فرزند ناباب يكي ديگر از عوامل ريزش خواص
قَالَ مُصَنِّفُ هَذَا الْكِتَابِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ سَمِعْتُ شَيْخَنَا مُحَمَّدَ بْنَ الْحَسَنِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ يَرْوِي أَنَّ الصَّادِقَ عليه السلام قَالَ
مَا زَالَ الزُّبَيْرُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ حَتَّى أَدْرَكَ فَرْخُهُ فَنَهَاهُ عَنْ رَأْيِه
مصنف اين كتاب (شيخ صدوق )مىگويد: از استادم محمد بن حسن شنيدم كه از امام صادق (عليه السلام) روايت مىكرد كه:
زبير از خاندان ما بود تا اينكه جوجهاش بزرگ شد و او را از رأى خود برگردانيد. (منظور از جوجه ي زبير، پسرش عبد الله است.)
منبع:
خصال-ترجمه
جعفرى
جلد 1
صفحه 235
مقام زبير در پيشگاه ائمه آنقدر بالاست كه او را از اهل بيت مي دانند
جالب اينجاست كه ائمه ي بزرگوار فقط 2 نفر را از اهل بيت دانسته اند
1 . جناب سلمان فارسي
2. جناب زبير
جناب زبير با آنهمه سابقه (كه در نوشته ي قبل ذكر شد) مطابق اين روايت به خاطر فرزندش عبدالله خط خود را از امام علي عليه السلام جدا كرد و در صف دشمنان حضرت در آمد
حتي هنگامي كه زبير قصد كناره گيري از جنگ را داشت ، مورد سرزنش فرزندش عبدالله واقع شد