فقط آنچه در قرآن است قبول داريم !!!
حال سوال اينجاست كه آيا اين جمله برايتان آشنا نيست ؟
بيش از 1400 سال پيش ؛ در يكروز دوشنبه اي؛ پيامبر اسلام اكرم در بستر قرار گرفته بودند ؛ در آخرين لحظات فرمودند : براي من قلم . كاغذي بياوريد تا شما را راهنمايي كنم تا گمراه نشويد ؛ در آن لحظه خليفه دوم گفت : إِنَّ الرَّجُلَ لَيَهْجُرُ حَسْبُكُمْ كِتَابَ اللَّه (نهج الحق و كشف الصدق صفحه333) اين مرد هزيان مي گويد!!! قرآن براي ما كافيست
حال سوال اينجاست كه فرق بين گفته ي خليفه دوم و اين افراد در چيست ؟ هر دو كه يك حرف را مي زنند !!!
پس چرا مي گويند اينها در دين بدعت گذاشتند و تمام بدبختي ما از آن است كه نگذاشتند پيامبر وصيت كند؟!!!
اما اتفاقا اطاعت از مراجع تقليد در قرآن آمده است
خداوند در سوره مباركه نساء مي فرمايد :
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا أَطيعُوا اللَّهَ وَ أَطيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم (نساء 59)
اي كساني كه ايمان آورده ايد از خدا و رسول و اولي الامري كه از آنان هستند اطاعت كنيد
پس اطاعت از اولي الامر كه ائمه ي اطهار هستند؛ مانند اطاعت از رسول و خدا واجب است
امام حسن عسكري عليه السلام كه يكي از اولي الامر هستند ،مي فرمايند:
فَأَمَّا مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِينِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ يُقَلِّدُوه ( وسائل الشيعة، ج27، ص: 131 )
هر كس از فقيهان كه نفس خود را پاس دارد، و دين خود را حفظ كند، و به مخالفت با هواهاى خويش برخيزد، و فرمان خداى را اطاعت كند، پس عوام بايد از آنان تقليد كنند
وجود نازنين حجه بن الحسن مي فرمايند:
أمّا الحوادث الواقعة، فارجعوا فيها الى رواة حديثنا، فإنّهم حجّتي عليكم، و أنا حجّة اللَّه عليهم.
در پيشامدهايى كه رخ مىدهد، به راويان احاديث ما مراجعه كنيد، كه آنان حجت من بر شمايند، و من حجت خدا برآنانم (وسائل الشيعة، ج27، ص: 140)
پس كاملا مشخص شد
"اطاعت از مراجع كامللا مطابق اطاعت از دستورات قرآن و معصومان است"
جهت دانلود اين مطلب به صورت منظم جهت نصب در تابلوي اعلانات اينجا را كليك نماييد