟

بسياري از ما واجبات را انجام مي دهيم اما از آن عبادت لذت نمي بريم

مثلا: نماز مي خوانيم، اما لذت نمي بريم . لذت عبادت را امثال آيت الله بهجت برده اند، كه مي فرمايند: اگر سلاطین عالم بدانند که در نماز چه لذتی وجود دارد، آنها سلطنت را رها کرده تا به این لذت دست پیدا کنند...

حال ، ما چه كنيم تا لذت عبادت را بچشيم؟

يكي از عوامل چشيدن طعم عبادت ، كه شايد مهمترين عامل باشد را مي توان از اين حديث نبوي متوجه شد .

ما من مسلم ينظر إلي امرأة أوّل رمقة ثمّ يغضّ بصره إلّا أحدث اللَّه تعالى له عبادة يجد حلاوتها في قلبه.

  هر مسلمانى كه يك بار به زنى بنگرد آنگاه چشم از او باز دارد خداوند او را با عبادتى انس دهد كه لذت آن را در قلب خويش احساس كند.

منبع :میزان الحکمه ؛ جلد 13؛صفحه 6322؛ حدیث 20282

 

آيا شب 23 رمضان شب قدر است ؟

(به بهانه شب 23 ماه رمضان)

حضرت علی علیه السلام می فرمایند :

پیامبر خدا در دهه آخر رمضان ، بستر خود را جمع می کرد و کمرش را می بست و شب بیست و سوم ، خانواده خود را بیدار می کرد و در آن شب ، به صورت خفتگان ، آب می پاشید و فاطمه سلام الله علیها نیز نمی گذاشت کسی از اهل خانه در شب بیست و سوم بخوابد و خواب آنان را با کم خوردن درمان می کرد و از روز برای شب ، آماده می شد و می فرمود : « محروم ، کسی است که از خیر آن بی بهره بماند »

منبع:مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ؛ جلد‏7 ؛صفحه   470

 قال: سمعت أبا جعفر عليه السّلام يقول: إن الجهني أتى إلى رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله فقال: يا رسول اللّه إن لي إبلا و غنما و غلمة فاحب أن تأمرني ليلة أدخل فيها فأشهد الصلاة و ذلك في شهر رمضان. فدعاه رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله فساره في اذنه، قال: فكان الجهني إذا كانت ليلة ثلاث و عشرين دخل بإبله و غنمه و أهله و ولده و غلمته، فكان تلك الليلة ليلة ثلاث و عشرين بالمدينة فإذا أصبح خرج بأهله و غنمه و إبله إلى مكانه، و اسم الجهني عبد الرحمن بن أنيس الأنصاري.

راوى گفت: از امام باقر عليه السّلام شنيدم مى‏فرمود: جهنى پيش رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه و آله آمد و گفت:

يا رسول اللَّه، من شترها، گوسفندها و غلامانى دارم، مى‏خواهم دستور بفرماييد شبى در ماه مبارك رمضان داخل مدينه شوم و در نماز جماعت شما حضور يابم، حضرت او را نزديكتر فراخواند در گوشى با او حرف زد. جهنى شب بيست و سوم [ماه مبارك رمضان‏] با شتران، گوسفندان و غلامان و زن و فرزندان داخل مدينه مى‏شد صبحگاهان از مدينه خارج مى‏شد و به محل خود مى‏رفت، اسم جهنى عبد الرحمن بن انيس انصارى است

منبع: مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل؛  جلد ‏7؛ صفحه   470

عَنْ جَمِيلٍ وَ هِشَامٍ وَ حَفْصٍ قَالُوا مَرِضَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَرَضاً شَدِيداً فَلَمَّا كَانَ‏ لَيْلَةُ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ أَمَرَ مَوَالِيَهُ فَحَمَلُوهُ إِلَى الْمَسْجِدِ فَكَانَ فِيهِ لَيْلَتَهُ.

به نقل از جمیل و هشام و حفض : امام صادق علیه السلام به سختی بیمار شد . چون شب بیست و سوم فرا رسید ،  به غلامان خود دستور داد او را به مسجد بردند و آن شب را در مسجد بود

منبع: بحار الأنوار؛ جلد  ‏95 ؛صفحه  169

و در پایان مرحوم علامه مجلسی می گوید:

اکثر احادیث معتبر دلالت دارد که شب بیست و سوم ، شب قدر است

منبع : زاد المعاد؛ صفحه 187


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

همه چيز در شب قدر

(به بهانه شب قدر )

عَنِ النَّبِيِّ صلي الله عليه و آله قَالَ: قَالَ مُوسَى‏ إِلَهِي أُرِيدُ قُرْبَكَ قَالَ قُرْبِي لِمَنِ اسْتَيْقَظَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ- قَالَ إِلَهِي أُرِيدُ رَحْمَتَكَ قَالَ رَحْمَتِي لِمَنْ رَحِمَ الْمَسَاكِينَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ- قَالَ إِلَهِي أُرِيدُ الْجَوَازَ عَلَى الصِّرَاطِ- قَالَ ذَلِكَ لِمَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ لَيْلَةَ الْقَدْرِ- قَالَ إِلَهِي أُرِيدُ مِنْ أَشْجَارِ الْجَنَّةِ وَ ثِمَارِهَا قَالَ ذَلِكَ لِمَنْ سَبَّحَ تَسْبِيحَةً فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ- قَالَ إِلَهِي أُرِيدُ النَّجَاةَ مِنَ النَّارِ قَالَ ذَلِكَ لِمَنِ اسْتَغْفَرَ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ- قَالَ إِلَهِي أُرِيدُ رِضَاكَ قَالَ رِضَايَ لِمَنْ صَلَّى رَكْعَتَيْنِ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ.

 

در حديثى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى‏خوانيم كه حضرت موسى عليه السلام به خدا عرض كرد:

خدايا مقام قربت را خواهانم. پاسخ آمد: قرب من، در بيدارى شب قدر است.

عرضه داشت: پروردگارا، رحمتت را خواستارم. پاسخ آمد: رحمت من در ترحّم بر مساكين در شب قدر است.

گفت: خدايا، جواز عبور از صراط مى‏خواهم. پاسخ آمد: رمز عبور از صراط، صدقه در شب قدر است.

عرض كرد: خدايا بهشت و نعمت‏هاى آن را مى‏طلبم. پاسخ آمد: دستيابى به آن، در گرو تسبيح گفتن در شب قدر است.

عرضه داشت: پروردگارا، خواهان نجات از آتش دوزخم. پاسخ آمد: رمز نجات از دوزخ، استغفار در شب قدر است.

در پايان گفت: خدايا رضاى تو را مى‏طلبم. پاسخ آمد: كسى مشمول رضاى من است كه در شب قدر، نماز بگذارد.

منبع:وسائل الشيعة،جلد  ‏8 ،صفحه 20


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

وساطت ائمه در قيامت براي امام خميني

فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ  * وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ

هر كس به اندازه ذره‏ اى كار نيك كرده باشد پاداش آن را خواهد ديد

و هر كس به اندازه ذره‏ اى كار بد كرده باشد كيفر آن را خواهد ديد.

سوره زلزله آيه ي 7 و 8

داستانك 1:

مردى خدمت پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله  آمد عرض كرد: علمنى مما علمك اللَّه:" از آنچه خداوند به تو تعليم داده به من بياموز".

پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله  او را به مردى از يارانش سپرد، تا قرآن به او تعليم كند، و او سوره "إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ" را تا به آخر به او تعليم داد، آن مرد از جا برخاست و گفت: همين مرا كافى است (و در روايت ديگرى آمده تكفينى هذه الاية:" همين يك آيه مرا كفايت مى‏كند")!

 پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله  فرمود: او را به حال خود بگذار كه مرد فقيهى شد! (و طبق روايتى فرمود رجع فقيها: او فقيه شد و بازگشت!)

منبع: تفسير نمونه جلد ‏27، صفحه: 232

 

داستانك 2:

آيت الله شبيري زنجاني مي فرمودند:

من از نزديكان حاج احمد آقا فرزند امام شنيدم كه ايشان حضرت امام خميني را در خواب ديده اند .

از ايشان مي پرسند كه به شما چه گذشت؟

ايشان دست خود را بلند مي كنند و پايين مي آورند و مي گويند : بدان ،حركتي مانند اين حركت دستِ من در اينجا حساب دارد .

حاج احمد آقا مي پرسند: عبور از برزخ چه گذشت ؟!

امام مي فرمايند:

با وساطت اولياء الهي به خوبي گذشت.

منبع: كتاب حميم جلد 2 صفحه 215 - به نقل از كتاب روزنه هايي از عالم غيب صفحه 401


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

نمازي بسيار با فضيلت و آسان در ماه رمضان

مستحب است در هر شب ماه رمضان دو ركعت نماز در هر ركعت حمد و توحيد سه مرتبه و چون سلام داد بگويد: سُبْحَانَ مَنْ هُوَ حَفِيظٌ لا يَغْفُلُ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ رَحِيمٌ لا يَعْجَلُ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ قَائِمٌ لا يَسْهُو سُبْحَانَ مَنْ هُوَ دَائِمٌ لا يَلْهُو

پس بگويد تسبيحات اربعه را هفت مرتبه  و بعد از آن يك مرتبه بگويد سُبْحَانَكَ سُبْحَانَكَ سُبْحَانَكَ يَا عَظِيمُ اغْفِرْ لِيَ الذَّنْبَ الْعَظِيم

پس ده مرتبه صلوات بفرستد بر پيغمبر و آل او عليهم السلام

آنگاه پيامبر فرمودند: سوگند به آن که مرا به حق به پیامبری برانگیخت، خداوند برای هر رکعت، صد هزار فرشته می‌آفریند که برای او حسنات می‌‌نویسند و گناهان را از او محو می‌کنند و درجات او را بالا می‌برند و خداوند، پاداش کسی را به او می‌دهد که هفتاد برده آزاد کرده باشد

مفاتيح الجنان اعمال ماه رمضان و بحار الانوار جلد 93 صفحه 346

جهت نياز به مطالعه نمازهاي هر شب ماه مبارك رمضان اينجا را كليك نماييد

جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

رمز ورود به بهشت


امام صادق(عليه السلام) فرمود:

 گروهي از انصار نزد پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) آمده سلام کردند و گفتند: يا رسول الله حاجتي داريم، حضرت فرمود: بگوييد. گفتند: حاجت بزرگي است! فرمود: چيست؟ عرض کردند: مي‌خواهيم براي ما نزد خداوند بهشت را ضمانت نمايي!

پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) سر خويش فرو انداخته پس از اندکي سر را بلند نمود و فرمود: من اين کار را مي‌کنم به شرط آنکه از هيچ کس هيچ چيز درخواست نکنيد!

حضرت صادق (عليه السلام) فرمود: گاهي مي‌شد يکي از ايشان در مسافرت تازيانه‌اش (از روي اسب يا شتر) به زمين مي‌افتاد، ولي خوش نمي‌داشت به ديگري بگويد تازيانه را به من بده، مبادا که درخواست کرده باشد، خودش پايين مي‌آمد و برمي‌داشت! و گاهي مي‌شد که بر سر سفره‌اي بود و ديگر همنشينان به آب نزديکتر بودند ولي او از آنان تقاضا نمي‌کرد، خودش بر مي‌خواست و آب مي‌نوشيد

منبع: وسائل الشيعه، جلد 6،صفحه 307 

درخواست از مردم انسان را كوچك مي كند ؛ گاه انسان مجبور است از كسي چيزي بخواهد ؛ كه هيچ .

اما بسياري از درخواستهاي ما بي مورد است . مثلا به مردم رو ميزنيم و پول قرض مي گيريم تا تلوزيون و قالي و پرده و ... منزلمان را عوض كنيم . اينها باعث ذلت انسان مي شود

داستانك :

روزى امير المؤمنين عليه السّلام از جلوي دكان قصّابى مى‏گذشت و قصاب گوشت فربه اى داشت،عرض كرد: يا امير المومنين  گوشت خوبى دارم مقدارى از آن خريدارى كن؟

امام عليه السّلام فرمود: پول آماده‏ اى ندارم،

 عرض كرد: من صبر مى‏كنم، تا هر وقت داشتيد بهاى آن را بدهيد؟

 فرمود: من بر خوردن گوشت صبر مى‏كنم‏

منبع:ارشاد القلوب؛ جلد ‏1  ،صفحه  311


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

عاقبت طلبه اي كه شب را كنار دختري گذراند

(به بهانه ميلاد حضرت علي اكبر و روز جوان)

قال رسول الله صلي الله عليه و آله:

إنّ اللَّه تعالى يباهي بالشّاب العابد الملائكة، يقول أنظروا إلى عبدي ترك شهوته من أجلي.

خداوند بزرگ به جوانِ عبادت پيشه ، نزد فرشتگان افتخار مي كند؛ در حالي كه مي فرمايد: « بنده ام را بنگريد . براي من ، خواسته هاي نفس خود را كنار نهاده است »

منبع:نهج الفصاحه صفحه 303

داستانك:

شب طلبه جوانی به نام محمد باقر در حجره ي خود مشغول مطالعه بود كه به ناگاه دختری وارد اتاق او شد در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که ساکت باشد. دختر گفت: شام چه داری؟

 طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر در گوشه ای از اتاق خوابید و محمد به مطالعه خود ادامه داد.

از آن طرف چون این دختر شاهزاده بود و بخاطر اختلاف با زنان دیگر از حرمسرا خارج شده بود لذا شاه دستور داده بود تا افرادش شهر را بگردند ولی هر چه گشتند پیدایش نکردند.

صبح که دختر از خواب بیدار شد و از اتاق خارج شد ماموران شاهزاده خانم را همراه محمد باقر به نزد شاه بردند شاه عصبانی پرسید چرا شب به ما اطلاع ندادی و ... . محمد باقر گفت: شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد.

شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطائی کرده یا نه؟

و بعد از تحقیق از محمد باقر پرسید چطور توانستی در برابر نفست مقاومت نمائی؟

محمد باقر 10 انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام انگشتانش سوخته و ... . لذا علت را پرسید طلبه گفت: چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه می نمود هر بار که نفسم وسوسه می کرد یکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع می گذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمان و شخصیتم را بسوزاند.

شاه عباس از تقوا و پرهیز کاری او خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده را به عقد میر محمد باقر در آوردند و به او لقب میرداماد داد و امروزه تمام علم دوستان از وی به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می دارند. از مهمترین شاگردان وی می توان به ملا صدار اشاره نمود.


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

رحمت خدا شامل 3 گروه (2. عفو كننده)


و قال صلّى اللّه عليه و آله: ثلاث من كنّ فيه آواه اللّه تعالى في كنفه، و نشر عليه رحمته، و أدخله في محبّته. قيل: و من ذاك يا رسول اللّه؟ قال:...    2.  و إذا قدر غفر...

سه خوى در هر كه باشد، خدا او را در پناه خود جاى دهد و رحمتش را بر او بگسترد، و در محبت خود واردش كند. پرسيدند: اين صفات چيست؟ فرمود:

 2. عفو در وقت قدرت...

منبع:تحرير المواعظ العددية؛صفحه 256 و نصايح ؛صفحه 130

وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ [ نور 22]

 بايد عفو كنند و چشم بپوشند آيا دوست نمى‏داريد خداوند شما را ببخشد؟!

انسان بايد ديگران را ببخشد

داستانك :

آقای غلامعلی رجایی نقل می کند که :

یک روز وقتی که شهید حجت الاسلام والمسلمین سلیمی از بیت امام برای تقویت روحیه رزمندگان به جبهه های جنوب آمده بود صحبت از خصوصیات امام به میان آمد ایشان گفت: چند روز پیش در محضر امام از جسارت ها و اهانت های شیخ علی تهرانی در رادیو بغداد مطالبی به عرض ایشان رساندیم که این فرد خیلی به شما جسارت می کند!

صحبت ما که تمام شد امام رو به ما کرد و گفت: اتفاقا چند روز قبل من بیاد او بودم و برایش دعا می کردم.امام حتی نسبت به هدایت مخالفان و دشمنانشان اینقدر احساس دلسوزی می کردند.

منبع: خاطرات مرحوم آیت الله توسلی،مجله حوزه، شماره 45


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

رحمت خدا شامل 3 گروه (1. شكر كننده)


و قال صلّى اللّه عليه و آله: ثلاث من كنّ فيه آواه اللّه تعالى في كنفه، و نشر عليه رحمته، و أدخله في محبّته. قيل: و من ذاك يا رسول اللّه؟ قال:   1. من إذا اعطي شكر ...

سه خوى در هر كه باشد، خدا او را در پناه خود جاى دهد و رحمتش را بر او بگسترد، و در محبت خود واردش كند. پرسيدند: اين صفات چيست؟ فرمود:

 1. شكر به هنگام نعمت...

منبع:تحرير المواعظ العددية؛صفحه 256 و نصايح ؛صفحه 130

داستانك :

مردی در حالی که به قصرها و خانه های زیبا مینگریست به دوستش گفت : وقتی این همه اموال رو تقسیم میکردند ، ما کجا بودیم ؟؟؟

دوست او دستش رو گرفت و به بیمارستان برد و گفت : وقتی این بیماریها رو تقسیم میکردند ، ما کجا بودیم ؟؟؟

 

ما بايد ديدمان را عوض كنيم و به نعمتهايي كه خدا به ما داده توجه كنيم ،نه به كمبودها. يعني در يك كلام در مسائل مادي به پايين دست خود نگاه كنيم

لطيفه :

كلاغي روي سر شخصي مدفوع كرد

آن شخص سريع شروع كرد به شكر كردن .

شخصي سوال كرد : لباست پر از آلودگي شده و شكر مي كني

گفت :براي اين شكر مي كنم كه ، اگر گاو پرواز مي كرد چه خاكي به سر مي كردم .


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

چرا رأي بدهم؟

(به بهانه نزديكي به انتخابات)

«مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِم»

پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله مي فرمايند:

كسى كه صبح كند و نسبت به امور مسلمين بى تفاوت باشد مسلمان نيست

منبع:كافى، جلد  2،  صفحه163

شركت در انتخابات واجب است چون انتخابات از امور مسلمين است مگر مى‏شود كه كسى مسلمان باشد و به امور مسلمين بى تفاوت باشد ،

مي گويند: قبليها چه گُلي به سر ما زدند كه اينها بزنند ؟

بر فرض كه قبلي ها كار نكردند. شما اگر از چند نانوايي نان بخري و نانش خوب نباشد ، ديگر نان نمي خري؟

دقت كنيم ! كه اگر ما خودمان براي كشورمان نقشه نريزيم، آمريكا و اسرائيل نقشه مي ‏كشد كه چه كسي باشد و چه كسي نباشد آنوقت او از آنطرف دنيا براى ما نقشه بكشد و ما نقشه نكشيم؛ اگر هم دين نداريم بخاطر غيرت ملى‏مان بايد در انتخابات شركت كنيم.

داستانك:

 يك نوكرى اربابش را اذيت مى‏كرد.

 گفتند اين نوكر را توى كوچه دارند مى‏زنند تا گفتند مى‏زنند فورى رفت و از نوكر دفاع كرد.

 مردم گفتند تو كه از دست اين نوكر دلت خون است

گفت:من از دست اين دلم خون است اما غيرتم اجازه نمى‏دهد . بالاخره نوكر من كه هست.منسوب به من هست. چون منسوب به من است اجازه نمى‏دهم شما بزنيد اگر هم خواسته باشم بزنم خودم مى‏زنم

حال آمريكا براى ما تصميم بگيرد؟ به غيرت ما بر نمي خورد؟!!! هر كس يك جو غيرت داشته باشد نمى‏تواند آرام بنشيند و اجازه بدهد كه از آنطرف دنيا برايش نقشه بكشند

منبع:تلخيص از صحبتهاي حجه الاسلام قرائتي [26/ 03/ 84]


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

خوش اخلاقي در خانه

(به بهانه مبعث خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله)

قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم

انما بعثت لأتمّم مكارم الاخلاق

مبعوث شده ‏ام تا اخلاق كريمه و فضائل انسانى را اتمام و اكمال نمايم

منبع :بحار الأنوار،جلد ‏68 ،صفحه382

داستانك :

عموما جریان سعد بن معاذ را می دانیم که ؛ هنگام دفنش مادرش گفت پسرم خوشا به حالت بهشت گوارایت  و پیامبر فرمود : زیاد خوشحال نباش و برای خدا تکلیف مشخص نکن که سعد هم اکنون در فشار است . اصحاب سبب را پرسیدند فرمود : سعد با خانواده اش بد اخلاق بود (بحار الانوار جلد 21 صفحه 257 )

حال آیا می دانیم سعد بن معاذ كه فشار قبر نصيب او شد ؛ چه شخصیتی است ؟

او از کبار صحابه رسول الله  و زعیم قبیله اوس بود

  در جنگهایی مهمی نظیر بدر و احد و خندق حضور داشت

 در غزوه بواط در سال دوم هجرت از طرف پیامبر حکومت مدینه به او سپرده شد

مستجاب الدعوه بود ؛ در جنگ خندق به شدت زخمي شد ؛ در آن هنگام دعا كرد: خداوند اگر چيزى از جنگ ما با قريش باقى بماند مرا زنده نگهدار براى جنگ ديگرى كه من دوست دارم با قومى كه پيغمبر ترا از او رنج داده و او را تكذيب نموده‏اند نبرد كنم خداوندا  اگر جنگ پايان يافته باشد مرا (در اين واقعه) شهيد فرما و  نیز  مرا مكش مگر بعد از اينكه چشم مرا به تباهى بنى قريظه (يهود) روشن کنی .(ترجمه کتاب الكامل،جلد7 ،صفحه :206)

چون سعد آن گفته (دعا) را به زبان آورد خون بند آمد و بعد از پایان جنگ و بعد از پایان غائله ی یهود خون ریزی شروع شد

 قضاوت برخورد با یهودیان پیمان شکن  بنی قریظه توسط پیامبر به او  واگذار  شد و  بعد از قضاوتش پیامبر فرمود:  خداوند این حکم تو را تایید و امضا نمود

 در تفسیر منصوب به امام عسکری علیه السلام آمده است: قال رسول الله ص: يرحمك الله يا سعد، فلقد كنت شجا «4» في حلوق الكافرين، لو بقيت لكففت العجل- الذي يراد نصبه في بيضة المسلمين  كعجل قوم موسى . قالوا: يا رسول الله أ و عجل يراد أن يتخذ في مدينتك هذه! قال: بلى، و الله يراد، و لو كان سعد فيهم حيا لما استمر تدبيرهم، و يستمرون ببعض تدبيرهم، ثم الله تعالى يبطله. قالوا: أخبرنا كيف يكون ذلك قال: دعوا ذلك لما يريد الله أن يدبره  

مدتها بعد از شهادت سعد بن معاذ  رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: خدا رحمت كند تو را اى سعد، بدرستى كه استخوانى بودى در گلوهاى كافران، و اگر مى‏ماندى منع خواستى كرد گوساله را كه اراده نصب او خواهند نمود در بيضه اسلام- كه مدينه است- مانند گوساله موسى.

صحابه گفتند: يا رسول اللّه! آيا اراده خواهند نمود در مدينه تو گوساله برپا كنند؟

حضرت فرمود: بلى و اللّه اراده خواهند كرد، و اگر سعد زنده مى‏بود نمى‏گذاشت كه ايشان بكنند و ليكن خواهند كرد و حق تعالى نخواهد گذاشت كه تدبير ايشان مستمر شود و بزودى خدا تدبير ايشان را باطل خواهد كرد.

صحابه گفتند: يا رسول اللّه! ما را خبر ده كه تدبير ايشان چگونه خواهد بود.

حضرت فرمود: بگذاريد تا تدبير حق تعالى در اين باب ظاهر گردد        (التفسير المنسوب إلى الإمام العسكري، صفحه: 481 ) به نقل از (حياة القلوب، المجلسي ،جلد 4،صفحه:1271)

 از کلام بالا مشخص می شود که اگر سعد زنده بود نمی گذاشت حق امام علی علیه السلام را غصب کنند

در هنگام جان دادن رسول خداى به بالين او آمد و سر سعد را به زانو خود گذاشت و فرمود: الهى! سعد در راه تو سختيها ديده و رسول تو را تصديق كرده و حقوق اسلام كه بر ذمّت او بوده ادا نموده، روح او را چون ارواح دوستان خود قبض فرماى. سعد اين بانگ بشنيد و چشم باز كرد و گفت: السّلام عليك يا رسول اللّه. گواهى مى‏دهم كه تو رسول خدائى و حق رسالت بگذاشتى و سر خود را برگرفت و بر زمين نهاد و عذر بخواست و بعد از دنیا رفت

 بعد از شهادت سعد ،جبرئيل فرود آمد و خدمت پیامبر عرض كرد:

كيست از اصحاب تو كه درگذشت و درهاى آسمان به روى او گشاده گشت؟ پيامبر فرمود: سعد بن معاذ

 پیامبر شخصا او را غسل داد و بر او نماز خواند

 پیامبر در تشییع جنازه او حاضر شد و  عبا از دوش و کفش از پا در آورد

 در تشییع او اصحاب گفتند: يا رسول اللّه، سعد مرد بزرگ جثه‏اى بود و در دست ما سخت سبك است .پیامبر فرمود: من مى‏نگريستم ملائكه را كه جسد سعد را حمل مى‏كردند.

 پيغمبر فرمود: عرش در مرگ سعد جنبش كرد و درهاى آسمان گشوده شد و هفتاد هزار فرشته تشييع جنازه او كرد

 رسول خداى در خانه او به سر انگشتان پاى راه مى‏رفت و مى‏فرمود كه: از كثرت فرشتگان، جاى قدم گذاشتن نيست و چون پاى مى‏گذارم فرشته بال خود را از جاى بر می دارد تا پاى ديگر بگذارم.  (کتاب ناسخ التواريخ(زندگانى پيامبر)، ،جلد 2،صفحه :1065)

 با اينهمه كرامت از سعد ؛ بازهم چون با خانواده بد اخلاق بود ، فشار قبر نصيبش شده بود


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد


فرازي از وصيتنامه امام خميني (3)

( به بهانه سالروز ارتحال حضرت امام خمینی رحمه الله علیه )

فرازي از وصيت نامه امام

من با جرأت مدعى هستم كه ملت ايران و توده ميليونى آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله- صلى الله عليه و آله- و كوفه و عراق در عهد اميرالمؤمنين و حسين بن على- صلوات الله و سلامه عليهما- مى‏باشند. ... در صورتى كه [مردم ما ] نه در محضر مبارك رسول اكرم- صلى الله عليه و آله و سلم- هستند، و نه در محضر امام معصوم- صلوات الله عليه. ... و ما همه مفتخريم كه در چنين عصرى و در پيشگاه چنين ملتى مى‏باشيم

منبع:صحيفه امام ،جلد  ‏21، صفحه : 411

حال بیاییم این فراز را بر روايات عرضه کنیم! و ببينيم آيا اين حرف مبناي روايي هم دارد؟

قال رسول الله صلى الله عليه و سلم: أي الخلق أعجب إليكم إيمانا؟ قالوا: الملائكة، قال و ما لهم لا يؤمنون و هم عند ربهم؟ قالوا: فالنبيون قال و ما لهم لا يؤمنون و الوحي ينزل عليهم؟قالوا: فنحن قال: و ما لكم لا تؤمنون و أنا بين أظهركم؟ قال: فقال رسول الله صلى الله عليه و سلم: إن أعجب الخلق إليّ إيمانا لقوم يكونون بعدكم يجدون صحفا فيها كتاب يؤمنون بما فيها.

پیامبر از اصحاب سوال فرمود :كداميك از مؤمنان ايمانشان شگفت‏انگيزتر است؟

گفتند: فرشتگان، فرمود: چه جاى تعجب است ، در حالي كه آنها در جوار قرب خداوندند

گفتند: پس انبياء، فرمود: با اينكه وحى بر آنها نازل مى‏شود چگونه ايمان نياورند؟

 گفتند: پس خود ما! فرمود: چه جاى تعجب كه شما ايمان بياوريد در حالى كه من در ميان شما هستم؟

(اينجا بود كه همه ساكت ماندند) آنگاه پيامبر فرمودند:

ولى از همه اعجاب‏انگيزتر قومى هستند كه بعد از شما مى‏آيند و تنها اوراقى را در برابر خود مى‏بينند و به آنچه در آن است ايمان مى‏آورند".

منبع :میزان الحکمه ،جلد 1،صفحه :404   و تفسیر نمونه ،جلد ‏23،صفحه :317


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

فرازي از وصيتنامه امام خميني (2)

( به بهانه سالروز ارتحال حضرت امام خمینی رحمه الله علیه )

فرازي از وصيت نامه امام

من با جرأت مدعى هستم كه ملت ايران و توده ميليونى آن در عصر حاضر بهتر از ملت حجاز در عهد رسول الله- صلى الله عليه و آله- و كوفه و عراق در عهد اميرالمؤمنين و حسين بن على- صلوات الله و سلامه عليهما- مى‏باشند. ... در صورتى كه [مردم ما ] نه در محضر مبارك رسول اكرم- صلى الله عليه و آله و سلم- هستند، و نه در محضر امام معصوم- صلوات الله عليه. ... و ما همه مفتخريم كه در چنين عصرى و در پيشگاه چنين ملتى مى‏باشيم

منبع: صحيفه امام ، جلد  ‏21، صفحه : 411

حال بیاییم این فراز را بر آیات قرآن عرضه کنیم! و ببينيم آيا اين حرف مبناي قرآني هم دارد؟

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرينَ يُجاهِدُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ [مائده-54]

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، هر كه از شما از دينش بازگردد چه باك زودا كه خدا مردمى را بياورد كه دوستشان بدارد و دوستش بدارند. در برابر مؤمنان فروتنند و در برابر كافران سركش در راه خدا جهاد مى‏كنند و از ملامت هيچ ملامتگرى نمى‏هراسند. اين فضل خداست كه به هر كس كه خواهد ارزانى دارد، و خداوند بخشاينده و داناست.    

بعد از نزول اين آيه مردم باتعجب پرسيدند:

 اى رسول خدا اين قوم چه كسانى هستند كه اگر ما پشت به دين كنيم، خداى تعالى آنان را به جاى ما مى‏گذارد؟

 فضرب بيده على عاتق سلمان- فقال: هذا و ذووه، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دست به شانه سلمان زد و فرمود: اين و قوم اين مرد است،

سپس فرمود: لو كان الدين معلقا بالثريا- لتناوله رجال من أبناء فارس.به خدايى كه جانم به دست او است، اگر ايمان به خدا را در ثريا آويزان كرده باشند، بالأخره مردمى از فارس آن را به دست مى‏آورند

منبع: الميزان في تفسير القرآن ، جلد 5 ،  صفحه : 388


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

چرا شيخ عباس قمي هنگام مرگ مي ترسيد؟

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله:

يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَ‏ الْمُؤْمِنَ‏ لَيَرَى‏ ذَنْبَهُ كَأَنَّهُ تَحْتَ صَخْرَةٍ يَخَافُ أَنْ تَقَعَ عَلَيْهِ وَ الْكَافِرَ يَرَى ذَنْبَهُ كَأَنَّهُ ذُبَابٌ مَرَّ عَلَى ذَنَبِهِ

پيامبر مكرم اسلام به ابوذر مي فرمايند:

اي ابوذر! انسان مومن،در مقابل گناه، خود را در زير سنگ بزرگي مشاهده ميكند كه ميترسد آن سنگ بر سر او فرود آيد، و شخص كافر نافرمانى خدا را همچون مگسى مى‏پندارد كه بر بينى او بگذرد

منبع: مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل - جلد ‏11 - صفحه  324

داستانك :

در احوالات مرحوم شیخ عباس قمی (رحمه ا... علیه) صاحب كتابهاي مهمي از جمله مفاتيح الجنان و منتهي الآمال و ... آمده است:

 در ایام بیماری که موجب رحلت ایشان گردید یکی از علمای تهران برای عیادت به حضورش رسید ؛ حاج شیخ عباس آن روز بسیار ناراحت و متفکر بود ؛ آن عالم بزرگ می پرسد ؛ چرا ناراحتید ؟

شیخ پاسخ می دهد: در سفری که به حج رفتم در مکه معظمه خواستم به روش محدثین که از یکدیگر اجازه می گیرند از یکی از محدثین عامه اهل سنت اجازه حدیث بگیرم ، وقتی این منظور را با وی در میان نهادم عالم سنّی مطلبی گفت و من روی مصالحی آن را انکار کردم ، اکنون در این فکرم که فردای قیامت چگونه این دروغ را در محضر عدل الهی توجیه کنم .

منبع:حاج شيخ عباس قمي ، مرد تقوا و فضيلت صفحه 65


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد



لا اله الا الله

(به بهانه ماه رجب)

پيامبر مكرم اسلام صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

 كسى كه بگويد در ماه رجب هزار مرتبه لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ بنويسد خداوند عز و جل براى او صد هزار حسنه و بنا فرمايد براى او صد شهر در بهشت

منبع:مفايح الجنان. اعمال ماه رجب . عمل دهم

 امام صادق عليه السّلام فرمودند:

عمل كسى كه صد بار «لا اله الّا اللَّه» بگويد، برتر از اعمال ساير مردم در آن روز است، مگر عمل كسى كه بيش از اين گفته باشد.

منبع: ثواب الاعمال-ترجمه بندرريگى  . صفحه 13

توجه توجه توجه : 100 بار گفتن « لا اله الا الله » 100 ثانيه بيشتر طول نمي كشد . و از آنجايي كه هنگام گفتنش لب انسان تكان نمي خورد ، خجالت و ريا و... هيچ جايگاهي ندارد

دو سوال از محضر آيت الله بهجت

*سؤال1:

اینجانب به وسواس مبتلا هستم؛ لطفاً جهت برطرف شدن آن مرا راهنمایی فرمایید!

جواب: اِکثار تهلیل (زیاد گفتن: لا إله إلاّ الله)، علاج وساوس است. [به سوی محبوب:71]

 *سؤال2:

چه کنیم تمرکز فکر پیدا کنیم؟[از وسواس فكري دور شويم]

جواب: اذکاری که برای جمع کردن فکر مؤثر است، مثل: (لا إله إلاّ الله) را زیاد بگویید.[فیضی از ورای سکوت:228]


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

فضيلت و اعمال ليله الرغائب +كيفيت نماز ليله الرغائب

(به بهانه اولين شب جمعه ماه رجب "ليله الرغائب")

اولین شب جمعه ماه رجب را لیلة الرغائب نامند. در این شب ملائك بر زمین نزول می كنند. برای این شب عملی از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) ذكر شده است كه فضیلت بسیاری دارد و بدین قرار است:

كسی كه این نماز را بخواند، شب اول قبرش خدای متعال ثواب این نماز را با زیباترین صورت و با روی گشاده و درخشان و با زبان فصیح به سویش می فرستد. پس او به آن فرد می‌گوید: ای حبیب من، بشارت بر تو باد كه از هر شدت و سختی نجات یافتی.

میّت می‌پرسد تو كیستی؟ به خدا سوگند كه من صورتی زیباتر از تو ندیده‌ام و كلامی شیرین تر از كلام تو نشنیده‌ام و بویی، بهتر از بوی تو نبوئیده‌ام. آن زیباروی پاسخ می‌دهد: من ثواب آن نمازی هستم كه در فلان شب از فلان ماه از فلان سال به جا آوردی. امشب به نزد تو آمده‌ام تا حق تو را ادا كنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود و قیامت بر پا شود، من سایه بر سر تو خواهم افكند.

 

طريقه خواندن نماز ليله الرغايب

روز پنج شنبه اول آن ماه  - در صورت امكان و بلا مانع بودن -  روزه گرفته شود.

چون شب جمعه شد مابین نماز مغرب و عشاء دوازده ركعت نماز اقامه شود (البته در كتاب شريف وسائل الشيعه جلد 8 صفحه 99 بعد از نماز عشا آمده است) كه ميشود 6 نماز 2 ركعتي ، و در هر ركعت یك مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود. و چون دوازده ركعت به اتمام رسید،

 هفتاد بار ذكر" اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله" گفته شود.

پس از آنسر به سجده مي گذارد و در سجده هفتاد بار ذكر "سبوحٌ قدوسٌ رب الملائكة والروح" گفته شود.

پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذكر "رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انك انت العلی الاعظم" گفته شود.

دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه ذكر "سبوح قدوس رب الملائكة والروح" گفته شود. 

در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. ان شاء الله به استجابت می رسد.

در اين شب عزيز ما را از دعاي خير خود بي نصيب نگذاريد

منبع :

مفاتيح الجنان

اعمال ماه رجب

نمازي بسيار با فضيلت، كه شايد 3 دقيقه ،بيشتر طول نكشد

(به بهانه ايام ماه رجب)

از حضرت رسول صلى الله عليه و آله روايت شده است كه كسى كه اين نماز را بجا آورد حق تعالى دعاى او را مستجاب گرداند و ثواب شصت حج و شصت عمره به او عطا فرمايد

و آن نماز اينچنين است

در هر شب از ماه رجب دو ركعت نماز بجا آورد بخواند

در هر ركعت حمد يك مرتبه و قل ياايها الكافرون سه مرتبه و قل هو الله أحد يك مرتبه و چون سلام دهد دستها را بلند كند و بگويد" لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ هُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ وَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ النَّبِيِّ الْأُمِّيِّ وَ آلِهِ و بكشد دستها را به صورت خود

منبع: مفاتيح الجنان - اعمال ماه رجب - اعمال مشتركه - عمل هفدهم


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

روزه ي ماه رجب

(به بهانه ایام ماه رجب )

 وَ مِنْهُ، عَنْ أَبِي الْمَحَاسِنِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الصَّمَدِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ الرَّبِيعِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُعَاوِيَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَلِكٍ عَنْ ثَوْبَانَ قَالَ: كُنَّا مُحْدِقِينَ بِالنَّبِيِّ فِي مَقْبَرَةٍ فَوَقَفَ ثُمَّ مَرَّ ثُمَّ وَقَفَ ثُمَّ مَرَّ فَقُلْتُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا وُقُوفُكَ بَيْنَ هَؤُلَاءِ الْقُبُورِ فَبَكَى رَسُولُ اللَّهُ بُكَاءً شَدِيداً وَ بَكَيْنَا فَلَمَّا فَرَغَ قَالَ يَا ثَوْبَانُ هَؤُلَاءِ يُعَذَّبُونَ فِي قُبُورِهِمْ سَمِعْتُ أَنِينَهُمْ فَرَحِمْتُهُمْ وَ دَعَوْتُ اللَّهَ أَنْ يُخَفِّفَ عَنْهُمْ فَفَعَلَ فَلَوْ صَامُوا هَؤُلَاءِ أَيَّامَ رَجَبٍ وَ قَامُوا فِيهَا مَا عُذِّبُوا فِي قُبُورِهِم‏

ثوبان يكي از ياران پيامبراكرم (صلي الله عليه و آله) مي گويد :

 با رسول خدا(صلي الله عليه و آله) در قبرستان بودیم. حضرت ایستاد و گذشت و دوباره ایستاد. عرض کردم: یا رسول‌الله، چرا این‌گونه رفتار می‌کنید؟ پس آن حضرت گریه شدیدی کرد، ما هم گریه کردیم. آن‌گاه فرمود:

 ای ثوبان، صدای ناله اهل عذاب را شنیدم. بر آنها رحم کردم، دعا کردم و خداوند عذاب آنها را تخفیف داد. سپس فرمود: ای ثوبان! اگر کسانی از اهل این قبرستان، که در عذابند، یک روز از ماه رجب را روزه گرفته بودند و یک شب را تا صبح قیام می‌کردند و به عبادت می‌پرداختند، در قبرها معذب نمی‌شدند.

منبع: بحارالانوار-جلد 94 صفحه  49

 امام رضا (عليه السلام) فرموده است:

هر كس براى رغبت به ثواب و پاداش خداى عز و جل، روز اول ماه رجب را روزه بگيرد، بهشت بر او واجب مى‏شود

منبع: روضة الواعظين-ترجمه مهدوى دامغانى   صفحه 628   

 

جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

نشستن در کنار خانواده

(به بهانه ميلاد حضرت زهرا , روز مادر و زن و روز تولد حضرت امام خميني  رحمه الله عليه)

قال رسول الله صلي الله عليه و آله:

جلوس المرء عند عياله أحبّ إلى اللّه من اعتكاف في مسجدي هذا

نشستن در كنار خانواده براي من محبوبتر است از اعتكاف در اين مسجد (مسجد النبي)

منبع: تحرير المواعظ العدديه صفحه 44  

داستانك :

خانم فاطمه طباطبايي, عروس حضرت امام مي گويند:

احترام امام  به خانم بسيار زياد بود و تا آخرين ساعات عمرشان اين احترام در اعمال و رفتارشان مشهود بود و به همه حتي پسرشان نيز حفظ اين روحيه را توصيه مي کردند.

تا وقتي که خانم سرسفره نمي آمدند، خودشان دست به غذا نمي زدند.

 گاهي که ما زودتر دست به غذا مي برديم نمي‌گفتند: چرا صبر نمي کنيد؟ مي گفتند: خانم نيامدند؟

 چند بار ايشان را صدا مي زدند. گاهي خانم مي آمدند و مي‌گفتند: آقا،آخر من مهمان دارم، شمابخوريد، من بايد غذا را بکشم بعدا مي آيم.

اين رفتار امام در همه اثر مي گذاشت

منبع :كتاب زندگي به سبك روح الله - جلد 1  - صفحه 20


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

توصیه های پیامبر به حضرت زهرا درباره مقدمات خواب

(به بهانه ميلاد حضرت زهرا سلام الله عليها )

عن فاطمه الزهرا(سلام الله علیها )قالت: دخل علی رسول الله (صلی الله علیه و آله ) و قد افترشت فراشی للنوم , فقال : یا فاطمه لاتنامی الا و قد عملت اربعه: ختمت القرآن , و جعلت الانبیاء شفعائک , و ارضیت المومنین عن نفسک , و حججت و اعتمرت , قال هذا و اخذ فی الصلوه , فصبرت حتی اتم صلاته, قلت: یا رسول الله امرت باربعه لا اقدر علیها فی هذا الحال فتبسم(صلی الله علیه و آله )و قال:

اذا قرات قل هو الله احد ثلاث مرات فکانک ختمت القرآن , واذا صلیت علی و علی الانبیاء قبلی کنا شفعائک یوم القیمه , و اذا استغفرت للمومنین رضوا کلهم عنک و اذا قلت : سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر, فقد حججت و اعتمرت .

در وقتی که بستر خواب را گسترده بودم, رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بر من وارد شد, فرمود: ای فاطمه نخواب مگر آن که چهار کار را انجام دهی:

1. قرآن را ختم کنی,

2. پیامبران را شفیعت گردانی,

 3. مومنین را از خود راضی کنی,

 4. حج و عمره ای را به جا آوری.

این را فرمود و شروع به خواندن نماز کرد, صبر کردم تا نمازش تمام شد, گفتم: یا رسول الله به چهار چیز مرا امر فرمودی در حالی که بر آنها قادر نیستم آن حضرت تبسمی کرد و فرمود:

چون قل هو الله را سه بار بخوانی مثل این است که قرآن را ختم کرده ای

 چون بر من و پیامبران پیش از من صلوات فرستی، شفاعت کنندگان تو در روز قیامت خواهیم بود،

 چون برای مومنین استغفار کنی ، آنان همه از تو راضی خواهند شد،

 و چون بگویی: سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر حج و عمره ای را انجام داده ای.

منبع :مفاتيح الجنان بخش باقيات الصالحات  باب ششم

و بهجه  جلد  1 صفحه  287


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

خدا دشمن 3 چيز است (3. پر خوري)

من كلام النبيّ صلّى اللّه عليه و آله:

ثلاثة يبغضها اللّه: ...

3. و كثرة الطّعام.

سه چيز را خدا دشمن دارد: ...

3. پرخوري

منبع: تحرير المواعظ العددية [آيه الله مشكيني] - الفصل الثالث – صفحه  253   

داستانك :

حضرت رضا (عليه السلام) مى‏فرمايند:

ابليس از زمان آدم تا دوره ي عيسى بن مريم پيوسته نزد پيامبران رفت و آمد مى‏كرد . او بيشترين آزار و ستم را در حق يحيى بن زكريا اعمال داشت .

روزى حضرت يحيى ؛ ابليس را مشاهده كرد ... يحيى از ابليس پرسيد آيا تا بحال بر من چيره گشته‏اى؟

 شيطان پاسخ داد: خير اما در تو خصلتى وجود دارد كه گاه باعث مى‏گردد نتوانى نمازت را بطور كامل بپا دارى و شبها را به زنده‏دارى مشغول گردى و آن صفت پرخورى است .

يحيى از همان جا با خداوند عهد كرد كه ديگر هرگز با شكم سير از طعام نخوابد تا به ديدار خداوند نائل آيد. شيطان نيز عهد كرد هرگز انسانى را نصيحت به راستى نكند تا پروردگار را ملاقات نمايد

منبع: داستان پيامبران يا قصه‏هاى قرآن از آدم تا خاتم، صفحه : 565


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

خدا دشمن 3 چيز است (2. پر خوابي)

من كلام النبيّ صلّى اللّه عليه و آله:

ثلاثة يبغضها اللّه: ...

2. و كثرة المنام، ...

سه چيز را خدا دشمن دارد: ...

2. پرخوابى،...

منبع: تحرير المواعظ العددية [آيه الله مشكيني] - الفصل الثالث – صفحه  253  

پيامبر مكرم اسلام مي فرمايند :

خواب زياد در شب ، انسان را در قيامت فقير مي كند 

منبع: الخصال / ترجمه كمره‏اى، جلد ‏1، صفحه: 77

 داستانك:

منقول است كه پروردگار وحي به حضرت موسي فرستاد كه اي پسر عمران ! دروغ مي گويد كسي كه گمان كرده است مرا دوست دارد و با وجود اين ، چون ظلمت شب او را فرا گيرد بخوابد . آيا دوست خلوت دوست خود را طالب نيست ؟

اي پسر عمران من از احوال دوستان خود مطّلعم چون شب بر ايشان وارد شود ديده و دل هاي ايشان به سوي من نگران و عقاب مرا در پيش خود ممثل نموده با من از راه مشاهده و حضور تكلّم مي كنند. اي پسر عمران به من فرست از دل خود خشوع و از بدن خود ذلّت و خضوع و از چشم خود اشك در ظلمت هاي شب كه مرا به خود نزديك خواهي يافت.

منبع : وسايل الشيعه جلد 7 صفحه 78

 مجنون براي ديدن ليلي در مسيري كه محلّ عبور او بود چند روز به انتظار نشست تا اينكه در نيمه هاي يك شب از شدّت خستگي همانطور كه بر سر راه نشسته بود خوابش برد. همان وقت ليلي از آنجا عبور كرد و وقتي ديد مجنون به خواب رفته است چند گردو جلوي او گذاشت و رفت. وقتي مجنون بيدار شد و گردوها را ديد فهميد ليلي آمده و رد شده است و با اين گردوها با او حرف زده و گفته است تو عاشق نيستي و بايد بروي گردوبازي كني، عاشق كه خواب به چشمش راه ندارد.


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

خدا دشمن 3 چيز است (1. پر حرفي )

من كلام النبيّ صلّى اللّه عليه و آله:

ثلاثة يبغضها اللّه:

1.كثرة الكلام،...

سه چيز را خدا دشمن دارد:

1.پرگويى، ...

منبع: تحرير المواعظ العددية [آيه الله مشكيني] - الفصل الثالث – صفحه  253   

زبان يكي از مهمترين عوامل جهنمي شدن انسان است

داستانك:

یکی از علمای بزرگ را در خواب دیدند که ناراحت است. به او گفتند: تو که نباید ناراحت باشی و با شناختی که از تو داریم، باید قبر تو باغی از باغ‌های بهشت باشد! ایشان جواب داده بود: قبر من یک بهشت و باغی از باغ‌های بهشت و توأم با رفاه است، ولی من در زمان حیات به شخصی زخم زبان زدم و از کار خود توبه نکردم و حلالیت نطلبیدم، لذا آن زخم زبان اکنون به صورت یک عقرب در آمده و بعضی از اوقات، شصت پای مرا نیش میزند و ناراحتی من از نیش آن عقرب است!


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

بهداشت دهان و دندان

(به بهانه 23 فروردين ؛ روز دندانپزشكي)

عمرو بن جميع از پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله) نقل مى‏كند كه فرمود: در مسواك دوازده خصلت است:

1.دهان را پاك مى‏كند

2. خوشنودى خداوند را جلب مى‏كند

3. دندانها را سفيد مى‏كند

 4. زردى دندان را از بين مى‏برد

5.  بلغم را كم مى‏كند

6. اشتها به طعام مى‏آورد

7.  حسنات را چند برابر مى‏كند

 8. با آن به سنّت عمل شده است

 9. فرشتگان موقع مسواك كردن حاضر مى‏شوند

10.  لثه را محكم مى‏سازد

11.  آن راه خواندن قرآن را مرور مى‏كند

12. و دو ركعت نماز با مسواك زدن براى خداوند دوست داشتنى‏تر از هفتاد ركعت بدون مسواك است

منبع: خصال-ترجمه جعفرى    جلد ‏2    صفحه 229  

نكته :

يكي از مهمترين مواردي كه دندان را از بين مي برد ، خوردن برخي از خوراكيها مثل نوشابه است

متاسفانه ايرانيان در سال؛  2،900،000،000 تومان نوشابه مصرف مي كنند [به نقل از سايت معاونت طرح و برنامه دانشگاه فردوسي در تاريخ 6/1/91 ]

سرانه مصرف نوشابه در ايران ؛  42 ليتر است در حالي كه  در جهان 10 ليتر است. [به نقل از رئيس دانشكده بهداشت دانشگاه علوم پزشكي اصفهان در گفتگو با خبرنگار فارس در تاريخ 4/2/89 ]

دكتر پريس ؛ دندانهايي را  كه 3000 سال زير خاك بوده اند را در ظرفي از نوشابه مي اندازد و بعد از گذشت 48 ساعت اثري از دندانها باقي نمي ماند

 جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

آداب غذا خوردن

( به بهانه هفته سلامت )

در روايات براي غذا خوردن آداب بسياري آمده است كه بنده فقط تيتر آنان را مي آورم .

1.شستن دستها قبل و بعد از غذا

2. گذاشتن سبزي بر سر سفره

3. درآوردن كفشها هنگام غذا خوردن

4. برزبان آوردن نام خدا

5. خوردن با دست راست

6. آغاز كردن غذا و به پايان بردن آن ، با نمك

7. خوردن غذا به هنگام گرسنگي و اشتها

8. آغاز كردن با سَبُك ترين غذا

9. خوردن غذاي گرم قبل از سرد شدن

10. برداشتن لقمه هاي كوچك و جويدن كامل غذا

 11. دست كشيدن از غذا قبل از سيري كامل

12. دست كشيدن بر چهره و دعا كردن پس از شستن دستان

13. به پشت دراز كشيدن بعد از خوردن نهار

14. پرهيز از زياده روي در خوردن

15. پرهيز از دميدن(فوت كردن) در غذا

16. پرهيز از خوردن با دست چپ

17. پرهيز از خوردن پس از سيري

18. پرهيز از خوردن غذلي داغ

19. پرهيز از خوردن در حالت جنابت ، مگر با وضو

20. پرهيز از خفتن ، بلافاصله پس از خوردن غذا  

در صورت نياز به متن روايات به كتاب دانش نامه احاديث پزشكي اثر حضرت آيت الله ري شهري مراجعه فرماييد


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

آداب آب خوردن

( به بهانه هفته سلامت )

1.خوردن آب با 3 نفس

پيامبر اكرم (ص) : اگر كسي آب بنوشد و در ميان آن سه نفس بكشد از بيماري ناشي از يكجا سر كشيدن در امان است

2. ايستاده آب خوردن در روز و نشسته در شب

امام صادق (ع) : ايستاده آشاميدن آب در روز ؛ غذا را گوارامي سازد و ايستاده آشاميدن در شب ؛ زرد آب مي آورد

3. فوت نكردن در آب

پيامبر خدا ؛ از اينكه كسي بازدم خويش را به ظرف برگرداند يا د رآن بدمد ، نهي فرمود

4. پرهيز از خوردن نوشيدني داغ

از پيامبر خداروايت شده كه از آشاميدن " حميم " (يعني آبي كه به غايت ،داغ است ) ،نهي فرمود .

5.پرهيز از خوردن آب روي غذا

امام رضا (ع) هر كس مي خواهد معده اش اورا آزار ندهد برروي غذا آب نخورد تا هنگامي كه غذا خوردنت را به پايان مي برد . هر كس چنين كند ، بدنش به رطوبت مي گرايد ، معده اش ضعيف مي شود و رگهايش نيروي غذا رابه خود نمي گيرند؛ زيرا اگر پشت سر هم روي غذا آب ريخته شود ، آن غذا در معده نارس و بد گوارش مي گردد .

 

6. عدم آب خوردن از مكان شكسته ظرف

امام علي (ع) : از لبه شكسته ظرف و از كنار دسته آن آب نخوريد ؛ چرا كه شيطا ن بر دسته شكسته مي نشيند .

7. عدم خوردن آب روي شيريني و چيز گرم

امام رضا (ع) : آشاميدن آب سرد ،پس از خوردن چيز گرم و پس از خوردن شيريني ، دندان ها را از بين مي برد .

منبع تمام روايات: كتاب دانش نامه احاديث پزشكي – آيت الله ري شهري


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

با دهان دیگران خدا را بخوانيم

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله):

دعاء المرء المسلم مستجاب لأخيه بظهر الغيب عند رأسه ملك موكّل به كلّما دعا لأخيه بخير قال الملك: آمين و لك بمثل ذلك.

 دعاى مرد مسلمان كه پشت سر برادر خود كند پذيرفته شود بر سر او فرشته‏اى موكل است و هر دم براى برادر خود دعائى كند گويد پذيرفته باد و براى تو نيز نظير آن باشد.

منبع:نهج الفصاحة - مجموعه كلمات قصار حضرت رسول- حدیث شماره 1564 

داستانك :

خداوند به حضرت موسى (عليه السلام) وحى كرد كه: با دهانى پاك كه با آن گناه نكرده اى، دعا كن و مرا بخوان!

حضرت موسى (عليه السلام) عرض كرد: چنين دهانى ندارم!

خداوند فرمود: تو كه به وسيله ی دهان ديگران گناه نكرده اى، با دهان ديگران مرا بخوان (یعنی؛ دیگران برایت دعا کنند )

منبع: داستان هاى مثنوى - جلد 2 - صفحه 47

نکته : مردم چه خوب رسمی دارند که به هم می گویند التماس دعا ؛ و چه بد رسمی که فقط می گویند : محتاجیم به دعا ؛(پس کو خود دعا) ؛ مانند وقتی می گوییم : سلام ؛ بعضی می گویند : سلام از ماست ؛ اینکه نشد جواب سلام 


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

اجر پرستار

(به بهانه ولادت حضرت زينب سلام الله عليها و روز پرستار)

عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ عليهم السلام عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه و آله

مَنْ سَعَى لِمَرِيضٍ فِي حَاجَةٍ قَضَاهَا أَوْ لَمْ يَقْضِهَا خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَيَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا رَسُولَ اللَّهِ فَإِنْ كَانَ الْمَرِيضُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ أَ وَ لَيْسَ ذَاكَ‏ أَعْظَمَ أَجْراً إِذَا سَعَى فِي حَاجَةٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ قَالَ نَعَم‏

 امام صادق عليه السلام از پدران بزرگوارشان ، از پيامبر صلي الله عليه و آله نقل فرمودند:

هر كه از بيمارى ، پرستاري كند و در كارش كوشش كند چه موفق شود و چه نشود؛ از گناهانش بيرون  آيد، مانند  روزى كه از مادرش متولد شده است.

 مردى از انصار عرض كرد يا رسول الله پدر و مادرم قربانت اگر بيمار از خاندانش‏ باشد اجر بيشترى ندارد كه در كار او تلاش كند؟

فرمود : چرا

منبع: وسائل الشيعة، جلد‏2، صفحه: 427

قطعا مهمترين خاندان انسان والدين او هستند

داستان:

فقیه بزرگ، شیخ اعظم انصاري ، مادرش را تا نزدیك حمّام به دوش مى گرفت و او را به زن حمامى سپرده، مى ایستاد، تا بعد از پایان كار او را به خانه برگرداند.

هر شب به دست بوسى مادر مى آمد، و صبح با اجازه او از خانه بیرون مى رفت.

پس از مرگ مادر به شدت مى گریست فرمود گریه ام براى این است كه از نعمت بسیار مهمى چون خدمت به مادر محروم شدم.

 شیخ پس از مرگ مادر با كثرت كار و تدریس و مراجعات تمام نمازهاى واجب عمر مادرش را خواند، با آنكه مادر از متدیّنه هاى روزگار بود.


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

مهره مار (راه عزيز شدن)

وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ

عزت و ذلت دست خداست [ آل عمران 26]

داستان:

در هنگام صلح حديبيه زماني كه مى‏خواستند صلح نامه را بنويسند، پيامبر صلي الله عليه و آله به على عليه السلام فرمود: بنويس..." اين صلحنامه‏اى است كه محمد رسول اللَّه ..."

مشركان قريش گفتند: اگر تو رسول خدا بودى و ما با تو جنگ مى‏كرديم و راه خانه خدا را بر تو مى‏بستيم، بسيار ستمكار بوديم (دعوا در همين رسالت تو است) و لكن بنويس اين صلحنامه محمد بن عبد اللَّه است! ...

در اين هنگام ياران پيامبر برآشفتند و گفتند: اجازه بده ما با اينها پيكار كنيم، پيامبر فرمود: نه، همانگونه كه اينها مى‏خواهند بنويس، [و رسول الله را حذف كرد] منبع:تفسير نمونه، ج‏10، ص: 221

پيامبر به خاطر اسلام از اين احترام گذشت اما آيه آمد : "محمدٌ رسولُ الله"

پيامبر نام خود را از يك برگه ي بي ارزش حذف كرد ، خدا نامش را در جايي آورد كه 1400 سال است هر كه قرآن مي خواند مي گويد : محمد ؛ رسول الله است

يعني اگر كسي خود را براي خدا كوچك كند خدا او را بزرگ مي كند


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

نماز همسايه ي مسجد

قَالَ النَّبِيُّ صلي الله عليه و آله:

لَا صَلَاةَ لِجَارِ الْمَسْجِدِ إِلَّا فِي مَسْجِدِهِ.

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله:

نماز همسايه مسجد ، جز در مسجد پذيرفته نيست

منبع : وسائل الشيعة  جلد 5  صفحه   194

داستان :

يك نفر نابينا به حضور پيامبر ( صلّى اللّه عليه و آله ) رسيد و عرض كرد من نابينا هستم ، صداى اذان جماعت را مى شنوم ، ولى كسى نيست كه دستم را بگيرد و مرا به جماعت برساند، پيامبر ( صلّى اللّه عليه و آله ) فرمود:

 از منزل خود تا مسجد، طنابى ببند و هنگام نماز جماعت ، آن طناب را بگير و با راهنمايى آن خودرا به مسجدبرسان و در نماز جماعت شركت كن

منبع : تهذيب الاحكام ،ج 2،ص 266(چاپ جديد)

نكته: در روايتي همسايه ي مسجد را تا 40 خانه فاصله تا مسجد و نيز كسي كه صداي اذان مسجد را مي شنود؛ بر شمرده اند


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

عفو در زندگي

وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ [ نور 22]

 بايد عفو كنند و چشم بپوشند آيا دوست نمى‏داريد خداوند شما را ببخشد؟!

انسان بايد ديگران را ببخشد

مگر ما ادعاي پيروي از پيامبر مكرم اسلام را نداريم ؛ مگر پيامبر را اذيت نمي كردند؛ مگر به پيامبر نگفتند:

تو مجنوني  :  وَ قالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ  [الدخان : 14]

تو ساحري دروغگويي : هذا ساحِرٌ كَذَّابٌ [ص : 4 ]

تو شاعرِ مجنوني:  لِشاعِرٍ مَجْنُونٍ [الصافات : 36]

تو پيامبر نيستي :  لَسْتَ مُرْسَلاً [الرعد : 43]

تو پيامبر نيستي چون غذا مي خوري:  ما لِهذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعامَ [الفرقان : 7 ]

تو پيامبر نيستي چون در بازار راه ميروي: وَ يَمْشي‏ فِي الْأَسْواقِ [الفرقان : 7]

گروهي اين قرآن را به تو املا كرده اند: اكْتَتَبَها فَهِيَ تُمْلى‏ عَلَيْهِ [الفرقان : 5]

تيمي به تو در اين قرآن كمك مي كنند : أَعانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ [الفرقان : 4]

و . . .

با اينهمه توهين و اذيت هاي مختلف ؛ فتح مكه صورت گرفت : تمام اينها اسير پيامبرند . يكي از مسلمانان بالاي كوه مي رود و مي گويد : اليوم يوم الملحمه «امروز روز انتقام است »

پيامبر او را توبيخ مي كند و مي فرمايد: اليوم يوم المرحمه « امروز روز رحمت است »

پس چگونه است كه ما حتي برخي از نزديكانمان را هم نمي بخشيم


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

بشارت ياران روح الله

(به بهانه دهه فجر )

بشا، بشارة المصطفى‏ بِهَذَا الْإِسْنَادِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ دِينَارٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى بْنِ ضُرَيْسٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ نَصْرِ بْنِ مُزَاحِمٍ وَ ابْنِ أَبِي حَمَّادٍ عَنْ أَبِي دَاوُدَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ شَرِيكٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:

 أَقْبَلَ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ وَ الزُّبَيْرُ وَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ عَوْفٍ جَلَسُوا بِفِنَاءِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَخَرَجَ إِلَيْهِمُ النَّبِيُّ ص فَجَلَسَ إِلَيْهِمْ‏ فَانْقَطَعَ شِسْعُهُ فَرَمَى بِنَعْلِهِ إِلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع ثُمَّ قَالَ إِنَّ عَنْ يَمِينِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَوْ عَنْ يَمِينِ الْعَرْشِ قَوْماً مِنَّا عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ وُجُوهُهُمْ مِنْ نُورٍ وَ ثِيَابُهُمْ مِنْ نُورٍ تَغْشَى وُجُوهُهُمْ أَبْصَارَ النَّاظِرِينَ دُونَهُمْ قَالَ أَبُو بَكْرٍ مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَسَكَتَ فَقَالَ الزُّبَيْرُ مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَسَكَتَ فَقَالَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَسَكَتَ فَقَالَ عَلِيٌّ ع مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ هُمْ قَوْمٌ تَحَابُّوا بِرَوْحِ اللَّهِ عَلَى غَيْرِ أَنْسَابٍ وَ لَا أَمْوَالٍ أُولَئِكَ شِيعَتُكَ وَ أَنْتَ إِمَامُهُمْ يَا عَلِيُ‏

 

عبد اللَّه بن شريك از حضرت باقر عليه السّلام فرمود

 ابو بكر و عمر و زبير و عبد الرحمن بن عوف در صحن خانه حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم نشسته بودند حضرت رسول صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم هم (از حجره خويش) بيرون آمد و در جمع آنها نشست، ناگاه بند كفش آن جناب كنده شد حضرت كفش خود را به على بن ابى طالب عليه السّلام داد تا اصلاح كند و فرمود:

همانا از جانب راست خداوند عزّ و جل يا از جانب راست عرش، مردمى از ما بر كرسى‏هائى از نور هستند كه صورتهاشان از نور و لباسهايشان از نور، نور آنها چشمهاى بينندگان از غير آنها را پر كند،

ابو بكر گفت آنها چه كسانى هستند يا رسول اللَّه؟ حضرت سكوت فرمود

زبير پرسيد يا رسول اللَّه آنها كيانند؟ سكوت فرمود

عبد الرّحمن پرسيد باز چيزى نفرمود،

 تا حضرت على عليه السّلام سؤال كرد، فرمود آنها كسانى هستند كه به واسطه روح الله با هم دوستى كنند و دوستيشان بر پايه نژاد و مال نيست، يا على آنها شيعيان تو هستند و تو امام آنهايي

منبع : بحارالانوار جلد 68 (در برخي از چاپها جلد65) صفحه 139

 

عالم بزرگ مرحوم آيت الله شيخ عباسعلى اديب اصفهانى در توضيح اين حديث مى گويد: (كلمه روح الله, اينجا ـ در اين روايت شريف ـ اسم است. روح الله نامى كه مردم مطيع او هستند و بدون هيچگونه چشمداشتى او را يارى مى كنند. از ابتدإ تا حالا ما ميان علمإ ((روح الله)) نداشتيم و اگر هم داشتيم با اين خصوصيات نبوده است. مسلما مراد حضرت امام است. اين روايت شإن مردم را هم مشخص مى كند. شإن شهدا و ميدان دارها را, كسانى كه واقعا در اين زمان جهت يارى خدا زحمت مى كشند و خدمت مى كنند, قرينه اى ديگر هست كه مى رساند مراد ((روح الله)) در اين روايت اسم شخص است)

منبع:مقاله  (قم, كانون قيام) از حجه الاسلام والمسلمين محمد حسن رحيميان


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

چند چيز مبطل تمام كارهاست (4 . چشم چراني )

قال رسول الله  صلّى اللّه عليه و اله:

 أربعة تفسد  الصّوم و أعمال الخير: ...  4.  النظر إلى الأجنبي.

چهار چيز روزه و هر كار خيرى را فاسد كند: ...  4.  و نگاه به نامحرم

منبع: نصايح         صفحه 181

داستان:

مؤذنى پس از این که چهل سال براى مسلمانان اذان گفت ، روزى براى گفتن اذان بالاى مناره رفت و پس از اتمام اذان نگاهى به خانه هاى اطراف مسجد انداخت . چشمش به دخترى که در یکى از خانه هاى اطراف مشغول شستن سر و صورت خود بود افتاد. با ادامه نگاههاى شهوت زاى خود به تدریج به دختر دل بست و همچنان تا وقتى دختر در حیات خانه بود با نگاه او را تعقیب کرد و چون دختر به اطاق رفت او نیز از مأذنه پایین آمد و به جاى این که مانند همیشه براى نماز به مسجد برود، چنان اسیر شهوت خود شده بود که به در خانه آن دختر آمد و در زد.

پدر دختر به در خانه آمد و چشمش به مؤذن مسجد افتاد ، با کمال تعجب پرسید: چه کار دارید؟ مؤذن گفت : به خواستگارى دختر شما آمده ام . صاحب خانه که از این پیشنهاد غرق در حیرت گشته بود، فکرى کرد و گفت : ما مسلمان نیستیم و مذهب ما زردشتى است و بنابر آیین خود نمى توانیم به مسلمان دختر بدهیم و هر که بخواهد با ما وصلت کند باید به دین ما در آید . مؤذن گفت : حاضرم به دین شما در آیم . پدر دختر نیز که به دنبال همین فرصت مى گشت تا بدین وسیله یک نفر را از دین اسلام خارج کرده و به دین خود درآورد؛ گفت : ما حاضریم در این صورت دختر به شما بدهیم .

پس از مذاکره و قرارداد ، وقتى براى انجام این کار تعیین کردند و مؤذن به خانه برگشت و در وقت موعود به منزل آنها رفت و مراسم ورود این آقاى مؤذن مسلمان ، به دین جدید انجام شد و سپس مراسم مقدماتى ازدواج نیز صورت گرفت . حجله عروسى را در طبقه فوقانى ترتیب دادند و آقاى داماد سر از پا نشناخته به طرف پله ها راه افتاد و با عجله بالا مى رفت . همین که به پله آ خر رسید ، پایش لغزید و از همانجا به درون حیات پرت شد و در دم جان سپرد و به کام دل نرسیده ، به حال کفر از این جهان چشم بربست  .

 منبع : کتاب کیفرگناه ، جلد 2، ص 225


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

چند چيز مبطل تمام كارهاست (3 . سخن چيني)

قال رسول الله  صلّى اللّه عليه و اله:

 أربعة تفسد  الصّوم و أعمال الخير: ...  3.  و النميمة ...

چهار چيز روزه و هر كار خيرى را فاسد كند: ...  3.  سخن‏چينى...

منبع:  نصايح         صفحه 181  

داستان:

روزی شیطان با یک حرام زاده مسابقه می گزارند که هر کی مردمه بیشتری رو به سمت گناه کشاند او برنده است.

روز مسابقه که می شود هر دو شروع به کار می کنند تا اینکه شب فرا می رسد شیطان و حرام زاده پیش هم می روند که ببینند چه کار کرده اند و کدامشان برنده است حرام زاده می گوید من امروز  هزاران نفر را با يك سخن چيني  به جان هم انداختم و می پرسد تو چه کار کردی شیطان هم می گوید من که کار خاصی نکردم فقط دو نفر زن و مرد رو به هم نزدیک کردم که یه زنا شد. حرم زاده به شیطان می گوید ای خاک بر سرت اینهمه که می گویند شیطان فلان شیطان بهمان این بود .

شیطان هم در جواب می گه اخه توی اون زنا یکی مثل تو رو به وجود اوردن که روزی هزاران نفر رو به گناه مي ندازه !


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

چند چيز مبطل تمام كارهاست (2 . دروغ)

قال رسول الله  صلّى اللّه عليه و اله:

 أربعة تفسد  الصّوم و أعمال الخير: ...  2.  و الكذب...

چهار چيز روزه و هر كار خيرى را فاسد كند: ...  2.  دروغ ...

منبع:  نصايح         صفحه 181   

داستان:

مردي‌ خدمت‌ حضرت‌ رسول صلي الله عليه و آله  آمد و عرض‌ كرد مرا راهنمائي‌ كن‌ به‌ نافعترين‌ كارها حضرت‌ فرمود اصدق‌ و لا تكذب‌ و اذنب‌ من‌ المعاصي‌ ماشئت راستگويي‌ را پيشه‌ كن‌ و از دروغ‌ بپرهيز هر گناه‌ ديگري‌ مي‌خواهي‌ انجام‌ ده،

 از اين‌ سخن‌ مرد در شگفت‌ شد و فرمايش‌ آن‌ جناب‌ را پذيرفته‌ و مرخص‌ گرديد با خود گفت‌ پيغمبرص مرا از غير دروغگويي‌ نهي‌ كرده‌ پس‌ اكنون‌ به‌ خانه‌ فلان‌ زن‌ زيبا مي‌روم‌ و با او زنا مي‌كنم‌ همينكه‌ به‌ طرف‌ خانة‌ او رفت‌ فكر كرد اگر اين‌ عمل‌ را انجام‌ دهد و كسي‌ از او بپرسد از كجا مي‌آيي‌ نمي‌توانم‌ دروغ‌ بگويد و بر فرض‌ راست‌ گفتن‌ به‌ كيفر شديد و بدبختي‌ بزرگي‌ مبتلا مي‌شود لذا منصرف‌ شد باز فكر كرد گناه‌ ديگري‌ انجام‌ دهد همين‌ انديشه‌ و خيال‌ را نمود در نتيجه‌ از همه‌ گناهان‌ بواسطة‌ ترك‌ دروغ‌ دوري‌ جست

منبع : انوار نعمانيه  صفحه 274

جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

 

چند چيز مبطل تمام كارهاست (1. غيبت )

قال رسول الله  صلّى اللّه عليه و اله:

 أربعة تفسد  الصّوم و أعمال الخير: 1. الغيبة ...

چهار چيز روزه و هر كار خيرى را فاسد كند: 1.غيبت ...

منبع:  نصايح         صفحه 181

داستان :

«جناب حاج آقاي ناجي در اصفهان» فرمودند: مرحوم «آيت الله ارباب» دو سه سال آخر عمرش نابينا شد، ايشان مدارج علميش خيلي بالا بود و متون را از حفظ بود. يك روز از ايشان پرسيدند كه آقا شما پس از اين همه عمر آيا ادعايي هم داريد يا نه؟ اين مرد بزرگوار فرموده بودند: من در مسائل علمي ادعايي ندارم، ولي در مسائل شخصي خودم فقط دو ادعا دارم. يكي اينكه به عمرم غيبت نشنيدم و غيبت هم نگفتم. دوم: در طول عمرم چشمم به نامحرم نيفتاد و كسي را هم نديدم. از ايشان گفته بودند كه ايشان فرموده بودند: برادرم با همسرش چهل سال منزل ما بودند، در اين چهل سال يك بار همسر برادرم را هم نديدم.

داستان 2:

حضرت امام خمينى قدس سره در كنار درس و بحث به تفريح هم علاقه داشت. در جوانى روزهاى جمعه با طلاب براى تفريح از شهر خارج مى‏شدند، امّا قبل از حركت مى‏فرمود: به چند شرط با شما بيرون مى‏آيم:

1- نماز را اوّل وقت بخوانيم.

2- در تفريح از كسى غيبت نشود.

[خاطرات حجت الاسلام قرائتى(جلد 2)، صفحه: 90 ]


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

توكل و استفاده از وسايل

استفاده از اسباب و علل ، منافاتي با توكل ندارد ؛ اما ما فكر مي كنيم توكل يعني اينكه از وسايل استفاده نكنيم به عنوان مثال:

ماشينش را بيمه نمي كند و مي گويد بيمه حضرت اباالفضل

منزلش را قفل نمي كند مي گويد آيه الكرسي خواندم

كار نمي كند مي گويد اميدم به خداست

و ...

داستان :

عربى وارد مسجد پيغمبر شد حضرت به او فرمود: شترت را بستى؟

 عرض كرد :نه توكل بر خدا كردم

حضرت فرمود : اعْقِلْهَا وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّه‏ (شتر را ببند و توكل بر خدا هم بكن‏)

منبع: إرشاد القلوب إلى الصواب- جلد‏1 - صفحه121 

 

جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

مادر های چهار گانه

( به بهانه رحلت پيامبر اكرم)

و قال النبيّ صلّى اللّه عليه و آله: إنّ الامّهات أربعة: امّ الأدوية و امّ الآداب، و امّ العبادات، و امّ الأمانيّ؛ أمّا امّ جميع الأدوية قلّة الأكل، و أمّا امّ جميع الآداب قلّة الكلام، و أمّا امّ جميع العبادات قلّة الذنوب، و أمّا امّ جميع الأمانيّ الصبر

مادر چهار قسم است:

مادر داروها، مادر ادبها، مادر عبادات، و مادر آرزوها؛

مادر داروها ؛ كم خورى است،

                                   مادر آداب؛ كم‏ گويى،

                                     مادر عبادات ؛كم گناهى،

و مادر آرزوها؛ صبر

منبع :مواعظ العددیه - صفحه335


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

مردان بي غيرت (د-ي - و - ث)

(به بهامه 17 دي روز كشف حجاب)

قال رسول الله صلي الله عليه و آله:

أَيُّمَا رَجُلٍ تَتَزَيَّنُ امْرَأَتُهُ وَ تَخْرُجُ مِنْ بَابِ دَارِهَا فَهُوَ دَيُّوثٌ‏ وَ لَا يَأْثَمُ مَنْ يُسَمِّيهِ دَيُّوثاً وَ الْمَرْأَةُ إِذَا خَرَجَتْ مِنْ بَابِ دَارِهَا مُتَزَيِّنَةً مُتَعَطِّرَةً وَ الزَّوْجُ بِذَلِكَ رَاضٍ يُبْنَى لِزَوْجِهَا بِكُلِّ قَدَمٍ بَيْتٌ فِي النَّارِ ...

پيامبر مكرم اسلام صلي الله عليه و آله مي فرمايند:

هر مرديكه زينت كند زن او و بيرون رود  از در خانه او پس آن مرد ديوث است و بر شما گناهي نيست كه او را ديوث  بناميد

و زن چون بيرون رود از در خانه خود ؛ و زينت كند و بوى خوش به خود زده و شوهر به اين راضى باشد بنا شود از براى شوهر وى به هر قدمى خانه اي در دوزخ ...

منبع :بحارالانوار-جلد 103-صفحه 249


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

حجاب

(به بهانه 17 دي روز كشف حجاب)

سأل نبيّنا صلّى اللّه عليه و اله جبرئيل عليه السّلام: هل تضحك الملائكة و تبكي؟ قال: نعم، تضحك في ثلاث تعجّبا، و تبكي في ثلاث ترحّما؛ ... أمّا الثّالث المرأة البارزة  إذا ماتت فيسجّى قبرها حتّى يسوّى عليه اللّبن لئلّا يطّلع على حجمها، فتضحك‏ الملائكة و تقول: حين كانت مشتهاة فما سجّيتموها، و الآن صارت منفّرة فسجّيتموها؟!

پيغمبر- صلّى اللّه عليه و آله و سلم- از جبرئيل پرسيد: آيا ملائكه، گريه و خنده هم دارند؟ گفت: آرى از سه كس از روى تعجب مى‏خندند و بر سه كس از ترحم و دلسوزى مى‏گريند؛ ...اما سومين جايي كه مي خندند:

از زنى كه در زندگى، خود را از بيگانه نپوشيده پس از مرگ او را در قبر نهند و بدنش را بپوشانند كه از ديده‏ها پنهان باشد؛ ملائكه خندند و گويند:

هنگامى كه مورد رغبت بود او را نهان نكرديد، اينك مستور كنيد كه مورد نفرت و انزجار است.

منبع:تحرير المواعظ العددية، صفحه: 243

داستان :

يكي از علماء بزرگ (مرحوم آِت الله سيد محمد باقر مجتهد سيستاني پدر آيت الله العظمي حاج سيد علي سيستاني دامت بركاته) در مشهد مقدس براي آنكه به محضر امام زمان شرفياب شود ختم زيارت عاشورا را چهل جمعه هر هفته در مسجدي از مساجد شهر آغاز مي كند او مي گفت: در يكي از جمعه هاي آخر ناگهان شعاع نوري را مشاهده كردم كه از خانه اي نزديك آن مسجدي كه من در آن مشغول به زيارت عاشورا بودم مي تابيد، حال عجيبي به من دست داد، از جاي برخاستم و به دنبال آن نور به درب آن خانه رتفم، خانه كوچك و فقيرانه اي بود، زا درون خانه نور عجيبي مي تابيد، در زدم وقتي در را باز كردم، مشاهده كردم حضرت ولي عصر امام زمان در يكي از تاقهاي آن خانه تشريف دارند و در آن اتاق جنازه اي را مشاهده كردم كه پارچه اي سفيد بر روي آن كشيده بودند.

وقتي من وارد شدم و اشك ريزان سلام كردم، حضرت به من فرمودند: چرا اينگونه دنبال من مي كردي و رنجها را متحمل مي شوي؟

مثل اين باشيد ( اشاره به آن جنازه كردند) تا من دنبال شما بيايم!

بعد فرمودند اين بانوئي است كه در دوره بي حجابي (رضا خان پهلوي) هفت سال از خانه بيرون نيامد تا مبادا نامحرم او را ببيند!

منبع:زيارت عاشورا و آثار شگفت صفحه 107


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

3. شر شهوت

قالْ رَسُولِ الله صلي الله عليه و آلهَ:

مَنْ وُقِيَ شَرَّ ثَلَاثٍ فَقَدْ وُقِيَ الشَّرَّ كُلَّهُ... وَ ذَبْذَبِه‏  ...

هر كس 3 شر را از خود دور كند ، تمام شرها از او دور شده است ... 3. شر شهوت  

منبع :مستدرك الوسائل جلد ‏9 صفحه  32

داستان تكان دهنده:

نوجواني خوش سيما به نام " امير " در خانواده اي بسيار ثروتمند و مرفه زندگي مي كرد ، پدر و مادرش هردو پزشك بودند و از آنجا كه افكار غربي داشتند به ارزش ها و دستورهاي دين چنان كه بايد پايبند نبودند.

آنها صبح زود از خانه بيرون مي رفتند و فقط آخر شب براي استراحت به خانه بر مي گشتند. و براي آنكه امير احساس تنهايي نكند ، دختر خاله ي او را كه او نيز هم سنّ امير بود به فرزند خواندگي پذيرفتند و او در خانه ي خويش جاي دادند.

از آن زمان ، آرامش زندگي امير بهم خورد چرا كه دختر خاله اش همانند زليخا ، همواره خود را به امير عرضه مي داشت و درخواست عمل نامشروع مي كرد!

لكن امير ، يوسف وار امتناع مي ورزيد و خود را به چنين گناه بزرگي آلوده نمي كرد ؛ او از اين وضعيتِ پيش آمده بسيار نگران بود كه نكند خداي نكرده سرانجام تسليم شود و گوهر عفاف خود را از دست دهد!

امير در اين ميدان مبارزه با نفس و شيطان ، و در اين نگراني بسيار شديد ،نامه اي به مجله " زن روز" مي نويسد و از آنها راه چاره مي جويد ، ليكن يك هفته بعد از نوشتن نامه ، يك شخصيت معنوي را در خواب مي بيند كه به او مي گويد " امين"! برو به دانشگاه اصلي ، وقتت را تلف نكن!

بدين ترتيب امير ، كه اينك مفتخر به عنوان "امين" شده بود، عازم جبهه نور مي شود و پيش از رفتن، نامه اي ديگر براي مجله "زن روز " مي نويسد و سرانجام ، چهار روز پس از اعزام به جبهه ، در عمليات كربلاي 4 در ميقاتگاه شلمچه، شهد شيرين شهادت را مي نوشد و به ديدار پروردگار مهربان مي رسد

متن و تصوير نامه امير در ادامه منبرك


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

ادامه نوشته

2. شر شكم

قالْ رَسُولِ الله صلي الله عليه و آلهَ:

مَنْ وُقِيَ شَرَّ ثَلَاثٍ فَقَدْ وُقِيَ الشَّرَّ كُلَّهُ... وَ قَبْقَبِه‏ ...

هر كس 3 شر را از خود دور كند ، تمام شرها از او دور شده است 2. شر شكم  

منبع :مستدرك الوسائل جلد ‏9 صفحه  32  

امام باقر (عليه السلام) فرمودند:

چيزي در نزد خداوند مبغوض تر از پرخوري و شکم پر نمي باشد. [کافي، جلد 6، صفحه 270 ]

لقمان حکيم به فرزند خويش فرمود:

اي فرزند! اگر معده پر گردد، انديشه مي خوابد، و حکمت پامال مي گردد و اعضاء از عبادت بازمي ايستند.[محجة البيضاء، جلد 5، صفحه 151]

داستان:

امام صادق عليه السّلام مي فرمايند:

 ابليس كنار يحيى بن زكريا عليهما السّلام آمد و آويزه‏ها از همه چيز بر خود داشت،

يحيى به او گفت: ابليس اين آويزه‏ها چيستند؟ گفت اينها شهواتند كه بدانها به آدميزاد دست يابم،

 گفت: از من هم چيزى ميان آنها است؟

گفت: گاهي زياد غذا مي خوري و از بعضي از عبادات دور مي شوي،

يحيى گفت نذر مي كنم كه هرگز شكم را پر از خوراك نكنم،

 ابليس گفت: نذر كردم كه هرگز  انساني را اندرز ندهم

منبع: بحار الأنوار ، جلد ‏63، صفحه: 335


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

1. شر زبان

 

قالْ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه و آلهَ:

مَنْ وُقِيَ شَرَّ ثَلَاثٍ فَقَدْ وُقِيَ الشَّرَّ كُلَّهُ لَقْلَقِهِ ...

هر كس 3 شر را از خود دور كند ، تمام شرها از او دور شده است 1. شر زبان  

منبع :مستدرك الوسائل جلد ‏9 صفحه  32  

رسول اكرم صلى الله عليه و آله مي فرمايند:

خداوند! زبان را عذابى دهد كه هيچ يك از اعضاى ديگر را چنان عذابى ندهد. زبان گويد: اى پروردگار! مرا عذابى دادى كه هيچ چيز را چنان عذاب ندادى! در پاسخش گفته شود: سخنى از تو بيرون آمد و به شرق و غرب زمين رسيد و به واسطه آن خونى بناحقّ ريخته شد و مالى به غارت رفت و ناموسى هتك شد.‍[كافى، جلد 2، صفحه  115]

حضرت داود به سليمان عليهما السّلام گفت:

اى فرزند همواره ساكت باش مگر در آنجائى كه خيرى باشد، پشيمانى براى سكوت يك بار بيشتر نيست ولى پشيمانى براى سخن زياد بيشتر مى‏باشد، اى فرزند اگر سخن از نقره باشد سكوت از طلا خواهد بود. [بحارالانوار، جلد ‏68 ، صفحه 278]

جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

 

ايرانيان ، سربازان اسلام

(به بهانه 8 صفر سالروز وفات جناب سلمان فارسي)

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرينَ يُجاهِدُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ (54)

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، هر كه از شما از دينش بازگردد چه باك زودا كه خدا مردمى را بياورد كه دوستشان بدارد و دوستش بدارند. در برابر مؤمنان فروتنند و در برابر كافران سركش در راه خدا جهاد مى‏كنند و از ملامت هيچ ملامتگرى نمى‏هراسند. اين فضل خداست كه به هر كس كه خواهد ارزانى دارد، و خداوند بخشاينده و داناست . [سوره مائده آیه54]

و روي: أن النبي (صلی الله علیه و آله) سئل عن هذه الآية- فضرب بيده على عاتق سلمان- فقال: هذا و ذووه، ثم قال: لو كان الدين معلقا بالثريا- لتناوله رجال من أبناء فارس.

مردم پرسيدند: اى رسول خدا اين قوم چه كسانى هستند كه اگر ما پشت به دين كنيم، خداى تعالى آنان را به جاى ما مى‏گذارد؟

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دست به شانه سلمان زد و فرمود: اين و قوم اين مرد است، به خدايى كه جانم به دست او است، اگر ايمان به خدا را در ثريا آويزان كرده باشند، بالأخره مردمى از فارس آن را به دست مى‏آورند

منبع:الميزان في تفسير القرآن، جلد 5  صفحه : 388

رسولُ اللّه صلى الله عليه و آله : إنّ إبراهيمَ هَمَّ أن يَدعُوَ على أهلِ العِراقِ ، فَأوحَى اللّه ُ تعالى إلَيهِ : لا تَفعَلْ ، إنّي جَعَلتُ خَزائنَ عِلمِي فيهِم و أسكَنتُ الرَّحمَةَ قُلوبَهُم .

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : ابراهيم عليه السلام خواست عراقيان (منظور عجمهاست) را نفرين كند. خداوند متعال به او وحى فرمود: اين كار را نكن؛ [زيرا] من گنجينه هاى دانش خود را در ميان آنان نهاده ام و رحمت (مهربانى) را در دلهاى ايشان جاى داده ام.

منبع: ميزان الحكمه جلد 10 صفحه 4570 حديث 15767


جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

انشاء الله


وَ لَا تَقُولَنَّ لِشَاْىْ‏ءٍ إِنىّ‏ِ فَاعِلٌ ذَالِكَ غَدًا *اِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ  (سوره كهف آيات 23 و 24)

درباره‏ى هيچ چيز و هيچ كار، مگو كه من آن را فردا انجام مى‏دهم،مگر آنكه (بگويى:) اگر خدا بخواهد

داستان:

جمعى از سران قريش، دو نفر از ياران خود را براى تحقيق در باره دعوت پيامبر اسلام به سوى دانشمندان يهود در مدينه فرستادند، تا ببينند آيا در كتب پيشين چيزى در اين زمينه يافت مى‏شود؟

 آنها به مدينه آمدند و با علماى يهود تماس گرفتند و گفتار قريش را بازگو كردند...

آنان 3 سوال از پيامبر پرسيدند...

پيامبر فرمود فردا به شما پاسخ خواهم گفت- ولى انشاء اللَّه نفرمود- پانزده شبانه روز گذشت كه وحى از ناحيه خدا بر پيامبر نازل نشد، و جبرئيل به سراغش نيامد،...

سرانجام جبرئيل فرا رسيد و سوره كهف را از سوى خداوند آورد كه پاسخ  به سوالات آنان در او بود

پيامبر به جبرئيل فرمود چرا اينقدر تاخير كردى؟ گفت من جز به فرمان پروردگارت نازل نميشوم.

منبع:

تفسير نمونه

جلد ‏12،

 صفحه:353

جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

حکم استفاده از طلا برای مردان

امام صادق  علیه السلام می فرمایند:

وَ جَعَلَ اللَّهُ الذَّهَبَ فِي الدُّنْيَا زِينَةَ النِّسَاءِ فَحَرَّمَ عَلَى الرِّجَالِ لُبْسَهُ وَ الصَّلَاةَ فِيه‏

خداوند متعال در دنیا طلا را زینت زن قرار داد و بر مردان استفاده از آن را در نماز و غیر نماز حرام نمود

 منبع :

وسائل ‏الشيعة

جلد 4

صفحه    414

به فتوای تمام مراجع استفاده  از طلا برای مرد  حرام و نماز خواندن با آن باطل است و فرقی بین انگشتر ,حلقه, گردنبند , گوشواره ,بند ساعت , عینک و ... نیست و خريد و فروش آن نيز حرام است

منبع :

توضیح المسایل مراجع

جلد 1

صفحه 832

 

سوال :

آیا طلای سفید یا پلاتین هم برای مردان حرام است ؟

طلای سفید همان طلاست  زیرا آلیاژ آن مانند طلای زرد   79  AU   است 

اما پلاتین اشکال ندارد زیرا آلیاز آن کاملا متفاوت است و آلیاز پلاتین   78  PT    است

داستان:

از عبدالله بن عباس روایت شده است که پیامبر صلي الله عليه و آله  انگشتری طلا را در انگشت مردی دید. پس آن را در آورد و انداخت.

سپس فرمود: «چرا بعضی از شما به سوی  آتش دست دراز می‌کنید و آن را به دست می‌گیرید».

پس از آنکه پیامبر رفت، مردم به آن مرد گفتند: انگشترت را بردار و آن را بفروش و از آن استفاده کن.

مرد پاسخ داد: نه به خدا هرگز چیزی را که پیامبر آن را دور انداخته است، بر نخواهم داشت.

جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

 

سوره هل اتي ،گواهي بزرگ بر فضيلت اهل بيت عليهم السلام

( به بهانه 25 و 26 ذي الحجه روز نزول سوره هل اتي )

إِنَّ الْأَبْرارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كانَ مِزاجُها كافُوراً (5) عَيْناً يَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَها تَفْجِيراً (6) يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ يَخافُونَ يَوْماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيراً (7) وَ يُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً (8) إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً (9) إِنَّا نَخافُ مِنْ رَبِّنا يَوْماً عَبُوساً قَمْطَرِيراً (10) فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُوراً (11)        

سوره انسان يا هل اتي آيات 5 تا 11

ترجمه:

5- ابرار (نيكان) از جامى مى‏نوشند كه با عطر خوشى آميخته است.

6- از چشمه‏اى كه بندگان خاص خدا از آن مى‏نوشند، و از هر جا بخواهند آن را جارى مى‏سازند! 7- آنها به نذر خود وفا مى‏كنند، و از روزى كه عذابش گسترده است مى‏ترسند.

8- و غذاى (خود) را با اينكه به آن علاقه (و نياز) دارند به مسكين و يتيم و اسير مى‏دهند.

9- (و مى‏گويند:) ما شما را براى خدا اطعام مى‏كنيم و، هيچ پاداش و تشكرى شما نمى‏خواهيم.

10- ما از پروردگارمان خائفيم در آن روز كه عبوس و شديد است.

11- از اين رو خداوند آنها را از شر آن روز نگه مى‏دارد و از آنها استقبال مى‏كند در حالى كه شادمان و مسرورند.

 

شان نزول:

ابن عباس مى‏گويد حسن و حسين بيمار شدند پيامبر  با جمعى از ياران به عيادتشان آمدند، و به على ع گفتند: اى ابو الحسن! خوب بود نذرى براى شفاى فرزندان خود مى‏كردى، على ع و فاطمه ع و فضه كه خادمه آنها بود نذر كردند كه اگر آنها شفا يابند سه روز روزه بگيرند (طبق بعضى از روايات حسن و حسين ع نيز گفتند ما هم نذر مى‏كنيم روزه بگيريم).

چيزى نگذشت كه هر دو شفا يافتند، در حالى كه از نظر مواد غذايى دست خالى بودند على ع سه من جو قرض نمود، و فاطمه س يك سوم آن را آرد كرد، و نان پخت، هنگام افطار سائلى بر در خانه آمد و گفت: السلام عليكم اهل بيت محمد ص" سلام بر شما اى خاندان محمد! مستمندى از مستمندان مسلمين هستم، غذايى به من بدهيد خداوند به شما از غذاهاى بهشتى مرحمت كند، آنها همگى مسكين را بر خود مقدم داشتند، و سهم خود را به او دادند و آن شب جز آب ننوشيدند.

روز دوم را هم چنان روزه گرفتند و موقع افطار وقتى كه غذا را آماده كرده بودند (همان نان جوين) يتيمى بر در خانه آمد آن روز نيز ايثار كردند و غذاى خود را به او دادند (بار ديگر با آب افطار كردند و روز بعد نيز روزه گرفتند).

در سومين روز اسيرى به هنگام غروب آفتاب بر در خانه آمد باز سهم غذاى خود را به او دادند هنگامى كه صبح شد على ع دست حسن ع و حسين ع را گرفته بود و خدمت پيامبر ص آمدند هنگامى كه پيامبر ص آنها را مشاهده كرد ديد از شدت گرسنگى مى‏لرزند! فرمود! اين حالى را كه در شما مى‏بينم براى من بسيار گران است، سپس برخاست و با آنها حركت كرد هنگامى كه وارد خانه فاطمه س شد ديد در محراب عبادت ايستاده، در حالى كه از شدت گرسنگى شكم او به پشت چسبيده، و چشمهايش به گودى نشسته، پيامبر ص ناراحت شد.

در همين هنگام جبرئيل نازل گشت و گفت اى محمد! اين سوره را بگير، خداوند با چنين خاندانى به تو تهنيت مى‏گويد، سپس سوره" هل اتى" را بر او خواند (بعضى گفته‏اند كه از آيه" ان الْأَبْرارَ" تا آيه كانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُوراً كه مجموعا هيجده آيه است در اين موقع نازل گشت).


منبع:

تفسير نمونه

جلد ‏25

صفحه 344

 

 " الغدير" جلد 3 صفحه 107 تا 111 و در كتاب" احقاق الحق" در جلد 3 صفحه 157 تا 171 حديث فوق از 36 نفر از دانشمندان و علماى اهل سنت با ذكر ماخذ نقل شده است

 

نكته :

به گفته جمعى از دانشمندان اسلامى از جمله" آلوسى" مفسر معروف اهل سنت بسيارى از نعمتهاى بهشتى در اين سوره بر شمرده شده است ولى از" حور العين" كه غالبا در قرآن مجيد در عداد نعمتهاى بهشتى آمده مطلقا سخنى مطرح نيست، ممكن است اين امر به خاطر نزول اين سوره در باره فاطمه زهرا و همسر و فرزندانش مى‏باشد كه به احترام بانوى اسلام" حضرت فاطمه" ذكرى از" حور" به ميان نيامده!

منبع:

روح المعانى

 جلد 29

صفحه 158

احترام به سادات

(به بهانه عيد سعيد غدير ؛عيد سادات )

(بني الزهرا ؛ عیدتون سبز .... مثل شالتون؛ روي دشمنتون سياه ... مثل عمامتون)

رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمود: مَن رأي اولادي ولم يَقمُ بين يَدَيه فقد جَفاني و من جفاني فَهُوَ مُنافق؛

 هر كس يكي از اولاد مرا ببيند و به احترام او از جاي برنخيزد، هر آينه به من جفا كرده است و هر كه به من جفا كند، منافق است

و در كلام ديگري فرمود: من رأيَ اولادي و لايَقوم قياماً تاماً إبتلاهُ الله تعالي ببلاءٍ لا دواءَ لَه؛

 هر كه اولاد مرا ببيند و تمام قامت به پيش پايش برنخيزد، خداوند او را به درد بي درماني گرفتار سازد

منبع هر 2 روايت :

كتاب فضائل السادات

تاليف : العلامه المحدث السيد محمد اشرف ؛فرزند آيه الله محقق داماد

صفحه 41

داستان 1:

از آیت الله سیبویه سؤال کردند به چه علت با کهولت سن ، چشم و گوش شما ضعیف نشده است؟

 ایشان در جواب گفتند : در اعوان جوانی حدیثی در خصوص اکرام و احترام به سادات و ذراری حضرت فاطمه ( س ) خواندم که در آن حدیث از قول رسول اکرم ( ص ) آمده بود که هر کس فرزندی از فرزندان مرا دید تمام قد پیش روی او بایستد و صلوات بفرستد ، من هم از آن زمان تا به حال با دیدن یکی از ذراری آن حضرت و سادات تمام قامت در پیش روی او می ایستم و صلوات می فرستم . به این علت است که به ضعف چشم و گوش دچار نگشته ام .

 

داستان 2:

در احوالات مرحوم آيت الله ميرزا جواد آقا تهرا ني آمده است:

همسر ايشان از سادات علويه بود علاوه بر احترام زيادي كه آقا براي ايشان قائل بودند، هر وقت كه در خانه فرصت ياري مي‌نمود، يار و كمك كار ايشان بودند؛ اساساً ايشان به كسي زحمت نمي‌داد مخصوصا امور شخصي خويش را تا آنجايي كه مي‌توانستند و قدرت و توان داشتند خودشان انجام مي‌دادند، تا آنجا كه از همسر خود نمي‌خواستند كه مثلا لباس‌هايشان را بشويند، بلكه اين همسرشان بودند كه با توجه به اخلاق مرحوم آقا از ايشان مي‌خواستند كه لباس‌هايشان را براي شستن در اختيار ايشان بگذارند و باز هم به سادگي حاضر نمي شدند گاه نيز ديده مي شد كه جارو به دست گرفته و حياط منزل را جارو مي زنند و اين در حالي بود كه حتي راه رفتن با عصا برايشان مشكل بود

و نيز نقل شده ايشان هيچگاه در طول عمرشان، پايشان را در هنگام خوابيدن به طرف همسر سيده شان دراز نكرده بودند؛ البته ايشان آنقدر كمال اخلاق و ادب و لطافت روحي داشتند و مؤدب بودند كه پايشان را جلوي كسي ولو از اهل خانه، دراز نمي كردند

جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد

 


مواد مخدري به نام « بنگ » ؛ در روايات

عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه و آله أَنَّهُ قَالَ:

سَيَأْتِي زَمَانٌ عَلَى أُمَّتِي يَأْكُلُونَ شَيْئاً اسْمُهُ‏ الْبَنْجُ‏  أَنَا بَرِي‏ءٌ مِنْهُمْ وَ هُمْ بَرِيئُونَ مِنِّي:

پيامبر فرمودند:روزگاري بر امت من خواهد آمد كه ماده اي به نام بنگ مي خورند . من از آنان بيزارم و آنان  از من

سَلِّمُوا عَلَى الْيَهُودِ وَ النَّصَارَى وَ لَا تُسَلِّمُوا عَلَى آكِلِ‏ الْبَنْجِ‏:

پيامبر فرمودند:بر یهودی و نصرانی سلام کنید ولی بر مصرف کننده ی بنگ سلام نکنید

مَنِ احْتَقَرَ ذَنْبَ الْبَنْجِ فَقَدْ كَفَرَ:

پيامبر فرمودند:کسی که گناه مصرف بنگ را کوچک بشمرد پس به تحقیق کافر شده است.

مَنْ أَكَلَ الْبَنْجَ فَكَأَنَّمَا هَدَمَ الْكَعْبَةَ سَبْعِينَ مَرَّةً وَ كَأَنَّمَا قَتَلَ سَبْعِينَ مَلَكاً مُقَرَّباً وَ كَأَنَّمَا قَتَلَ سَبْعِينَ نَبِيّاً مُرْسَلًا وَ كَأَنَّمَا أَحْرَقَ سَبْعِينَ مُصْحَفاً وَ كَأَنَّمَا رَمَى إِلَى اللَّهِ سَبْعِينَ حَجَراً وَ هُوَ أَبْعَدُ مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ مِنْ شَارِبِ الْخَمْرِ وَ آكِلِ الرِّبَا وَ الزَّانِي وَ النَّمَّام‏

پيامبر فرمودند: بزرگی گناه کسی که بنگ را مصرف کند مثل کسی است که هفتاد بار  کعبه خانه ی خدا را منهدم و ویران کرده باشد ؛ و مثل کسی است که هفتاد ملک مقرب الهی را کشته باشد و  بزرگی گناه کسی که بنگ را مصرف کند مثل کسی است که هفتاد پیامبر را کشته باشد  و یا گناهش مثل کسی است که هفتاد قرآن را به آتش کشیده باشد  و یا مثل کسی است که هفتاد بار به سوی خدا سنگ پرتاب کرده باشد

منبع تمام روايات:

مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل،

 جلد ‏17،

صفحه 86

جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد