متن كامل مطالب درباره ي كفن  +  تصوير نوع بُرش كفن

 

جهت دريافت متن كامل مطالب درباره ي كَفَن+"تصوير نوع بُرش كفن"به صورت PDF اينجاراكليك فرماييد

 

جهت دريافت متن كامل مطالب درباره ي كَفَن "بدون تصوير"  به صورت WORD به ادامه منبرك رجوع فرماييد


سوال :

 انسان داخل مغازه ي كفن فروشي مي شود و كفن مي خرد ؛ اين ديگر صحبت نمي خواهد !!!

پاسخ :

كَفَن هاي موجود در بازار (چه در ايران و چه در كشورهاي ديگر مانند مكه و كربلا)  سه ايراد عمده دارند ، كه اگر يكي از اين ايرادها در كفني باشد نمي توان از آن استفاده كرد

1.كمي نازك و بدن نما است

2. كوتاه است

3. در همه جاي آن دعا نوشته (در صورتي كه نبايد در جايي از كفن دعا نوشت كه زير ميت قرار مي گيرد )

 

 

سر فصلهايي كه در اين متن نوشته شده است

1.قطعات واجب كفن

2. مستحبات مشترك بين مردان و زنان

3. مستحبات اختصاصي براي مردان

4 مستحبات اختصاصي براي بانوان

5. مستحبات ديگر كفن (مانند جنس و دعاهايي كه در كفن مستحب است)

6. مكروهات كفن

7. جريدتين و احكام آن

8. تصوير  الگوي كفن بانوان

9. تصوير الگوي كفن آقايان

 

 

ادامه نوشته

آداب ناخن گرفتن 2

 ( به بهانه هفته ي سلامت )

در حديث معتبر وارد شده است كه:

 در ناخن گرفتن ابتدا از انگشت كوچك از دست چپ شروع به گرفتن كنيد وبه انگشت كوچك دست راست ختم كند.

از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه :

هر كه در روز جمعه ناخن بگيرد، ريشه كردن بن ناخن ها از او بر طرف شود.


از حضرت امام محمد باقر عليه السلام منقول است كه

... در وقت ناخن گرفتن بگويد بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ وَعَلى سُنَّةِ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ


در حديث معتبر از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه

حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم امرفرمود، ما را كه چهار چيز را در خاك پنهان كنيم ، مو و ناخن و دندان و خون .

منبع:

كتاب حليه المتقين

صفحه 125

فصل هشتم :در فضيلت ناخن گرفتن



آداب ناخن گرفتن 1

( به بهانه هفته ي سلامت )


حضرت امام محمد باقر عليه السلام فرمود كه :

براى اين امر كرده اند بناخن گرفتن كه چون بلند شود شيطان در آن جا مى كند (ميكروب)، مورث فراموشى است .

 

در روايت ديگر وارد شده است ، كه :

چند گاه وحى بر حضرت رسولخدا نازل نشد از سبب آن پرسيدند، فرمود كه چگونه وحى باز نايستد و حال آنكه شما ناخن نميگيريد و چرك انگشتان را ازاله نمى كنيد.

منقول است كه حضرت رسول نهى فرمود از گرفتن ناخن بدندان .

درحديث ديگر منقول است كه به امام صادق عرض كردند، كه خبر به ما رسيده است ، كه تعقيب خواندان بعد از نماز صبح تا طلوع آفتاب نافع تر است براى زيادتى روزى از سفر كردن بشهرها، حضرت فرمود كه ميخواهى چيزى بتو تعليم كنم كه از اين همه نافع تر باشد؟ گفتم بلى فرمود :

ناخن و شارب را در هر جمعه بگير اگر چه بسائيدن باشد.

منبع:

كتاب حليه المتقين

صفحه 125

فصل هشتم :در فضيلت ناخن گرفتن

آداب غذا خوردن 2

( به بهانه 18 فروردين ، روز جهاني بهداشت )

ادامه از  مطلب قبل

در روايات براي غذا خوردن آداب بسياري آمده است كه بنده فقط تيتر آنان را مي آورم .

11. دست كشيدن از غذا قبل از سيري كامل

12. دست كشيدن بر چهره و دعا كردن پس از شستن دستان

13. به پشت دراز كشيدن بعد از خوردن نهار

14. پرهيز از زياده روي در خوردن

15. پرهيز از دميدن(فوت كردن) در غذا

16. پرهيز از خوردن با دست چپ

17. پرهيز از خوردن پس از سيري

18. پرهيز از خوردن غذلي داغ

19. پرهيز از خوردن در حالت جنابت ، مگر با وضو

20. پرهيز از خفتن ، بلافاصله پس از خوردن غذا  


در صورت نياز به متن روايات به كتاب دانش نامه پزشكي اثر حضرت آيت الله ري شهري مراجعه فرماييد

 

 

آداب غذا خوردن 1

( به بهانه 18 فروردين ، روز جهاني بهداشت )

در روايات براي غذا خوردن آداب بسياري آمده است كه بنده فقط تيتر آنان را مي آورم .

1.شستن دستها قبل و بعد از غذا

2. گذاشتن سبزي بر سر سفره

3. درآوردن كفشها هنگام غذا خوردن

4. برزبان آوردن نام خدا

5. خوردن با دست راست

6. آغاز كردن غذا و به پايان بردن آن ، با نمك

7. خوردن غذا به هنگام گرسنگي و اشتها

8. آغاز كردن با سَبُك ترين غذا

9. خوردن غذاي گرم قبل از سرد شدن

10. برداشتن لقمه هاي كوچك و جويدن كامل غذا

 

ادامه در مطلب بعد انشاء الله

 

در صورت نياز به متن روايات به كتاب دانش نامه پزشكي اثر حضرت آيت الله ري شهري مراجعه فرماييد

از غصب حق حضرت زهرا ، تا غصب حق فرزند زهرا

(به بهانه شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها به روايت 75روز)

گاهى وقتها برخى شعار مى‏دهند؟ ولى در عمل جور ديگر عمل مي كنند

به عنوان مثال:

چقدر تا حالا ما گريه كرده‏ايم كه: حق حضرت زهرا را ندادند؟ فدك را به زهرا ندادند.

اين آقايى كه چند ليتر تا حالا گريه كرده كه چرا حق حضرت زهرا را ندادند، خودش هم خمس‏ نمى‏دهد! چه فرقى مى‏كند كه حق زهرا را ندهيم يا حق فرزند زهرا را ندهيم؟

خمس مال امام زمان است. كه توسط مرجع تقليد خرج محرومين مى‏شود، يا خرج نظام بشود. يا خرج هر چه مصلحت است بشود. آن آقايى كه گريه مى‏كند براى حضرت زهرا و حق زهرا را نمى‏دهد معلوم نيست كه اگر در زمان حضرت زهرا زندگى مى‏كرد وضعش چگونه بود! چون افرادى حق زهرا را ندارند اين آقا هم حق فرزند زهرا را نداد. اگر كسى به يك امامزاده تير اندازى كرد معلوم نيست كه به امام تير اندازى نكند.

 

داستان

كسى پهلوى يك نفر آمد، گفت: آقا مى‏شود پرده‏ى كعبه‏ را بريد؟

 گفت: نه! وقف است. حرام است. خوب كه گفت: حرام است.

گفت: آقا ببخشيد حالا يا حلال است يا حرام؟ ما يك تيغ‏ دستمان بود يك خرده‏اش را بريديم.

گفت: راست مى‏گويى؟ ببينم! يك خرده‏اش را به من بده!

گفت:! تا حالا كه مى‏گفتى حرام است؟ گفت: حالا كه حرام است با هم بخوريم. اول گفت: پرده‏ى كعبه را نمى‏شود بريد. ولى گفت: وقتى گفتم گفت: با هم بخوريم. اول مى‏گوييم: حق زهرا را نمى‏شود خورد. بعد مى‏گوييم: سهم امام را با هم بخوريم. چه فرقى مى‏كند؟

به نقل از حجه الاسلام والمسلمين قرائتي

در برنامه درسهايي از قرآن



 

يكي از راههاي دور شدن جامعه از شهوات  

يكي از مشكلات جامعه ي ما تبعيت از شهوات است . حال قرآن چه دارويي براي اين درد بشر داده است ؟

پاسخ :

خداوند در آيه ي 59 سوره ي مباركه مريم مي فرمايد:

" أَضاعُوا الصَّلاةَ وَ اتَّبَعُوا الشَّهَوات‏"

آنان نماز را ضايع كردند ،در نتيجه از شهوات پيروي نمودند

در نتيجه اگر جامعه اي بخواهد از اين نوع آسيب دور باشد بايد نماز را در جامعه به عنوان يك بازوي بازدانده از فساد ؛ اولويت خود قرار دهد  

شايد در رأس ضايع كردن نماز دوري از "نماز جماعت" باشد زيرا قرآن معمولا براي نماز لفظ "اقامه" به كار مي برد ، نه خواندن

فرزند ناباب يكي ديگر  از عوامل ريزش خواص


قَالَ مُصَنِّفُ هَذَا الْكِتَابِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ سَمِعْتُ شَيْخَنَا مُحَمَّدَ بْنَ الْحَسَنِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ يَرْوِي أَنَّ الصَّادِقَ عليه السلام قَالَ

مَا زَالَ الزُّبَيْرُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ حَتَّى أَدْرَكَ فَرْخُهُ فَنَهَاهُ عَنْ رَأْيِه‏

مصنف اين كتاب  (شيخ صدوق )مى‏گويد: از استادم محمد بن حسن شنيدم كه از امام صادق (عليه السلام) روايت مى‏كرد كه:

 زبير از خاندان ما بود تا اينكه جوجه‏اش بزرگ شد و او را از رأى خود برگردانيد. (منظور از جوجه ي زبير، پسرش عبد الله است.)

منبع:

خصال-ترجمه جعفرى

جلد 1

صفحه 235   

مقام زبير در پيشگاه ائمه آنقدر بالاست كه او را از اهل بيت مي دانند

جالب اينجاست كه ائمه ي بزرگوار فقط 2 نفر را از اهل بيت دانسته اند

1 . جناب سلمان فارسي

2. جناب زبير

جناب زبير با آنهمه سابقه (كه در نوشته ي قبل ذكر شد) مطابق اين روايت به خاطر فرزندش عبدالله خط خود را از امام علي عليه السلام جدا كرد  و در صف دشمنان حضرت در آمد

حتي هنگامي كه زبير قصد كناره گيري از جنگ را داشت ، مورد سرزنش فرزندش عبدالله واقع شد



 

دنيا طلبي يكي از عوامل ريزش خواص

( به بهانه 10 جمادی الاول سالروز آغاز جنگ جمل)

 

این جنگ که در سال 36 هجری به و قوع پیوست اولین جنگ بین دو گروه مسلمانان بود که آغاز گران این جنگ همه از سابقه داران در اسلام و از خواص بودند که مهمترین آنان زبیر بن عوام بود

حال باید دانست زبیر آیا خدماتی را به اسلام کرده یا نه

به مختصری از این خدمات اشاره می شود

 

ü       پسر عمه پیامبر

ü        برادر زاده خدیجه

ü        بین 12 تا 16 سالگی مسلمان شد

ü       پنجمین نفری که مسلمان شد

ü        عمویش با دود شکنجه اش می داد

ü       دو بارهجرت کرد 1. حبشه 2. مدینه

ü       حضوردر اغلب جنگها و تمام غزوات

ü       ملقب به فارس الاسلام

ü                     هفت  هزار  نفر از اصحاب پیامبر اورا وصی خود کردند

ü       جزء 4 نفری که به مدافعان اسلام معروف بودند.علی,سلمان,ابودجانه

ü       جزء 4 نفری که بعد از رحلت پیامبربا علی بیعت کردند

ü       متحسن در خانه امام علی در هنگام تعیین خلیفه اول

ü       شمشیرکشیدن بر روی سران سقیفه

ü       تنها نفری که در شورای 6 نفره به علی رای داد

ü       اولین نفری که بعد از عثمان با علی بیعت کرد

ü       يكي از 2 شاهد بر وصيت حضرت زهرا

ü       شرکت در دفن حضرت زهرا

ü       پیامبر: لکل نبی حواری و حواریی الزبیر

 

اما او در زمان خلیفه دوم و سوم به ثروتهای عجیب دست یافت

خانه ای در بصره ,کوفه , مصر, اسکندریه

جمع دارایی های او  52 میلیون درهم  (در صورتی که امام علی سقف مال حلال  را از 4هزار درهم فراتر نمی دانستند)

  او  1000 کنیز  و  1000  اسب داشت

 

ریزش او جزء مهمترین ریزشهای اسلام است

 

همنشيني حضرت موسي در بهشت ؛ پاداش پرستاري از مادر

 

(به بهانه ولادت حضرت زينب سلام الله عليها و روز پرستار )

عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ عليهم السلام عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلي الله عليه و آله

مَنْ سَعَى لِمَرِيضٍ فِي حَاجَةٍ قَضَاهَا أَوْ لَمْ يَقْضِهَا خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ كَيَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْأَنْصَارِ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا رَسُولَ اللَّهِ فَإِنْ كَانَ الْمَرِيضُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ أَ وَ لَيْسَ ذَاكَ‏ أَعْظَمَ أَجْراً إِذَا سَعَى فِي حَاجَةٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ قَالَ نَعَم‏

 امام صادق عليه السلام از پدران بزرگوارشان ، از پيامبر صلي الله عليه و آله نقل فرمودند:

هر كه از بيمارى ، پرستاري كند و در كارش كوشش كند چه موفق شود و چه نشود؛ از گناهانش بيرون  آيد، مانند  روزى كه از مادرش متولد شده است.

 مردى از انصار عرض كرد يا رسول الله پدر و مادرم قربانت اگر بيمار از خاندانش‏ باشد اجر بيشترى ندارد كه در كار او تلاش كند؟

فرمود : چرا

منبع:

                        وسائل الشيعة،

 جلد‏2،

 صفحه: 427

نكته:

قطعا مهمترين خاندان انسان والدين او هستند

داستان:

روزي حضرت موسي (علی نبیّنا و آله و علیه السلام) در ضمن مناجات به خداوند عرضه داشت: «مي خواهم همنشينم را در بهشت ببينم».

جبرئيل بر او نازل شد و گفت: «اي موسي، قصابي که در فلان محل ساکن است، همنشين توست».

حضرت موسي نزد قصاب رفت و اعمال او را زير نظر گرفت. شب که شد قصاب جوان مقداري گوشت برداشت و به سوي منزل روان گرديد. موسي از پي او روان شد. چون به در منزل رسيدند، موسي جلو رفت و پرسيد: «اي جوان مهمان نمي‌خواهي؟»

گفت: بفرماييد!

حضرت موسي (علیه السلام) وقتي به درون خانه رفت، ديد جوان با آن گوشت تازه غذايي تهيه کرد، آن گاه زنبيلي را که به سقف آويخته بود، پايين آورد و پيرزني کهنسال را از درون آن بيرون آورد. ابتدا او را شست و شو داد و آنگاه با دست خويش غذا را به او خورانيد. هنگامي که خواست زنبيل را به جاي آن بياويزد، زبان پيرزن به کلماتي نامفهوم حرکت کرد و هر دو خنديدند.

سپس جوان قصاب براي حضرت موسي (علیه السلام) غذا آورد و با هم غذا را خوردند.

چون موسي از ماجراي جوان پرسيد، پاسخ داد: «اين پيرزن مادر من است. چون درآمدم بالا نيست و نمي توانم براي او کنيزي استخدام نمايم، خدمتش را مي نمايم».

 موسي پرسيد: «آن کلماتي که مادرت بر زبان جاري کرد،و خنديديد چه بود؟»

 گفت :«هرگاه او را شست و شو مي دهم و غذا به او مي خورانم، دعايم ميکند و مي گويد: "خدا تو را ببخشايد و تو را در بهشت هم درجه و همنشين حضرت موسي گرداند!"

حضرت موسي (علیه السلام) فرمود:

اي جوان، من موسي هستم. اينک به تو بشارت مي دهم که خداوند دعاي مادرت را درباره تو مستجاب گردانيده است. جبرئيل به من خبر داد که تو در بهشت همنشين و هم درجه ي من خواهي بود.

منبع:

پند تاريخ

جلد1

صفحه 68

و يكصد موضوع 500داستان

جلد 1

صفحه 138

دستورالعمل راحت زندگي كردن و راحت خوابيدن

عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: شَكَوْتُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام الْوَسْوَاسَ فَقَالَ :

يَا أَبَا مُحَمَّدٍ اذْكُرْ تَقَطُّعَ أَوْصَالِكَ فِي قَبْرِكَ وَ رُجُوعَ أَحِبَّائِكَ عَنْكَ إِذَا دَفَنُوكَ فِي حُفْرَتِكَ وَ خُرُوجَ بَنَاتِ الْمَاءِ مِنْ مَنْخِرَيْكَ وَ أَكْلَ الدُّودِ لَحْمَكَ فَإِنَّ ذَلِكَ يُسَلِّي عَنْكَ مَا أَنْتَ فِيهِ قَالَ أَبُو بَصِيرٍ فَوَ اللَّهِ مَا ذَكَرْتُهُ إِلَّا سَلَّا عَنِّي مَا أَنَا فِيهِ مِنْ هَمِّ الدُّنْيَا.


از ابى بصير روايت شده كه گفت به حضرت صادق عليه السّلام از وسواس (يعنى همّ و غم دنيا) شكايت نمودم فرمود:

اى ابا محمد! [3 چيز را به ياد آور ]

1. بياد آور جدا شدن مفصل‏هاى خود را در قبر

2.  مراجعت نمودن دوستانت از سر قبرت هنگامى كه تو را در گودالت دفن نمودند

3. بيرون آمدن كرمهاى كوچك از بينيت، و خوردن  گوشتت توسط اينها

پس اينها (امورى است كه) تو را از آنچه در آن هستى (و موجب وسواس تو شده) تسلى ميدهد (و غم و غصه‏ات رفع نمايد و راحت زندگي مي كني)

ابو بصير گويد: به خدا سوگند متذكر اين امور نشدم مگر آنكه غصه‏اى كه از جهت دنيا در خود ميديدم از من برطرف نمود

 

منبع:

وسائل الشيعة

جلد ‏2،

صفحه : 435

سه پند عجيب لقمان به پسرش


روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی.
اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!
دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی
و سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی

پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟
لقمان جواب داد:
اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد .
اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است .

و اگر با مردم دوستی کنی  در قلب آنها جای می گیری و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست .

منبع:

كتاب مثل ها و قصه هایشان  

 مصطفی رحماندوست

و شبيه اين داستان در كتاب  مجموعه ورام،

 آداب و اخلاق در اسلام،

صفحه: 106

اتصال به امام جماعت

مساله

اتصال به امام جماعت در دو ركعت اول به اين صورت است كه ،از ابتداي حمد تا پايان ركوع در هر زمان كه باشد اشكال ندارد؛ و در ركعت سوم و چهارم فقط در ركوع ،واگر خواستيم زودتر متصل شويم بايد حداقل حمد را بخوانيم

حال نكته اينجاست كه

گاهي انسان به خاطر عجله اي كه دارد به محضي كه صداي الله اكبر امام جماعتي را كه قصد دارد در ركعت سوم يا چهارم به ركوع برود ، مي شنود، تكبر الاحرام را مي گويد ، در حالي كه امام هنوز به ركوع نرفته و فقط الله اكبرش را گفته است ، و اين باعث اشكال در جماعت است



بلند كردن صدا در محضر قبور ائمه ،باعث حبط اعمال

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ

 اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! صداى خود را فراتر از صداى پيامبر نكنيد، و در برابر او بلند سخن مگوييد(و داد و فرياد نزنيد) آن گونه كه بعضى از شما در برابر بعضى بلند صدا مى‏كنند، مبادا اعمال شما نابود گردد در حالى كه نمى‏دانيد!  

سوره حجرات آيه 2

 

گاهي ديده مي شود افرادي به اميد ثواب در كنار ضريح ائمه شروع مي كنند به بلند دعا خواندن و يا از آن مهمتر شروع مي كنند بلند ، بلند صلوات فرستادن و مردم را تشويق مي كنند به صلوات بلند  فرستادن ؛ كه مطابق اين آيه تمام اعمال خود را از دست مي دهند

 

نكته 1 :

از آنجاكه مي دانيم فرقي بين پيامبر و امامان از لحاظ اطاعت نيست ( أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ)

نكته 2 :

 فرقي بين زنده بودن و از دنيا رفتن آنان نيست زيرا هنگام دفن امام حسن مجتبي كه كنار قبر پيامبر جنجال به پا شد امام حسين با خواندن اين آيه مردم را امر به سكوت در محضر قبر پيامبر فرمودند

چشم و هم چشمي يكي از موانع توليد ملي ،حمايت از كار و سرمايه ي ايراني (2)

(به بهانه آغاز سال 1391 ؛ سال توليد ملي ،حمايت از كار و سرمايه ي ايراني )

 

حضرت امام صادق علیه السلام در اوضاع آخرالزمان می فرمایند :

وَ رَأَيْتَ النَّاسَ يَنْظُرُ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ وَ يَقْتَدُونَ بِأَهْلِ الشُّرُور

و ديدى مردم با هم هم چشمى مى‏كنند و به مردم بد اقتدا مى‏كنند

منبع:

 بهشت كافى-ترجمه روضه كافى

صفحه 71  

 

داستان:

يكى از قبيله ‏ها شترى را كشت و آبگوشت درست كرد و به مردم داد. يك مقدار هم براى رييس قبيله‏ ی دیگر فرستاد. رييس قبيله گفت: شتر مى‏كشد و براى من آبگوشت مى‏فرستد. يك لگد زد و ظرف غذا را بر زمين ريخت. گفت: حالا كه رييس آن قبيله يك شتر كشته است. شما دو شتر نحر كنيد. همينطور اين دو قبيله چشم و هم چشمى كردند و هر روز تعدادى شتر را كشتند. قصه به آنجا رسيد كه از روى چشم و هم چشمى پنجاه شتر نحر شد. اميرالمؤمنين فرمود: احدى از اين آبگوشت‏ها نخورد. آبگوشتى كه از روى چشم و هم چشمى است، خوردن ندارد. گفتند: پس با اين ديگ‏ها چه كنيم؟ فرمود: دور بريزيد تا شغال‏ها آنها را بخورند




چشم و هم چشمي يكي از موانع توليد ملي ،حمايت از كار و سرمايه ي ايراني (1)

(به بهانه آغاز سال 1391 ؛ سال توليد ملي ،حمايت از كار و سرمايه ي ايراني )

زُيِّنَ لِلْمُسْرِفينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ

 اين گونه براى اسرافكاران، اعمالشان زينت داده شده است(كه زشتى اين عمل را درك نمى‏كنند)!

سوره  يونس : آيه  12

يكي از مواردي كه براي اسراف كاران زينت داده شده چشم و هم چشمي است

مثلا آن شخصي كه مبتلا به بيماري چشم و هم چشمي شده كار خود را قشنگ مي بيند

به عنوان نمونه:

فكر مي كند اگر هرسال مبل منزل را عوض كند كلاس است

فكر مي كند اگر تند وتند تلوزيون و يخچال عوض كند كلاس است

فكر مي كند اگر دو سه سال،يكبار پردههاي منزلش را عوض كند كلاس است

و . . .

گاه اين چشم و هم چشمي براي خريد محصولات خارجي مي شود

به عنوان مثال:

فكر مي كند اگر نوشابه خارجي بخورد ارزش است

فكر مي كند اگر لباس خارجي بپوشد ارزش است

فكر مي كند اگر مبل خارجي بخرد ارزش است

فكر مي كند اگر سيگارش خارجي باشد ارزش است

فكر مي كند اگر ماشينش خارجي باشد ارزش است

فكر مي كند اگر براي مهمانش ميوه ي خارجي بخرد ارزش است

و . . .

 

 

 

 

 

پيشنهادي جهت قرار دادن مطالب در تابلوي اعلانات

در چند مسجد منبركها را بر روي تابلوي اعلانات يا ديوار مسجد ديدم

از آن به بعد تصميم گرفتم جهت سهولت كار عزيزان ، مطالب را به صورت مرتب ( pdf) در زير هر قسمت بگذارم .

استقبال خوبي از اين طرح به وجود آمد

اما چند روز پيش مسجدي براي نماز خواندن رفتم و ديدم مطالب را به ديوار مسجد به صورت غير منظم نصب كرده بودند . از آنجا به ذهنم رسيد كه اگر يك تابلوي كوچك و زيبا ، مخصوص اين كار اختصاص داده شود، مناسب است

براي همين پيشنهاد ميشود تصويري كه مشاهده مي فرماييد را كه با عرض 50 سانتيمتر و طول 135 سانتيمتر مي باشد به صورت رنگي چاپ نماييد و روي يك آكاسيو به همين ابعاد در مسجد نصب نماييد


اما طريقه ي نصب مطالب :

 هر هفته يكروز مثلا شنبه ها 4 منبرك از 6 منبرك گفته شده در هفته ي گذشته را به دلخواه دانلود كرده و بعد از پرينت روي آن تابلو نصب كنيد يعني در هر شنبه گزيده اي از مطالب هفته ي قبل نصب مي شود مطابق تصوير زير